حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




بهمن 1394
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 8
  • دیروز: 1
  • 7 روز قبل: 14
  • 1 ماه قبل: 258
  • کل بازدیدها: 67209



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      نجوای دل انگیز ...

     هر قدر هم زندگی کنی

    آخرش می میری.

       هر چه قدر می خواهی در این دنیا زندگی کنی بکن! اما آخرش مرگ است. آقا از این   کوچه نرو ! بن بست است .این خیره    سر می رود . تاریک هم هست پیشانی اش می خورد به    دیوار.این دنیا    هم کوچه بن بست است ، آخرش پیشانی مان می خورد   به سنگ لحد.    آن وقت تازه پشیمان می شویم   . می گوییم خدایا ما را به دنیا باز گردان ، ما اشتباه  کردیم. دیگر عمل صالح    انجام می دهیم.    خطاب می رسد ” کلّا “:ساکت شو1 تو     برگردی به دنیا باز همان آدم اولی ! تو خوب بشو نیستی . می   گویی  من را برگردان به دنیا آدم خوبی می شوم. این همه جنازه بردی، دوستانت را بردی دفن    کردی، می خواستی خیال کنی که  خودت مرده ای. بسم الله. جنازه که بردی دفن کردی فکر کن خودت هستی و دوباره زنده شدی ، آمده ای به دنیا. آیا اعمالمان    را خوب می کنیم؟؟؟


     خدا را تعظیم کنیم…


    بقاءایمان در. تعظیم خداست. اگر خدا را بزرگ بشماریم ایمان باقی می ماند. اول وقت نماز بخوانید تعظیم خداست. اگر آخر وقت نماز بخوانید خدا را تعظیم نکرده اید. آن وقت موقع مردن ایمانتان را از شما می گیرند.
     راننده ای که پشت چراغ قرمز ترمز می کند یک وقت برای ترس از جریمه ترنمز می کند، یک وقت اگر افسر هم نباشد باز هم می ایستد ، این احترام به قانون است. اگر کسی به قوانین خدا هم اینطور احترام بگذارد ، برای ترس از جهنم و عذاب نماز نخواند ، نماز را برای تعظیم خدا بخواند ، ایمانش باقی است.


    هیچ گناه و عبادتی را کوچک نشمارید.


    هیچ گناهی را کوچک نشمارید و به کوچکی آن نگاه نکنید. نگاه کنید و ببینید مخالفت چه کسی را کرده اید .شاید غضب خدا در همین گناه باشد. از آن طرف ، هیچ عبادتی را هم کوچک نشمارید ، شاید که رضایت خدا در همین عبادت باشد. دست کوری را می گیری و از آن طرف خیابان به آن طرف می بری ، نگو اینکه چیزی نیست ،یک وقت می بینی همین کار کوچک تو را بهشت کرد.


    خاک پای پدر و مادر باشید.


    مواظب باشید عاق والدین نشویدو پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:(( خدایا من از این فرزندم نمی گذرم.)) یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید.

     پدر حاج شیخ عباس قمی پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ     غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله   می گفت پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته است و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید ، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که ((بیا  بنشین و ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید ؟ بیا و بنشین و بفهم!)) حاج   شیخ عباس قمی به پدرش گفت: ((پدر جان! دعا کن بفهمم))

       نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع        آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت : (( پدر جان ! دعا کن بفهمم. )).


    برگرفته از سخنان استاد گرانقدر  مرحوم آیت الله احمد مجتهدی تهرانی،فصل نامه فرهنگی آموزشی تخصصی ناظر امین،شماره49،زمستان94،صفحه20

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-26] [ 11:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خاطرات امام.... ...

                                          امام و بیت المال                                   

    آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی (ره) نقل می كند: یك روز برای یك طلبه، خدمت حضرت امام وساطت كردم و می خواستم پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم.


    حضرت امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند، مایه تعجبم شده بود.
    مرتبه سوم كه وساطت كردم، حضرت امام در جواب فرمودند: «مصطفی این پول در این كمد و گنجه ای كه می بینی وجود دارد. این هم كلید این گنجه است.

    من این كلید را در اختیار تو می گذارم. هر چه پول می خواهی برداری و به طلبه بدهی مانعی ندارد لكن به یك شرط و آن شرط این است كه جهنمش را باید خود بروی! من دیگر حاضر نیستم به این طلبه روی عدم لیاقتی كه در او وجود دارد سهم امام بدهم. اگر حاضری جهنم را تحمل كنی این پول و این گنجه و این كلید در اختیار تو.


                                     خدمت به همسفران                                      

    آقاى سید حمید روحانى مى‏گوید:
    یكى از علما براى من نقل مى‏كرد كه یك سال تابستان به اتفاق ‏امام و چندتن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانه ‏دربستى گرفتیم. برنامه ما چنین بود كه بعد از ظهرها، پس ازیكى دو ساعت استراحت، از خواب بلند مى‏شدیم و به طور دسته ‏جمع ‏روانه حرم مطهر میى‏شدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به خانه ‏مراجعت و در ایوان باصفایى كه در آن خانه بود، می‏نشستیم و چاى ‏می ‏خوردیم. برنامه امام این بود كه با جمع به حرم مى ‏آمدند، ولى ‏دعا و زیارتشان را خیلى مختصر میكردند و تنها به منزل ‏برمی‏گشتند; و آن ایوان را آب و جارو می‏كردند، فرش پهن ‏می‏كردند، سماور را روشن میكردند و چاى را آماده مىیساختند; ووقتى‏ كه ما از حرم باز مى‏ گشتیم، براى ما چاى مى ‏ریختند.
    یك روز من از ایشان سوال كردم كه این چه كاریه، زیارت و دعارا به خاطر آنكه براى رفقا چاى درست كنید مختصر مى ‏كنید و باعجله به منزل باز مى ‏گردید؟ امام در جواب فرمودند: من ثواب این‏كار را كمتر از آن زیارت و دعا نمى ‏دانم.

                               دستور امام به روضه‏ خوانى در پاریس                        

    آقاى سیدعل‏ی اكبر محتشمى در این باره مى‏گوید:
    روز تاسوعا من در محوطه قدم مى ‏زدم كه آقاى اشراقى آمدند وگفتند: كه امام فرمودند: «كه شما آماده باشید یك ساعت ‏به ظهرمن مى‏ خواهم بیایم بیرون و باید امروز روضه‏ بخوانى.» من متحیرشدم، چون یك همچین آمادگى نداشتم كه در آن شرایط و محیط روضه‏ بخوانم. عرض كردم كه: خدمت ایشان عرض كنید كه من آمادگى‏ ندارم تا روضه ‏اى كه مناسب این شرایط و در جو پاریس و در میان ‏دانشجویان باشد، خدمت امام بخوانم. روضه ‏اى كه من مى ‏دانم همان ‏روضه ‏هایى است كه در مجالس معمولى ایران خوانده مى ‏شود. یك ‏همچنین روضه ‏اى من مى ‏توانم بخوانم. بعد امام پیغام دادند كه ‏بگویید:
    «به فلانى كه همان روضه را مى ‏خواهم و همان روضه باید اینجاخوانده بشود. » من از این جریان حس كردم كه امام در هرحال آن ‏علاقه ‏اى كه به ائمه ‏اطهار دارند و به آن محیطى را كه براى آن‏ محیط مبارزه مى ‏كنند، احترام مى‏ گذارند و همان محیط را مى‏ خواهند و همان آداب و رسومى كه از متن اسلام هست و بیش از هزار سال‏ مسلمانها با آن بودند را مى‏ خواهند ولو اینكه در پاریس و درقلب سرزمین غرب باشد. در آن روز جمعیت زیاد بود، خبرنگاران ‏فراوانى هم آمده بودند، ساعت‏ یازده امام تشریف آوردند و امام ‏بسیار محزون بود. من خدمت امام نشستم. امام اشاره كردند به من‏كه روضه‏ بخوان و من شروع كردم روضه ‏خواندن.
    براى كسانى ‏كه از سراسر كشورهاى غرب آمده بودند براى دیدن امام ‏بسیار غیرمترقبه بود این منظره، در شرایطى كه امام در مقابلش ‏شاه و آمریكاست و مبارزه مى ‏كند، روز تاسوعا بنشیند و براى ‏امام حسین(ع) گریه كند.
    جمعیت ‏خیلى زیاد بود و خبرنگارها هم این مجلس را ضبط مى ‏كردند.
    از همان اولى كه شروع كردم به روضه، امام گریه كردند. در وسط روضه بود كه متوجه شدم تمامى جمعیتى كه در آنجا بودند،یكپارچه گریه مى‏كردند و حتى یادم مى ‏آید كه شاید در حدود یك ربع‏ بعد از اینكه روضه ما تمام شده بود، هنوز عده ‏اى گریه مى‏ كردند;و یكى از برادرهایى كه آنجا بود، برادرمان دكتر فكرى بود. آمدو صورت مرا بوسید و گفت: كه من بیست و پنج ‏سال در فرانسه هستم ‏و از فرهنگم جدا شده بودم، از دینم جدا شده بودم، از مسائل ‏مكتبى و مذهبى جدا شده بودم، از ائمه اطهار هم جدا شده بودم وامروز با این برنامه و روضه كه تو خواندى مرا به همه چیزبرگرداندى، به مذهبم، به مكتبم، به فرهنگم. و تا آن لحظه هم ‏من دیدم چشمهایش اشك‏ آلود بود; و این روضه ‏خوانى، شب عاشوراخوانده شد.

                                          ذكر صلوات                                      

    آقاى محمدحسن رحیمیان مى‏نویسد:
    روزهاى ملاقات عمومى در حسینیه جماران، كه مردم از یكى دوساعت‏ قبل تدریجا جمع مى‏ شوند، گاه و بیگاه صداى صلواتشان بلند مى‏ شدو طبعا صداى این صلواتها در داخل به گوش امام مى ‏رسید.
    یك وقتى متوجه شدیم كه امام باشنیدن صداى صلوات و نام مبارك ‏پیغمبراكرم(ص) آهسته صلوات مى ‏فرستند; و مدتها دقت داشتم وهیچ‏گاه ندیدم كه ایشان صداى صلوات را بشنوند و صلوات نفرستند.


    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-11-24] [ 11:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چرا انقلاب کردیم؟؟؟ ...


      آنچه باید در مورد تجربه تلخ ایران پیش از

    انقلاب دانست!!!!


       مقدمه
      پاسخگویی به پرسش های نسل سوم انقلاب نیازمند نگاهی به ایران قبل و بعد از انقلاب دارد . شاید این پرسش    همان نگاه کلانی باشد که هر جوان را در ففضایی بزرگ –به بزرگی این انقلاب – قرار می دهد که در شأن جوان    فهیم ایرانی باشد و آن این است:((ایران در قبل از انقلاب در جغرافیای سیاسی و معادلات بین المللی و در بین اذهان  عمومی جهان در چه جایگاهی قرار داشت؟))
     اگر جوان امروز ایرانی در پی دست یابی این پاسخ چه در لابلای کتب ؛گفته ها؛دوستان انقلاب و چه در بین دشمنان  منصف انقلاب بگردد به پاسخی می رسد که ما آن را اینگونه فهرست و توصیف می کنیم.
     ایران پیش از انقلاب
    1-ذلت و خواری در برابر بیگانگان:
    ایران در سیطره کامل آمریکا قرار داشت.مسئولان رده بالا و حتی میانی آن یا مستقیم یا غیر مستقیم توسط سفارت آمریکا بر کرسی قدرت می نشستنند.هیچ کس منکر این مسأله نیست که شاه هیچ اختیاری از خو نداشت.اسناد و خاطرات سفرای وقت آمریکا و حتی خانواده شاه گویای این واقعیت تلخ و ذلت بار است.
    هزاران مستشار نظامی نبض ارتش را به دست گرفته بودند و به خاطر حضورشان در ایران ((حق توحّش)) می گرفتند .تیمساران ایرانی در مقابل گروهبانان آمریکایی ادای احترام می کردند.
    2-تکبر در برابر ملت
    در برابر این برخوردهای ذلیلانه دستگاه، شاه با حالتی متکبرانه مردم و ارتش را ((سایه خدا)) و ((خدایگان)) خطاب می کرد و در گفت وگوهایشان از واژه ((می فرماییم)) و ((فرمودیم)) استفاده می کرد.
    و به دنبال خوش گذرانی خود بود وبا فرستادن هواپیمای اختصاصی به دنبال هنرپیشه های زن هالیوود بیت المال را خرج شب نشینی های خود می کرد.
    3-حیات خلوت برای آمریکا و صهیونیسم
    ایران کمربند امنیتی آمریکا به شمار می رفت و آمریکا از ارتفاعات البرز برای بر پا کردن رادارهای خود در برابر شوروی سابق و نیز از پایگاههای زمینی و هوایی برای استقرار به موقع نیروهایش استفاده می کرد.
    4-ضدیت با باورهای مذهبی اصیل
    تشیّع ستیزی و دین زدایی هدف اصلی آمریکا و دستگاه سلطنتی بود. هر چند که به ظاهر رژیم ادعای پایبندی به تشیّع را داشت. دست بهائیان در عرصه سیاست و اقتصاد به کلی باز بود .هویدا(نخست وزیر) ،پرویز ثابتی (عنصر محوری ساواک) و… بهایی بودند.
    5-ترویج فساد و بی بند وباری
    دستگاه برای بی دین کردن مردم و جوانان از ایجاد هیچ مرکز فساد و غحشایی ابا نمی کرد.چاپ هزاران مجله مبتذل و رنگین نامه و پخش فیلمهای مبتذل در سینما و تلویزیون کافی نبود تا آنجا که قباحت رژیم را به جایی رساند که در جشنهای شاهنشاهی ،نمایشنامه ((خوک)) را که عمل منافی با عفت در ملأ عام بود اجرا کرد.
    6-عقب ماندگی علمی
    به خاطر سیاست باقی ماندن ایران به عنوان جامعه ای مصرف گرا و دنباله رو ، مقوله ای به عنوان تحوّل و تولید علم در دانشگاهها وجود نداشت و اگر دانشجویی به مدارج بلند علمی دست می یافت ، تنها به خاطر کوشش های فردی خودش بود تا نظام آموزشی.

     

    برگرفته از ماهنامه زمره صالحین،شماره اول،بهمن 93

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخن امام ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-21] [ 11:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شیطان امروز از راه ماهواره سراغ شما می آید. ...

     

        برای مقابله با ماهواره علیه راحت طلبی خودتان قیام

    کنید!


        یکی از آسیب های ماهواره ،برداشته شدن حلاوت ایمان از قلب است.

        یکی از آسیب هایی که ماهواره ،برای مردم دنیا داشته است ،سرگرم کردن آنها به زیبایی های دنیا است که

       شیرینی ایمان را از دل می کند.مواجهه با ماهواره نیاز به یک موج مردمی دارد و با قانون کنترل نیست ؛ البته      قانون یک کار حداقلی انجام داده و وظیفه خودش را انجام می دهد و ممنوعیتی را قرار می دهد تا قبح این کار     نریزد.باید به آشنایان و اقوامی که اهل ماهواره دیدن شده اند ، خطر آن را گوشزد کرد.  خطر آن این است که شیرینی ایمان چشیده نمی شود و حلاوت ایمان از قلب می رود ، بعد از آن چه باید کرد ؟اگر حلاوت ایمان از بین برود با چه چیزی می توان سرگرم شد؟

    مزه حلاوت ایمان خیلی بیشتر از حلاوت های دنیا است .امیرالمومنین (علیه السلام) در یکی از کلمات حکمت آمیز خود می فرمایند:زیبایی باطنی خیلی بیشتر لز زیبایی ظاهری است(غررالحکم/393) .

    ماهواره ها و فیلم های غربی خیلی تلاش می کنند تا زیبایی ظاهری را منتقل کنند ولی ما زیبایی های بسیار فوق العاده ای در دین خود داریم که روزی جهان را فتح خواهد کرد.غرب امروزه به ته خط رسیده است.زیبایی های ظاهری دیگر نمی تواند غربی ها را سرگرم کند آنها منتظر جرقه ای از طرف ما هستند.


    علیه راحت طلبی خودتان قیام کنید، تا گرفتار لذت طلبی نشوید.
    اگر امروز ماهواره آمده اند و می خواهند شما را با هوس رانی ها و شهوت پرستی خراب کنند ،شما برای مقابله با آن ،علیه راحت طلبی خودتان قیام کنید.
    وقتی دشمن از آن طرف دارد پیش روی می کند و شما را به سمت لذت پرستی سوق می دهد ،شما از این طرف پیش روی کنید ؛یعنی شروع کنید با راحت طلبی خودتان مخالفت کردن ،تا گرفتار لذت طلبی نشوید.چون کسی که علیه راحت طلبی خودش قیام کند ،طبیعتاَ مبارزه با لذت طلبی برایش راحت خواهد بود.


    برای مقابله با راحت طلبی باید برنامه داشته باشید.
    حالا ما چطوری باید علیه راحت طلبی خودمان قیام کنیم؟ یک وقت فکر نکنید که اگر یک خطر یا مشکلی برای شما پیش آمد و شما مجبور شدید یک مدتی راحتی خود را کنار بگذارید فاین کار شما قیام علیه راحت طلبی محسوب می شود! چون بعد از اینکه آن خطر برطرف شد ،آن ناراحتی موقت را برای خودتان جبران می کنید و چند برابر آن به خودتان راحتی می دهید! این قبیل کارها( که انگیزه اش فرار یا ترس است ) اثر و فایده ای درمقابله با راحت طلبی انسان ندارد ،برای مقابله با راحت طلبی باید برنامه داشته باشید.اینطور نیست که هر تحرک و فعالیتی قیام علیه راحت طلبی محسوب شود،کما اینکه هر نوع تحرک بدنی هم ورزش محسوب نمی شود و آثار و فواید ورزش را ندارد.
    حضرت امام (ره) که برای نماز شب بیدار می شدند ،به جای اینکه یک بار بلند شوند و همه رکعات نماز شب را بخوانند چند مرتبه بلند می شدند ،یعنی اول بلند میشدند و دو رکعت از نماز شب را می خواندند و دوباره بلند می شدند و دو رکعت دیگر می خواندند .
    چون اصل سختی نماز شب،همان بیدار شدن از خواب است که فرمود ((پهلوهایشان از خوابگاه هایشان دور می شود و خدای خود را می خوانند.)) (سجده/16)

    چون کندن از خواب شیرین ،خیلی سخت است .وکسی که این طوری تمرین کند، روحش علیه راحت طلبی قوی و مستحکم می شود.


    آیا جوانان از خودشان سوال کرده اند که چراسلطه طلب های بزرگی که بر عالمتسلط دارند و می خواهند جوامع ذلیلی در مقابل خودشان داشته باشند ، اینقدر به جوان ها توصیه می کنند :بروید سراغ لذت بردن؟


    چونلذت واقعا نقطه مقابل عزت است ، آدم بخواهد عزت خودش را حفظ بکند ، چه از نظرشخصیتی و درونی و معنوی ، وچه از نظر اجتماعی ، از خیلی از لذت ها باید چشم پوشی کند.

     

    از خدا می خواهیم که به حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) ریشه های بدی ها را در دل ما بسوزاند وسرگرمی و لذت و راحتی ما را در ذکر و لقاء خودش قرار دهد.


    گفتاری از استاد پناهیان

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-19] [ 10:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مسابقه=مطابقه ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-14] [ 11:43:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیرات شوم موسیقی در وجود انسان ...



    • ایجاد عدم تعاون و توازن اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک
    • کوتاهی عمر
    • مرض مانی(نوعی جنون)
    • مرض پارانویا (نوعی مرض روحی، که شخص ادعاهای بی مورد کرده و خود را شریف تر و بالاتر از همه می داند.)
    • مرض سیکلوتمی (نوعی بیماری روانی که شخص گاهی می خندد وگاهی گرفته و غمگین شده از   خود ترشرویی نشان می دهد.)
    • ضعف اعصاب
    • اختلالات دماغی (اغتشاشات مغزی، هیجانات روحی)
    • تاثیرات قلبی
    • واسطه انتحار و خودکشی
    • بیماری فشار خون
    • عامل فحشاء
    • تضعیف و تضییع حس شنوایی
    • تضعیف و تضییع حس بینایی
    • سلب اراده وشکست شخصیت
    • سلب غیرت
    • عامل جنایت
    • جلب توجه غیر طبیعی
    • تهییج شهوت
    • اتلاف وقت

     

     

    مشاهده شده در کتاب 40 نکته درباره ی موسیقی / سید اسماعیل شاکر اردکانی/ ص 29

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً. ...

    در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ حضرت امام خمینی (ره) پس از نزدیک به ۱۵ سال دوری و تبعید از

    وطن، در میان استقبال پرشور مردم ایران به کشور بازگشتند.


    ورود امام خمینی رحمه الله به ایران

    شامگاه یازده بهمن، هواپیمای امام خمینی رحمه الله غرش کنان از فرودگاه شارل دوگل فرانسه به آسمان پرواز کرد. امام نماز شب را در طبقه دوم هواپیما به جای آورد و سپس در طبقه پایین هواپیما استراحت کرد. مهماندار هواپیما از مشاهده آرامش امام متعجب شده بود.

      هنگام طلوع فجر، امام و همراهان نماز صبح را به جماعت به جا آوردند. زمان ورود هواپیما به آسمان ایران، خبر

      مسافران همراه امام خمینی (ره)نگاری از امام پرسید: «چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ.» امام هیچ ا           حساسی نداشت؛ چرا که او فقط بر مبنای تکلیف عمل می کرد. پیروزی و شکست برای او، هر دو زیبا بود.   همان طور     که  شکست، او را ناامید نمی کرد، پیروزی نیز احساسات شخصی اش را برنمی انگیخت.

      پرواز بازگشت سید روح‌الله خمینی از فرانسه به تهران با همراهی تعداد زیادی انجام شد که شامل سیاست‌مداران انقلابی،      ماموران آمریکایی، چریک‌های آموزش دیده، خانواده آیت‌الله خمینی و خبرنگارها بودند.


    12 بهمن 1357 و پرشکوه ترین استقبال تاریخ

    در دوازدهم بهمن 1357، پرشکوه ترین استقبال تاریخ جلوه گر شد. این روز یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ معاصر ایران است و شور و شوق مردم در آن وصف ناپذیر بود. 

    عده زیادی از مردم، خود را به تهران رسانده بودند تا در مراسم استقبال از امام شرکت کنند. تقریبا در ساعت شش صبح، خیابان ها سرشار از جمعیت بود.

    مردم با تاق نصرت و گل، خیابان ها را تزیین کردند و در قلب استقبال کنندگان، دریایی از اضطراب و شادی موجمی زد.در ساعت نه و سی دقیقه صبح، محبوب ملت و پرچم دار آزادی به وطن برگشت. چند لحظه پس از گشوده شدن در خروجی هواپیما، امام در حالی که دستشان در دست مهماندار فرانسوی بود، در مقابل دیدگان مشتاقان ظاهر شد. همه اشک شادی می ریختند.

    فریاد «اللّه اکبر» به هوا برخاست.اول صبح، میلیون ها نفر در دو طرف خیابان های مسیر امام خمینی رحمه الله ایستاده بودند و پنجاه هزار نیروی انتظامی مردمی مشغول منظم کردن آنها بودند.


    امام خمینی رحمه الله در فرودگاه مهرآباد

    امام خمینی رحمه الله در فرودگاه مهرآباد پس از شنیدن پیام ملت، سخنانی ایراد فرمود.

     ایشان ابتدا از تمام اقشار ملت از پیر و جوان، روحانی و کسبه، قاضی و وکیل، کارمند و کارگر و کشاورز که در راه رسیدن به پیروزی رنج و مصیبت دیدند و ثابت قدم ماندند، صمیمانه تشکر کرد.

     ایشان در بخشی از سخنان خود، تلاش های محمد رضا را برای بازگشت به ایران و حفظ سلطنت، ناکام خواند و     تلاش های آنان را به دست و پا زدن برای حفظ سلطنت تعبیر کرد.

      امام در این سخنان با بیان رمز پیروزی فرمود: «ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به   واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیت های مذهبی با مسلمین،

       وحدت   دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت روحانی و جناح سیاسی. ما باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت      کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم».



    مهم ترین پیامدهای بازگشت امام خمینی به ایران

    دو حادثه، از مهم ترین پی آمدهای بازگشت امام خمینی رحمه الله است که به سرعت موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد: انتصاب دولت موقت و بیعت نظامیان با امام خمینی رحمه الله . امام خمینی در 26 دی ماه در آستانه خروج شاه از کشور اعلام کرد که ما دولت را به همین زودی اعلام خواهیم کرد.

    در پانزده بهمن، نخست وزیری مهندس بازرگان به تصویب شورای انقلاب رسید.

    در نوزده بهمن، عظیم ترین راه پیمایی در سراسر کشور شکل گرفت و میلیون ها نفر از دولت منتخب امام خمینی رحمه الله حمایت کردند. از سوی دیگر، در دهه انقلاب، ارتش که تنها نقطه اتکای رژیم بود، به انقلاب پیوست. فرار، نافرمانی، اعتصاب، شرکت در تظاهرات و سرانجام، بیعت با امام خمینی رحمه الله ، نشانه همراهی ارتش با امام بود که در نوزده بهمن به اوج خود رسید. در نتیجه، رژیم بدون پشتوانه به سرعت از هم پاشید و انقلاب اسلامی در 22 بهمن به پیروزی نهایی رسید.

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-12] [ 10:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟ ...

    فرض کن یوسف زهرا به تو ظاهر گردد 

    ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی

    باطنت هست پسندیده صاحب نظری

    خانه ات لایق او هست که مهمان گردد

    لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری

    پول بی شبهه وسالم ز همه دارائیت

    داری آنقدر ، که یک هدیه برایش بخری

    حاضری گوشی همراه تو را چک بکند

    باچنین شرط که در حافظه دستی نبری

    واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

    می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟

    می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟

                

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-11-10] [ 10:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه عاقبت به خير شويم ؟ ...


    الف) عاقبت به خير شدن چيست؟ مدت كوتاه زندگي انسان در دنيا را با زندگي آخرتش، كه بي كرانه و بي نهايت است و پاياني براي آن نيست، نمي توان مقايسه نمود. از اين رو، تحمل سختي ها و مشكلات در دورة كوتاه زندگي دنيا اگر فرجامي نيكو داشته و همراه با سعادت اخروي باشد، از آن تعبير به عاقبت به خيري ميشود. به بيان ديگر: عاقبت به معناي فرجام، پايان و نتيجه كاركردها است،و عاقبت به خيري يعني مجموعة فعاليت ها و كاركردهايي كه پايان آن خير و خوشبختي را براي انسان به دنبال دارد.

      البته خوشبختي، درجات دارد. انسان به دليل اين كه تنوع طلبي و مطلق گرايي      درطبيعت او نهادينه شده، به هر درجه از خوشي ها و نعمت هاي مادي يا معنوي  دست پيدا كند، قانع نمي شود و رتبه اي بالاتر از آن را طلب ميكند. اين حالت نه      تنها براي انسان در دنياي محدود وجود دارد، بلكه در آرخرت نيز تداوم مي يابد. از  اين رو يكي از اسامي قيامت يوم الحسره و يوم التغابن است، يعني روزي كه نه  تنها گناهكاران در آه حسرت و ندامت مي سوزند و احساس مغبون شدن دارند، بلكه  آه و افسوس، و حسرت و ندامت شديدي دامنگير نيكوكاران مي گردد كه چرا بيشتر  به كارهاي نيك نپرداختند تا به عالي ترين مراتب بهشت كه مرتبة رضوان الله است،  نايل گردند و نهايت نزديكي به خدا را پيدا كنند و به مطلق حقيقي متصل گردند.  مرتبه اي كه همة نعمت ها و خوشي ها در برابر آن ناچيز است. اين مرتبه است  كه قرآن ميفرمايد: رضي الله عنهم و ضوا عنه.

     پس عاقبت به خيري يعني اتصال به فيض و رحمت مطلق و بي نهايت و نيل به  نقطه اي از قرب الهي كه رضايت و خشنودي خدا از انسان و انسان از خدا را به  دنبال داشته باشد، و طبيعت مطلق گراي انسان با رسيدن به مقصدو مطلق حقيقي،  اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پيدا كند.

     

    ب) چه كنيم تا عاقبت به خير شويم؟
    الف) قرآن كريم فرجام نيك و عاقبت خير را از آنِ مؤمناني ميداند كه با اعمال صالح، ايمان را درون خويش تثبت و نهادينه نموده اند: الّذين آمنوا و عملواالصالحات، طوبي لهم و حسن مآب؛ آن هايي كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، بهترين زندگي براي آنها است و سرانجام كارشان، بهترين سرانجام ها خواهد بود. ذكر جملة كوتاه طوبي لهم به صورت مطلق، بهترين زندگي، بهترين نعمت ها، بهترين آرامش(آرامش روحي و فكري)، بهترين دوستان و بهترين الطاف خاص پروردگار، (و بالاخره بهترين سرانجام و عاقبت ها) را براي كساني بيان فرموده كه از نظر عقيده، محكم و از نظر عمل، پاك و فعال و درستگار و خدمتگذارند.
    اگر در روايات متعددي مي خوانيم كه طوبي نام درختي است كه در خانه پيامبر و علي(ع) در بهشت مي باشدو شاخه هاي آن همه جا و بر سر همة مؤمنان و بر فراز همة خانه هايشان گسترده، بيان اين حقيقت است كه: ايمان و عقايد، و عمل صالح در پرتو پيروي مطلق از رهبري پيامبر اسلام(ص) و ولايت علي بن ابيطالب و ساير امامان، باعث پيدايش بهترين عاقبت ها و سرنوشت ها در دنيا و آخرت مي گردد.
    ب) والعاقبة للمتقين؛ مسئلة عاقبت خير و فرجام نيك و سعادت بخش از آن تقوا پيشگان است. 

    ج) خدمت به دیگران مخصوصاً والدین
    شخصی نزد خاتم الانبیاء آمد و عرض کرد من گناه بزرگی را مرتکب شده ام و آن این بود که دخترم را زنده به گور کردم. از شما می خواهم عملی را یادم بدهید تا خدای متعال گناه مرا ببخشد(و عاقبت به خیر شوم) پیامبر فرمود:مادر داری؟ عرض کرد: مادر ندارم فرمود: خاله داری؟ گفت: آری. فرمود برو به خاله ات نیکی کن. بعد فرمود: اگر مادرش بود بهتر بود چون نیکی به مادر اثرش در پاک شدن از چنین گناهی یقیناً بیشتر است.

     

    ای کاش مادر داشت…
     از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: عمل زشتی نیست که  انجام نداده باشم آیا راه توبه برای من باز است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «فهل من والدیک احدٌ حیٌّ قال: ابی  قال: فاذهب فبرّه قال: فلمّا ولّی قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) لو کانت امّه: آیا از والدینت کسی زنده است؟ عرض کرد:  پدرم (زنده است) فرمود: برو به پدرت نیکی کن (تا خداوند تو را ببخشد و عاقبت به خیر گردی) راوی می گوید، وقتی آن مرد  رفت، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «ای کاش مادر داشت».

     

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-07] [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شهدا شرمنده ایم... ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت