حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




مهر 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 19
  • دیروز: 13
  • 7 روز قبل: 45
  • 1 ماه قبل: 710
  • کل بازدیدها: 67905



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      برگزاری افتتاحیه سال تحصیلی 1397/96 ...

     

    برگزاری مراسم افتتاحیه مدرسه فاطمیه الیگودرز در مورخ 1396/6/26 با برگزاری برنامه های ذیل:

    1-سخنرانی حاج آقا محمودی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی

    2- توجیه شرایط حوزه و قوانین آن

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1396-07-17] [ 10:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      برنامه های تابستانی مدرسه فاطمیه ...

    برگزاری برنامه های تابستانی با عنوان های ذیل

    1- برگزاری کلاس های احکام ، اخلاق اسلامی و سبک زندگی در روستاهای شهرستان الیگودرز

    2- برنامه ریزی جهت شرکت طلاب مدرسه علمیه فاطمیه در اردوهای جهادی

    3- برگزاری کلاس های تابستانی ویژه مددجویان کمیته امداد ( کلاس های روخوانی و روانخوانی قرآن، تجوید، سبک زندگی، اخلاق و احکام)

    4- برگزاری مراسمات مذهبی در طی تابستان

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هفته نظافت ...

    موضوع: نظافت مدرسه علمیه توسط کادر و طلاب

    هدف: مشارکت و ایجاد روحیه همکاری و وحدت میان کادر و طلاب

    مکان: مدرسه علمیه فاطمیه الیگودرز

    مجری برنامه: معاونت فرهنگی تربیتی مدرسه

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1396-07-10] [ 11:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مراسمات دهه اول محرم مدرسه ...

    برنامه ها دهه اول محرم مدرسه علمیه به شرح ذیل می باشند:

    1- سخنرانی طلاب در مورد فضایل امام حسین (علیه السلام)

    2- قرائت زیارت عاشورا

    3- روضه و مداحی 

    4- اقامه نماز جماعت

    5- پذیرایی 

                                                                                 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اربعین ...

    اربعین حسینی
    اربعین حسینی روز ۲۰ صفر و چهلمین روز واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمده‌اند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری(ع) یکی از پنج نشانه مومن دانسته شده است.

    روز ۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است. شیعیان در این روز عزاداری می‌کنند و راهپیمایی گسترده شیعیان به سوی کربلا، در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداریشیعیان جهان، تبدیل شده و حتی در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است. هم اکنون بیشترین زائرانی که در اربعین از دیگر کشورها به عراق می‌روند، از ایران‌اند.

    ریشه تاریخی
    اربعین به معنای چهلم است، و روز بیستم ماه صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین می‌نامند.[نیازمند منبع] اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کرده‌اند.

    حضور جابر در کربلا
    جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته می‌شود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی بیستم صفر سال ۶۱ق، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.

    بازگشت اهل بیت به کربلا
    برخی معتقدند اسرای کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین، یعنی ۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا، به کربلا رسیدند ودر آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده‌اند و پس از زیارت امام حسین(ع) به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس به تصریح ذکر شده است. 

    در مقابل گروهی معتقدند به دلیل دوری مسافت، اینکه بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند ممکن نبوده است، زیرا پیمودن مسیرکوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری  و شیخ عباس قمی  طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

    گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان ماه صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند. 

    به علت این اختلاف نظر، آثاری نوشته شده‌اند تا نشان دهند اینکه بازماندگان کربلا در بیستم صفر سال ۶۱ق به کربلا بازگشته‌اند امری ممکن بوده و روایاتی که از این رویداد خبر داده اند، معتبرند. از جمله کتاب‌های مشهور در اثبات این نظر و پاسخ به مخالفان کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)نوشتۀ سید محمد علی قاضی طباطبایی است.

    زیارت اربعین
    نوشتار اصلی: زیارت اربعین
    در حدیثی از امام حسن عسکری (ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.

    هم چنین زیارت نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است. شیخ عباس قمی این زیارت نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.

    به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «‌مَرَدّ الرَّأس‌» نیز خوانده می‌شود. مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.[نیازمند منبع]

    راهپیمایی اربعین
    نوشتار اصلی: راهپیمایی اربعین
    قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء می‌نویسد حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان ائمه اطهار (ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند.  توصیه به زیارت اربعین باعث شده است که شیعیان به ویژه ساکنان عراق، از نقاط مختلف این کشور به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالبا به صورت پیاده صورت می‌گیرد یکی از پرجمعیت‌ترین راه پیمایی‌ها در جهان شمرده می‌شود. در سال‌های اخیر و پس از سقوط رژیم بعث در کشور عراق جمعیت این زائران چند برابر شده است، به طوری که در سال ۱۳۹۳ ه‍.ش پیش بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود. برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون شیعه در کربلا برای زیارت اربعین سال ۱۴۳۵ه‍.ق /۱۳۹۲ ه‍.ش خبر داده‌اند 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اسیران عاشورا ...

    اسیران کربلا
    سیران کربلا، افرادی که در حادثه کربلا، پس از شهادت امام حسین(ع)، به وسیله سپاه دشمن به کوفه و شام برده شدند. تعداد این اسرا مورد اختلاف است. مهمترین شخصیت‌ها در میان اسیران امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بودند. آنان با سخنرانی‌های متعدد در هنگام اسارت، باعث پیشمانی ظاهری و زودهنگام یزید شدند.

    تعداد اسرا
    نوشتار اصلی: واقعه عاشورا (از نگاه آمار) § اسرا و بازماندگان
    مورخان درباره تعداد اسرای اهل بیت و بازماندگان اصحاب امام حسین(ع)، اتفاق نظر ندارند و هر یک به نام چند نفر از اسرا اشاره کرده‌اند. در بعضی از منابع نقل شده که فقط زنان اسیر ۶۱ نفر بوده‌اند که از مکه به سوی کوفه رهسپار شدند.[نیازمند منبع]

    افرادی که نام‌شان در زمره اسیران کربلا بیان شده، عبارتند از:

    مردان: امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، عمر بن حسین بن علی(ع)، محمد بن حسین بن علی، زید بن حسن بن علی(ع)، محمد بن عمرو بن حسن بن علی(ع)، دو فرزند از جعفر بن ابی‌طالب، عبدالله بن عباس بن علی(ع)، قاسم بن عبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن جعفر، محمداصغر بن عقیل، عقبه بن سمعان (غلام رباب)، غلام عبدالرحمان بن عبدربه انصاری، مسلم بن رباح (غلام امام علی(ع))، علی بن عثمان مغربی.
    زنان: دختران حضرت علی(ع) به نام‌های حضرت زینب، فاطمه، ام کلثوم (یا نفیسه یا زینب صغری)، ام حسن، خدیجه همسر عبدالرحمن بن عقیل و ام‌هانی همسر عبدالله‌اکبر بن عقیل.سه دختر از امام حسین(ع) به نام‌های سکینه، فاطمه، رقیه و زینب بنت الحسین. ، رباب همسر امام حسین(ع). ام محمد(فاطمه دختر امام حسن (ع))، فکیهه مادر قارب بن عبدالله بن اریقط.
    حرکت به سوی کوفه
    پس از شهادتِ امام حسین(ع)، اهل بیت شب یازدهم را در کربلا گذراندند. بعد از ظهر روز یازدهم، لشکریان عمر بن سعد پس از آنکه همه کشته‌های خود را دفن کردند اهل بیت امام و بازماندگان شهدا را گرد آورده، به سوی کوفه بردند.

    عبور از کنار شهدا
    لشکر عمر بن سعد زنان اهل بیت را از کنار اجساد شهدا عبور دادند، در آن حال آنان ناله کرده و بر صورت‌هایشان می زدند. قره بن قیس تمیمی می‌گوید هر چه را فراموش کنم، این گفته زینب(س)، دختر فاطمه(س) را فراموش نمی‌کنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین می گذشت گفت:

    «یا محمداه، یا محمداه! صلى علیک ملائکه السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفى علیها الصبا

    قال: فابکت و الله کل عدو و صدیق».
    ترجمه: «یامحمد، یامحمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، «این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون اعضاء بریده! «یا محمد، دخترانت اسیرند، ذریه‌ات کشته شده‌اند که باد بر آنها میوزد.

    وی نقل می‌کند: به خدا همه دشمن و دوست را بگریانید.

    برخورد سپاه عمربن سعد
    سپاه دشمن اسرا را بر مرکب‌های برهنه سوار کردند،وقتی وارد کوفه شدند مردم برای دیدن آنان خارج شده و زنان کوفی برآنها می‌گریستند شخصی به نام خذلم بن ستیر می‌گوید: در این میان علی بن حسین(ع) را دیدم که بر گردنش غل جامعه بود و دستانش را به گردنش بسته بودند.

    ورود به کوفه
    درباره زمان ورود اسرا به کوفه گزارش صریحی در منابع کهن نیامده است. البته شیخ مفید عبارتی دارد که با استناد به آن می‌توان گفت روز دوازدهم وارد کوفه شدند.

    خطبه‌خوانی اسرا
    پس از استقرار اسرا در کوفه، تعدادی از اسرا برای مردم کوفه سخنرانی کردند، کسانی که خطبه خواندند عبارتند از:

    امام سجاد: خطبه امام سجاد در کوفه در منابع مختلفی از جمله مثیر الاحزان اثر ابن نما حلی آمده است.
    البته با توجه به شرائط کوفه و سختگیری و بی‌رحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی دشوار است. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد اموی دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال می‌رود که با گذشت زمان راویان حادثه‌ها را با هم آمیخته باشند.

    حضرت زینب: خطبه حضرت زینب در کوفه در کتاب بلاغات النساء نوشته ابن طیفور بغدادی(۲۸۰ق) آمده است.
    فاطمه صغری دختر امام حسین(ع): این خطبه را طبرسی در احتجاج گزارش کرده است.
    ام کلثوم دختر حضرت علی: این خطبه در کتاب لهوف ابن طاووس نقل شده است.
    در کاخ ابن زیاد
    قاتلان امام حسین(ع) پس از گذر دادن اسیران از کوچه‌های کوفه آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. گفتگوهای تندی بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد گزارش شده است. همچنین عبیدالله دستور کشتن امام سجاد(ع)را صادر کرد که با پا در میانی حضرت زینب(س) و سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن وی صرف نظر کرد.

    واحسینا فلا نسیت حسینا
     
    اقصدته اسنّه الاعداء
    آه‌ای حسین من، حسین را فراموش نکرده‌ام
     
    نیزه‌های دشمن او را هدف قرار داد
    غادروه بکربلاء صریعا
     
    لاسقی الله جانبی کربلاء
    او را به خاک افتاده در کربلا رها کردند
     
    خدا سرزمین کربلا را سیراب نکند.
    تعیین مسیر
    مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام مشخص نیست ولی با توجه به اماکن متبرکۀ منسوب به امام حسین(ع)، می‌توان مسیر احتمالی آنان را مشخص کرد. این اماکن عبارتند از:

    مقام راس الحسین در موصل: به گفته هروی این مقام تا قرن هفتم وجود داشته‌است.
    مسجد امام زین العابدین(ع) و مقام راس الحسین در نصیبین: امروزه نصیبین شهری است در ترکیه، گفته می‌شود اثر خون سر امام حسین(ع) در این مکان مانده‌است. هروی این زیارتگاه را به نام مشهد النقطه ثبت کرده‌است.
    مقام طُرح: طرح به معنای نوزادی که زودهنگام به دنیا آمده‌باشد. احتمال دارد زن بارداری در میان اسرا بوده و در آنجا نوزادش را پیش از موعد به دنیا آورده است.
    مقام حَجَر: هنگام عبور کاروان سر امام را در آنجا قرار داده‌اند.
    مقام‌های کوه جوشن: این کوه در حلب قرار دارد. گویا برگفته شده از اسم شمر بن ذی الجوشن است. مشهد النقطه آنجای است که طبق برخی نقل ها راهبی زندگی می‌کرده و سر امام را به طور امانت از لشکر یزید می‌گیرد. آنجا که مشهدالسقط قبر محسن بن الحسین(ع)است.
    مقام حماه: این مقام در داخل شهر حلب بوده‌است. ابن شهرآشوب از این مکان یاد کرده‌است.
    مقام حِمص: ابن شهر آشوب از این مکان نیز یاد کرده‌است.
    مقام بعلبک: در این مکان مسجدی وجود دارد که به گفته برخی قبلا مقام راس الحسین بوده است.
    مقام راس الحسین و مقام امام زین العابدین در دمشق: این دو مقام در کنار مسجد اموی قرار گرفته‌است. ابن عساکر از آن مقام راس الحسین یاد کرده و منابع دیگر مقام امام زین العابدین را نیز در نزدیکی آن دانسته‌اند.
    ماموران همراه
    ابن زیاد گروهی را همراه اسیران به شام فرستاد. در رأس آنان افراد مشهوری چون شمر بن ذی الجوشن و طارق بن مُحَفِّز بن ثَعلبه، دیده می‌شوند. طبق بعضی گزارش‌ها زحر بن قیس نیز با آنها بوده‌است.

    برخورد ماموران: بنا بر نقل ابن اعثم و خوارزمی، مأموران عبیدالله بن زیاد از کوفه تا شام اسیران کربلا را بر محمل‌های بی‌پرده و پوشش، شهر به شهر و منزل به منزل بردند، آن‌گونه که اسیران(کافر) ترک و دیلم را می‌بردند.
    گزارش امام سجاد(ع): رفتار ماموران حکومتی با اسرا را از قول امام سجاد(ع) چنین نقل کرده‌اند:
    «مرا بر شتری لاغر و لنگ که جهاز آن چوبین و بدون زیرانداز بود سوار کردند،(که ناهموار راه می‌رفت) در حالی‌که سر امام حسین(ع) بر نیزه و زنان خاندان‌ِمان پشت سرمان و نیزه‌ها گرداگردمان بودند. اگر اشکی از چشم یکی از ما جاری می‌شد با نیزه بر سرش می‌زدند تا آنکه وارد شام شدیم. وقتی به شام وارد شدیم یکی فریاد زد،‌ای مردم شام! اینان اسیران خانواده‌ای ملعون هستند.»
    در شام
    آذین بندی شهر: یزید دستور داد تا شهر را به هنگام ورود اسیران آذین بندی کنند، سهل بن سعد ساعدی از جمله کسانی است که آذین بندی شهر و سرور و شادی مردم را به هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده‌است.
    روز ورود: براساس نقل‌های تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده‌است. در این روز اسیران را از باب توما یا دروازه ساعات وارد شهر کرده و در ورودی مسجد جامع، بر سکویی که محل نگه‌داری اسرا بود جای دادند.
    گزارش به یزید:ماموران پس از آن که اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. زحر بن قیس به نمایندگی از سایر ماموران، جریان واقعه کربلا را به یزید گزارش داد.
    ورود اسرا به کاخ یزید:یزید پس از شنیدن گزارش دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را به حضور طلبید دستور داد اسیران را به قصر وی وارد کنند.گزارش‌ها حاکی از آن است که اسیران را در حالی‌که با طناب به هم بسته بودند، وارد مجلس کردند. در این هنگام فاطمه بنت الحسین گفت:‌ای یزید شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گرستند.
    برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران: یزید در حضور اسیران سر امام را در ظرف طلا گذاشته و با چوب دستی به آن می‌زد.وقتی سکینه و فاطمه دختران امام حسین این موضوع را دیدند چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویه صدا به شیون و زاری بلند کردند. در روایتی از امام رضا(ع) آمده یزید سر امام را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد آنگاه با یارانش سرگرم غذا و آبجو خوردن شد، سپس میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشته و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. وی هنگامی‌که از هم بازیاش می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت.
    اعتراض حاضران: بعضی از حاضران به این رفتار یزید اعتراض کردند. از جمله یحیی بن حکم برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد. ابوبرزه اسلمی نیز اعتراض کرد که به دستور یزید از مجلس اخراج شد.
    خطبه خوانی: پس از گذشت جریاناتی در شام، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در شام برای تنویر افکار عمومی اقدام به سخنرانی کردند، این سخنرانیها به خطبه امام سجاد(ع) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.
    محل اقامت: از منابع تاریخی و روایی برمی‌آید که اهل بیت امام حسین(ع) در ایام حضورشان درشام، در دو محل اقامت داشتند. ابتدا در ویرانه‌ای بی‌سقف که به خرابه شام معروف است و داستان حضرت رقیه در آنجا رخ داده است.اسیران دو روز در همان محل بودند ولی پس از سخنرانی‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) جو عمومی به نفع آنان برگشت، بدین سبب آنان را به خانه‌ای نزدیک قصر یزید منتقل کردند.
    مدت حضور: بیشتر مورخان مدت اقامت اسیران در شام را سه روز نوشته‌اند.ولی عماالدین طبری مدت حضور آنان در شام را هفت روز و سید بن طاووس یک ماه دانسته است. البته وی به ضعیف بودن قول خود اشاره کرده است.
    مسیر بازگشت
    نوشتار اصلی: اربعین حسینی
    روز دقیق خروج اسیران از شام مشخص نیست. همچنین درباره اینکه آنان در مسیر بازگشت از کربلا گذشته‌اند یا نه، نزد پژوهشگران اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی گفته‌اند آنان هنگام بازگشت در روز اربعین به کربلا رفته‌اند، سید محمد علی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) به اثبات آن پرداخته ولی محدث نوری و شیخ عباس قمی این مطلب را نمی‌پذیرند.

    رسیدن به مدینه
    هنگامی‌که اسیران کربلا به نزدیکی مدینه رسیدند، امام سجاد(ع) دستور داد در بیرون شهر چادر زدند، به بشیر بن حذلم نیز دستور داد: به شهر برو و خبر شهادت پدرم را به مردم برسان.

    بشیر کنار مسجد النبی رفت و با گریه این شعر را خواند:

    یا اهل یثرب لا مقام لکم
     
    قتل الحسین فادمعی مدرار
    این مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید
     
    حسین کشته شد واشکهایم جاریست
    الجسم منه بکربلاء مضرج
     
    والراس منه علی القناه یدار
    پیکرش در کربلا غرقه به خون است
     
    وسرش را بر سر نیزه می‌گرداندند.
    بشیر به مردم اطلاع داد که امام سجاد با دیگر اهل بیت در بیرونی شهر مستقر شده‌اند. باشنیدن این خبر، همه زنان مدینه از خانه‌ها بیرون ریخته و فریاد آه و واویلا سر دادند، هیچ روزی مثل آن روز،آن همه زن و مرد گریان دیده نشده بودند و پس از رحلت پیامبر(ص) هیچ روزی تلخ‌تر از آن روز برای مسلمان نبود.

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:06:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آمار عاشورا ...

    واقعه عاشورا (از نگاه آمار)
    واقعه عاشورا ماجرای نبرد امام حسین(ع) در دهمین روز ماه محرم سال ۶۱ق. در سرزمین کربلا با سپاهیان یزید بن معاویه به فرماندهی عمر بن سعد که به شهادت آن حضرت، یاران و خویشاوندانش منجر شد. بازماندگان کاروان -زنان و فرزندان- به اسارت به کوفه و شام برده شدند. این واقعه نزد شیعیان اهمیت بسیاری دارد و آنان در نقاط مختلف جهان هر ساله به مناسبت این واقعه عزاداری می‌کنند و به ذکر فضایل امام حسین(ع) و شهیدان عاشورا می‌پردازند.

    تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)
    نوشتار اصلی: نامه های کوفیان به امام حسین(ع)
    مورّخان، آمار نامه‌هایی که در مکه به دست امام حسین(ع) رسید، گوناگون نوشته‌اند:

    گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه نوشته‌اند که هر نامه متعلق به یک یا دو و یا چهار نفر بوده است.
    طبری، تعداد نامه‌ها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.
    بلاذری ۵۰ نامه برشمرده است.
    در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامه‌ها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است. (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است.)
    گزارش ۱۵۰ نامه قائلان بیشتری دارد و برخی از منابع آن قدمت بیشتری دارند.

    در کوفه
    بیعت کنندگان با حضرت مسلم
    تعداد کوفیان بیعت کننده با مسلم بن عقیل نیز در منابع تاریخی متفاوت نقل شده است.

    بسیاری از منابع، آمار بیعت کنندگان را ۱۸هزار نفر نوشته‌اند.
    برخی ۱۲هزار نفر[۶]نوشته‌اند.
    در خبری به نقل از امام باقر(علیه‌السلام) آمار بیعت کنندگان ۲۰ هزار نفر بیان شده است.
    ابن اعثم و خوارزمی بیش از ۲۰ هزار نفر،
    ابن شهرآشوب ۲۵ هزار نفر،
    ابن قتیبه و ابن عبد ربه بیش از ۳۰ هزار نفر،و ابن عساکر و ابن نما حلی به نقل از شعبی، ۴۰ هزار نفر گزارش کرده‌اند.
    در گزارشی، زید بن علی در پاسخ سلمه بن کهیل بیعت‌کنندگان با جدش امام حسین(ع) را هشتاد هزار نفر ذکر کرده است[۱۲] که به نظر می‌رسد این رقم نزدیک به تعداد افرادی است که آمادگی خود را برای جنگ با سپاه یزید اعلام کردند.

    گزارش طبری از ابومِخنَف که ۱۸هزار نفر را گزارش کرده است، از اعتبار بیشتری برخوردار است، به ویژه آن که منابع کهن دیگر نیز این آمار را تأیید کرده‌اند.

    کوفیان آماده برای نبرد
    در برخی گزارش‌ها آمده است که آمار کوفیان آماده برای جنگ با لشکر یزید ۱۰۰هزار نفر بودند.

    قیام کنندگان همراه مسلم
    ابوالفرج اصفهانی می‌نویسد: هنگام خروج مسلم، کوفیان نزد وی اجتماع کردند تا آن جا که مسجد و بازار کوفه از جمعیت پر شد.

    ابن سعد و ذهبی، همراهان مسلم را در قیام کوفه، ۴۰۰ نفر،
    طبری و شیخ مفید ۴هزار نفر
    ابن اعثم، مسعودی و خوارزمی، ۱۸هزار یا بیشتر،
    ابن شهرآشوب، ۸هزار نفر
    و ابن حجر عسقلانی ۴۰ هزار نفر نوشته‌اند.
    گزارش طبری از ابومخنف و شیخ مفید، یعنی ۴ هزار نفر از اعتبار بیشتری برخوردار است.

    محاصره کنندگان مسلم
    در جریان دستگیری مسلم توسط نیروهای حکومت کوفه، برخی منابع، تعداد افرادی را که مأمور انجام این کار شده بودند، ۶۰ یا ۷۰ نفر و برخی دیگر ۱۰۰ نفر یا ۳۰۰ نفرنوشته‌اند.

    مدت حرکت امام
    قیام امام حسین(ع) از روزی که بیعت با یزید را نپذیرفت تا روز عاشورا ۱۷۵ روز به طول انجامید که از این زمان، ۱۲ روز در مدینه و ۴ ماه و ۱۰ روز در مکه و ۲۳ روز در راه مکه تا کربلا و ۸ روز در کربلا (دوم تا دهم محرم الحرام) سپری شد.

    تعداد منزل‌های بین راه
    امام حسین(ع) ۱۸ منزلگاه میان مکه و کوفه (حدود ۴۳۰ کیلومتر) را برای رسیدن به کربلا پشت سر گذاشت. فاصله میان هر دو منزلگاه بین ۳ تا ۵ فرسخ (۱۶ تا ۲۷ کیلومتر) بود.

    آمار اصحاب امام حسین(علیه‌السلام)
    متاسفانه هیچ شیوه‌ای برای دست یافتن به آمار دقیق و حقیقی یاران امام حسین(علیه‌السلام)، وجود ندارد و مستندات و مدارک دست اول یعنی شاهدان عینی تعداد یاران امام(علیه‌السلام) را گوناگون نقل کرده‌اند و نیز در ثبت و ضبط نام افراد در منابع تاریخ و حدیث، از نظم و قاعده مشخصی پیروی نشده است و گاه یک نفر به اعتبار اسم، کنیه، نام پدر یا مادر و یا حتی با مشخصات تیره و تبار، به چند شکل ثبت شده است و از سوی دیگر تعداد یاران امام حسین(علیه‌السلام) در همه مراحل قیام، ثابت نبوده، بلکه عده‌ای از کاروان امام جدا و عده‌ای به آن می‌پیوستند.

    با توجه به آنچه گفته شد برای آنکه تا حد امکان، گزارش روشنی در این باره ارائه شود، آمار اصحاب امام(علیه‌السلام) در چهار مقطع زمانی و مکانی از مراحل قیام، بررسی و ارائه می‌شود:

    هنگام خروج از مدینه
    بسیاری از منابع، هیچ سخنی از تعداد همراهان امام(علیه‌السلام) به میان نیاورده‌اند. تنها رقمی که در این باره وجود دارد، در روایت شیخ صدوق از امام صادق(علیه‌السلام) است که در آن تعداد یاران و اهل بیت همراه امام حسین(علیه‌السلام) هنگام خروج از مدینه، ۲۱ نفر گزارش شده است.

    هنگام خروج از مکه
    ابن سعد و ابن عساکر تعداد همراهان امام(علیه‌السلام) را ۶۰ نفر از کوفیان و ۱۹ نفر از بنی هاشم (مرد، زن و کودک) نوشته‌اند.
    ابن اعثم، خوارزمی، محمد بن طلحه شافعی، اربلی و ابن صباغ مالکی همراهان امام(علیه‌السلام) را هنگام خروج حضرت از مکه ۸۲ نفر نوشته‌اند.
    ابن قتیبه دینوری و ابن عبد ربه از زبان مسلم بن عقیل هنگام شهادتش (که مصادف با زمان خروج امام(علیه‌السلام) از مکه بوده) همراهان امام حسین (علیه‌السلام) از زن و مرد را، ۹۰ نفر نوشته‌اند.
    ابن کثیر، همراهان امام(علیه‌السلام) را نزدیک به ۳۰۰ نفر نوشته است.
    در کربلا (پیش از عاشورا)
    عمّار دهنی به نقل از امام باقر(ع) یاران امام حسین(ع) را هنگام ورود به کربلا ۱۴۵ نفر (۴۵ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) ذکر کرده است.
    برخی مورخان ۸۹ نفر نوشته‌اند، با این توضیح که ۵۰ نفر اصحاب امام، ۲۰ نفر از از سپاه دشمن (که به امام پیوستند) و ۱۹ نفر از اهل بیت امام (علیهم السلام).[۳۰] وی پیش از این، تعداد سواران امام را ۳۲ نفر در مسیر کربلا نوشته است.
    یعقوبی اصحاب و اهل بیت امام را ۶۲ یا ۷۲ نفر گزارش کرده است.
    مسعودی تنها مورخی است که آمار اصحاب امام را هنگام روانه شدن به کربلا به همراه سپاه حرّ، ۵۰۰ سوار و حدود ۱۰۰ پیاده نوشته است.
    ابن شهر آشوب تعداد یاران امام را در کربلا (پیش از عاشورا) ۸۲ نفر نوشته است.
    ابن أبار بَلَنْسی[۳۵] (م ۶۵۸ ق) بیش از ۷۰ نفر پیاده و سواره نوشته است.
    از مجموع گزارش‌های دیگر، این نتیجه را می‌توان گرفت که یاران امام بین ۷۰ تا ۹۰ نفر بوده‌اند.

    روز عاشورا
    مشهورترین و پرگوینده‌ترین قول، ۷۲ نفر است. ابومِخنَف به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی، یاران امام حسین(ع) را در روز عاشورا ۷۲ نفر (۳۲ نفر سواره و ۴۰ پیاده) نوشته است.
    گزارش حصین بن عبدالرحمن از سعد بن عبیده که سپاه امام(علیه‌السلام) را نزدیک به ۱۰۰ نفر دانسته است.
    طبری از ابومخنف از قول زید بن علی، یاران امام(علیه‌السلام) را ۳۰۰ نفر نوشته است.
    قاضی نعمان مغربی، کم‌تر از ۷۰ نفر را نیز گفته است.
    مسعودی نویسنده کتاب اثبات الوصیه ۶۱ نفر نوشته است.

    خوارزمی (بنابر روایتی) ۱۱۴ نفر نوشته است.
    سبط ابن جوزی، ۱۴۵ نفر (۴۵ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) نوشته است.
    ابن حجر هیتمی (م ۹۷۴ ق)، بیش از ۸۰ نفر (هشتاد و چند نفر) نوشته است.
    گزارش ۷۲ نفر به اعتبار قدمت و اعتبار منابع و نیز کثرت ناقلان آن، قابل اعتمادتر است.

    آمار لشکر عمر سعد
    تعداد سپاه
    برخی منابع، نام فرماندهان سپاه دشمن را با تعداد افراد تحت فرمان شان، به تفصیل گزارش کرده و مجموع آن را ۲۲ هزار نفر نوشته‌اند.
    شیخ صدوق بنا بر دو روایت از امام صادق و امام سجاد(علیهما السلام) آمار لشکر عبیدالله را ۳۰ هزار نفر نوشته است.
    مسعودی، صاحب کتاب اثبات الوصیه ۲۸ هزار نفر گزارش کرده است.
    طبری شیعی ۱۴ هزار نفر نگاشته است.
    ابن شهر آشوب ۳۵ هزار آمار داده، اما هنگام گزارش نام فرماندهان هر بخش، تعداد افراد تحت فرمان آنان را در مجموع، ۲۵ هزار نفر نوشته است.
    سبط ابن جوزی ۶ هزار نفر نگاشته است.
    گزارش دیگری آمار سپاه دشمن را تا روز ششم محرم، ۲۰ هزار نفر نوشته است.
    ابن عنبه ۳۱ هزار نفر گزارش کرده است.
    ملا حسین کاشفی ۳۲ هزار و ۱۷ هزار را نیز گزارش کرده است.
    به نظر می‌رسد گزارش قابل اعتماد در این باره، روایت شیخ صدوق از امام صادق و امام سجاد(علیهما السلام)، یعنی ۳۰ هزار نفر باشد.

    آمار کشته ها
    شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) و به پیروی از او، محمد بن فتّال نیشابوری (م ۵۰۸ ق) تعداد کشته‌های دشمن را توسط برخی از اصحاب امام(علیه‌السلام)، چنین نوشته‌اند:

    حرّ بن یزید: ۱۸ نفر،
    زهیر بن قین: ۱۹ نفر،
    حبیب بن مظاهر: ۳۱ نفر،
    عبدالله بن ابی عروه غِفاری: ۲۰ نفر،
    بُریر بن خُضَیر: ۳۰ نفر،
    مالک بن انس کاهلی: ۱۸ نفر،
    یزید بن زیاد بن مهاصر کندی (ابوالشعثاء): ۹ نفر،
    وَهْب بن وَهْب (یا عبدالله بن عمیر کلبی) : ۷ (یا ۸) نفر،
    نافع بن هلال: ۱۳ نفر،
    عبدالله بن مسلم بن عقیل: ۳ نفر،
    علی اکبر(علیه‌السلام): ۵۴ نفر،
    قاسم ابن الحسن(علیهما السلام): ۳ نفر.
    طبق این گزارش، تعداد کشته‌های دشمن توسط برخی از سپاهیان امام(علیه‌السلام)، ۲۲۵ (یا ۲۲۶) نفر است.

    ابن شهر آشوب، آمار کشته‌های دشمن را بیش از آمار شیخ صدوق نوشته است. برای نمونه، او تعداد کشته شدگان توسط افراد نام برده را چنین گزارش کرده است:

    حُرّ بیش از ۴۰ نفر،
    حبیب بن مظاهر ۶۲ نفر،
    زهیر بن قین ۱۲۰ نفر،
    حجاج بن مسروق ۲۵ نفر،
    عون بن عبدالله بن جعفر ۲۱ نفر،
    علی اکبر ۷۰ نفر
    و عبدالله بن مسلم بن عقیل ۹۸ نفر.
    آمار شهدا
    نوشتار اصلی: شهدای کربلا
    برخی از نویسندگان تلاش بسیاری برای ارائه فهرستی کامل و دقیق از شهدای کربلا کرده‌اند، اما به دلایل محدودیت‌های موجود در منابع تحقیقی، موفق به ارائه آمار کاملا دقیق و حقیقی نشده‌اند.

    مجموع شهدا
    مشهورترین گزارش در این باره، ۷۲ نفر است.
    فضیل بن زبیر از اصحاب امام صادق و امام باقر(علیهما السلام) آمار شهدا را از آغاز تا پایان نهضت (حتی با احتساب مجروحانی که بعداً شهید شدند)، ۱۰۶ نفر (۲۰نفر بنی هاشم و ۸۶ نفر اصحاب) نوشته است.
    ابومخنف به نقل از زحر بن قیس تعداد شهدا (به جز امام حسین(علیه‌السلام)‌) را ۷۸نفر گفته است[۶۰] اما مورّخان دیگر، طبق گزارش زحر، آمار شهدا را ۳۲ نفر[۶۱] و ۷۰ نفر[۶۲](سواره)، و نیز ۷۷نفر،[۶۳] و یا ۸۲ نفر[۶۴] و ۸۸ نفر[۶۵] نوشته‌اند.
    بلخی (م ۳۲۲ ق) و مسعودی تعداد شهدا را ۸۷ نفر نگاشته‌اند.
    علامه سید محسن امین، اسامی شهدای نهضت عاشورا (از آغاز تا پایان) را تا ۱۳۹ نفر نگاشته است.
    شیخ محمد مهدی شمس الدین با بحث تحلیلی که در این باره ارائه کرده است، تعداد آنان را کمی بیش از ۱۰۰ نفر دانسته است.
    شیخ ذبیح الله محلاتی این آمار را از آغاز تا پایان نهضت و حتی با احتساب شهادت عبدالله بن عفیف در زمان حضور اسرا در کوفه تا ۲۲۸ نفر رسانده است.
    نویسنده دیگری گزارش شهادت ۱۸۲ نفر از شهدا را از آغاز تا پایان نهضت عاشورا نگاشته است.
    به نظر می‌رسد قول ۷۲ نفر، با توجه به کهن بودن منابع آن و نیز شهرت آن، قابل پذیرش‌تر از اقوال دیگر است.

    بنی هاشم
    گزارش منابع درباره آمار شهدای بنی هاشم، بسیار متفاوت است تا آن جا که از ۹ تا ۳۰ نفر نوشته‌اند. مشهورترین گزارش که در بسیاری از منابع منعکس شده، ۱۷ نفر است. که برخی از این نقل‌ها در قالب روایت از ائمه(ع)است.

    در کهن‌ترین نص تاریخی، آمار شهدای بنی هاشم با احتساب مسلم بن عقیل و امام حسین(ع) ۲۰ نفر آمده است.

    آمارهای متعدّد دیگر در این باره آمده است که تعداد ایشان را از ۹ نفر، تا ۳۰ نفر گفته‌اند.

    در مجموع، با توجه به شهرت گزارش ۱۷ نفر و قدمت و کثرت منابع آن، این قول قابل پذیرش‌تر است، به ویژه آن که ـ چنان که گذشت ـ این رقم در روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز آمده است.

    مادران شهدا
    مادران ۸ تن از شهدا، در روز عاشورا در کربلا حضور داشتند و شاهد شهادت فرزندانشان بودند:

    رباب مادر علی اصغر،
    حضرت زینب، مادر عون بن عبدالله بن جعفر،
    رمله مادر قاسم بن حسن(ع)،
    بنت شلیل الجلیلیه مادر عبدالله بن حسن،
    رقیه بنت علی(ع) مادر عبدالله بن مسلم،
    عبده بنت عمرو بن جناده مادر محمد بن ابی سعید بن عقیل،
    ام وهب مادر وهب.
    همچنین بر اساس برخی روایات، لیلا، مادر علی اکبر(ع) که البته حضور ایشان در کربلا ثابت نشده است.

    شهدایی که به سن بلوغ نرسیده بودند
    در کربلا، ۵ کودک و نوجوان شهید شدند که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند:

    علی اصغر،
    عبدالله بن حسن،
    محمد بن ابی سعید بن عقیل،
    قاسم ابن الحسن(ع)،
    عمرو بن جناده الانصاری
    اسیرانی از یاران امام حسین(ع)
    ۲ تن از یاران امام حسین(ع)، ابتدا به اسارت در آمدند و سپس به شهادت رسیدند، که این دوتن عبارتند از: سوار بن منعم، منعم بن ثمامه صیداوی

    یارانی که بعد از امام حسین(ع) به شهادت رسیدند
    چهار تن از یاران امام حسین(ع)، پس از او به شهادت رسیدند:

    سعد بن الحرث و برادرش ابوالحتوف،
    سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعمی (که زخمی شده بود)
    محمد بن ابی سعید بن عقیل
    یارانی که در حضور پدرشان به شهادت رسیدند
    چند تن از یاران امام حسین(ع) در حضور پدرشان به شهادت رسیدند:

    علی اکبر
    علی اصغر
    عمرو بن جناده
    عبدالله بن یزید
    مجمع بن عائذ
    عبدالرحمان بن مسعود
    ترکیب قبیله‌ای سپاه امام حسین(ع)
    یکی از محققان معاصر، فهرستی ۱۰۴ نفره از ترکیب قبیله‌ای شهدای بنی هاشم و غیر آنان از آغاز نهضت به شرح ذیل آورده است:

    هاشمیان و موالی آنان (با احتساب مسلم بن عقیل) : ۲۶ نفر،
    اسدیان : ۷ نفر،
    هَمْدانیان: ۱۴ نفر،
    مَذْحِجیان: ۸ نفر،
    انصار: ۷ نفر،
    بَجَلیان و خثعمیان: ۴ نفر،
    کنده: ۵ نفر،
    غِفاریان: ۳ نفر،
    کلبیان: ۳ نفر،
    اَزْدیان: ۷ نفر،
    عبدیان: ۷ نفر،
    تیمیان: ۷ نفر،
    طائی ها: ۲ نفر،
    تغلبیان : ۵ نفر،
    جُهَنیان: ۳ نفر،
    تمیمیان: ۲ نفر،
    افراد متفرقه: ۳ نفر.
    شهیدان در حمله اول
    برخی مآخذ، تعداد شهدای یورش نخست سپاه دشمن را بر یاران امام بیش از ۵۰ نفر نوشته‌اند.

    آمار اسب تازندگان بر بدن امام(علیه‌السلام)
    برخی منابع، تنها به جریان اسب تازاندن بر بدن مطهر امام(علیه‌السلام) اشاره داشته و تعداد افراد آن را بیان نکرده‌اند،اما بسیاری از آن‌ها تعداد ۱۰ نفر را نوشته‌اند.

    زخم‌های بدن امام(علیه‌السلام)
    مورخان تعداد زخم‌ها و جراحاتی را که بر پیکر پاک امام وارد شده است، گوناگون نوشته‌اند.

    از امام صادق(ع) نقل شده که حضرت فرمود: تعداد زخم‌های امام(علیه‌السلام) ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ ضربه شمشیر بوده است و در روایت دیگری از ایشان، ۳۳ زخم نیزه و ۴۴ زخم شمشیر و تیر و باز در روایت دیگری از آن حضرت بیش از هفتاد ضربه شمشیر نقل شده است.
    در روایتی از امام باقر(ع) تعداد جراحات وارده بیش از ۳۲۰و در خبر دیگری، ۶۳ ضربه شمشیر یا نیزه و یا تیر نقل شده است.
    در روایتی از امام سجاد(ع) تعداد جراحات ۴۰ ضربه شمشیر و زخم نیزه نقل شده است.
    برخی منابع بیش از ۱۱۰ پارگی در اثر اصابت تیر، نیزه و ضربه شمشیر در بدن یا لباس حضرت نوشته‌اند.
    منابعی، ۱۲۰ ضربه شمشیر، تیر و سنگ را نیز نوشته‌اند.
    ابن سعد ۳۳ زخم نوشته است.
    علی بن محمد عمری و ابن عنبه (م ۸۲۸ ق) ۷۰ زخم[۸۷] و سید ابن طاووس، ۷۲زخم نوشته‌اند.
    به نظر می‌رسد که تعداد جراحات، بیش از ۱۰۰ زخم بوده است. گزارش‌هایی که می‌گوید آن قدر تیر بر بدن امام(علیه‌السلام) اصابت کرده بود که بدنش پوشیده از تیر شده بود، مؤید همین قول است.

    خانواده‌ها
    برخی نویسندگان معاصر از حضور ۳ خانواده در کربلا خبر داده‌اند:

    جناده بن کعب بن حرث (حارث) سلمانی انصاری،
    عبدالله بن عمیر کلبی.
    مسلم بن عوسجه.
    بررسی این موضوع نشان می‌دهد که سند معتبری مبنی بر حضور خانواده مسلم بن عوسجه وجود ندارد. البته برخی منابع تنها حضور کنیز او را گزارش کرده‌اند.

    صحابه شهید
    در میان یاران امام حسین(ع) چند نفر از اصحاب پیامبر اکرم(ص) بوده‌اند.

    فضیل بن زبیر ۶ نفر و مسعودی، ۴ نفر از شهدا را از انصار و اصحاب دانسته‌اند.

    اما برخی نویسندگان معاصر،از ۵ نفر دیگر، یعنی:

    انس بن حارث کاهلی،
    حبیب بن مظاهر،
    مسلم بن عوسجه اسدی،
    هانی بن عروه مرادی
    عبدالله بن یقطر نام برده‌اند.
    سرهای بریده شهدا
    درباره تعداد سرهای مطهر شهدای کربلا که توسط سپاه عمر سعد از پیکرهایشان جدا شد، منابع تاریخی یکسان سخن نگفته‌اند:

    بلاذری، دینوری، طبری، شیخ مفید، خوارزمی و ابن نما، آمار سرها را ۷۲ سر به جز سر امام(علیه‌السلام) نوشته‌اند.
    دینوری در گزارش مربوط به توزیع سرها بین قبایل، ۷۵ سر و بلاذری به نقل از ابومخنف ۸۲ سر نگاشته است.
    سبط ابن جوزی به نقل از هشام کلبی، ۹۲ سر نوشته است.
    سید ابن طاووس و محمد بن ابی طالب موسوی ۷۸ سر گزارش کرده‌اند.
    طبری و ابن شهر آشوب به نقل از ابومخنف و ابن صباغ مالکی تعداد سرهایی را که نزد عبیدالله بن زیاد برده شده است، ۷۰ سر گزارش کرده‌اند.
    به نظر می‌رسد قول نخست به لحاظ قدمت قائلان آن، از اعتبار بیشتری برخوردار باشد.

    نحوه توزیع سرهای شهدا بین قبایل به این صورت بود:

    قیس بن اشعث رییس بنی کنده ۱۳ سر
    شمر بن ذی الجوشن رییس هوزان ۱۲ سر
    قبیله بنی تمیم ۱۷ سر
    قبیله بنی اسد ۱۷ سر
    قبیله مذحج ۶ سر
    اشخاص از قبایل دیگر ۱۳ سر.
    این سرها را به عنوان غنیمت می‌گرفتند تا با با دادن سرها به ابن زیاد پاداش بگیرند.

    موالی شهید
    فضیل بن زبیر، شهدای موالی امام حسین(علیه‌السلام) را ۳ نفر و ابن سعد و طبری ۲ نفر نوشته‌اند. وی ۱ نفر را نیز به عنوان غلام حمزه بن عبدالمطلب از شهدا نوشته است.

    ابن شهر آشوب در این باره می‌نویسد: ۱۰ نفر از موالی حسین(علیه‌السلام) و ۲ نفر از موالی امیرالمؤمنین(ع) در کربلا شهید شدند.

    محقق دیگری، تعداد موالی شهید را ۱۵ نفر نوشته است.

    مجروحان سپاه امام(علیه‌السلام)
    الف ـ تنها مجروحی که جان سالم بدر برد. به گفته مورخان، حسن بن حسن بن علی(ع) (حسن مُثَنّی) بود.

    ب ـ مجروحانی که بعدها شهید شدند، سه نفر بودند:

    سوار بن حمیر جابری،
    عمرو بن عبدالله هَمْدانی جنُدُعی
    مُرَقَّع بن ثمامه اسدی.
    اسرا و بازماندگان
    مردان
    جست وجو و بررسی منابع کهن حاکی از آن است که بازماندگان مرد از حادثه کربلا افراد ذیل بوده‌اند:

    امام سجاد(علیه‌السلام)
    امام باقر(علیه‌السلام)
    عمر بن حسین
    محمد بن حسین بن علی
    زید بن حسن،
    عمرو بن حسن
    محمد بن عمرو بن حسن.
    دو فرزند جعفر
    عبدالله بن عباس بن علی
    قاسم بن عبدالله بن جعفر
    قاسم بن محمد بن جعفر
    محمد بن عقیل اصغر
    عقبه بن سمعان، غلام رَباب،
    غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاری،
    مسلم بن رباح غلام امیرالمؤمنین
    علی بن عثمان مغربی.
    زنان
    ابن سعد تعداد زنان اهل بیت را که اسیر شدند ۶ نفر،قاضی نعمان مغربی ۴ نفر و ابوالفرج اصفهانی ۳ نفر دانسته است. نام این زنان عبارت است از:

    دختران امیرالمؤمنین(ع)

    زینب
    فاطمه
    ام کلثوم
    امّ حسن
    دختران امام حسین(ع)

    فاطمه
    سکینه
    فاطمه صغری
    رَباب (همسر امام و مادر سکینه و عبدالله رضیع)
    و امّ محمد[۱۴۱](دختر امام حسن(ع) و همسر امام سجاد(ع)
    زنانی که به گونه‌ای با نهضت امام(علیه‌السلام) همکاری داشتند
    ماریه[۱۴۲] (دختر سعد یا منقذ عبدیه که منزلش محل تجمع گروهی از شیعیان بصره بود)،
    طوعه[۱۴۳]. (کنیز اشعث بن قیس که مسلم بن عقیل را زمانی که در کوچه‌های کوفه تنها مانده بود، به خانه‌اش پناه داد)،
    دیلم یا دلهم (همسر زهیر بن قین که همسر خود را تشویق به پیوستن به سپاه امام حسین(علیه‌السلام) کرد)
    زنی از کوفیان که لباس و مقنعه برای اسرای اهل بیت فراهم کرد.
    زنان معترض
    در مجموع ۵ زن در جریان نهضت عاشورا به عملکرد سپاه یزید اعتراض کردند:

    ام عبدالله (دختر حرّ بدی کندی، همسر مالک بن نُسَیر).اعتراض او به این سبب بود که شوهرش جبه کلاه دار (=بُرْنُس) متعلق به امام را غارت کرده بود.
    صفیه دختر عبدالله بن عفیف ازدی،او زمانی که پدرش در محاصرۀ عوامل ابن زیاد بود، به دفاع از او پرداخت.
    زنی از قبیله بنی بکر بن وائل، هنگامی که لشکر عمر سعد مشغول غارت خیمه‌ها شدند، او به این کار اعتراض کرد.
    نوار، (همسر یا دختر کعب بن جابر بن عمرو ازدی)او به همراهی شوهرش با لشکر عمر سعد در مقابله با امام حسین و کشتن بریر بن خضیر اعتراض کرد
    نوار (دختر مالک بن عقرب حضرمی، همسر خولی). او به شوهرش به خاطر آوردن سر امام حسین به خانه و اظهار شادی‌اش از این که چیزی به خانه آورده است که در آن بی‌نیازی از روزگار است، اعتراض کرد.
    زن شهید
    در کربلا، یک زن در رکاب اباعبدالله(ع) به شهادت رسید. این زن ام وهب نام داشت که همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود.

    مدت حرکت از کربلا تا شام
    تعداد منزلگاه‌های میان کوفه تا شام که اهل بیت(ع) در حال اسارت از آنها گذر کردند ۱۴ منزلگاه بود.

    مدت اقامت و عزاداری اهل بیت(ع) در شام
    برخی همانند ابن اعثم، شیخ مفید و به پیروی از او شیخ طبرسی با تعبیر سر بسته «چند روز» از مدت زمان اقامت اسرای کربلا سخن گفته‌اند.
    ابن سعد، طبری، خوارزمی (به نقل از ابومخنف)، ابن عساکر، سبط ابن جوزی، ابن کثیر و مجلسی مدت برپایی عزاداری در شام توسط اهل بیت(علیهم السلام) و زنان خاندان معاویه را ۳ روز می‌دانند.
    قاضی نعمان مغربی (م ۳۶۳ ق) مدت اقامت اهل بیت(علیهم السلام) را در شام ۴۵ روز نوشته است.
    سید ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) مدت اقامت اهل بیت(علیهم السلام) را در زندان دمشق به مدت یک ماه پذیرفته است.
    عمادالدین طبری (زنده تا ۷۰۱ ق) و مجلسی (در جای دیگر) می‌نویسند: اهل بیت(ع) ۷ روز عزاداری کردند. مجلسی می‌افزاید که روز هشتم، یزید آنان را خواست و بعد از استمالت و دل جویی از آنان، ترتیب بازگشت‌شان را به مدینهفراهم کرد.

    گزارش‌های اقامت یک ماه و نیز ۴۵روز از قوت چندانی برخوردار نیست، چون قائلان به آن متفرد هستند، و از آنجا که زنان خاندان معاویه عزاداری اهل بیت را مشاهده کرده و به حقانیت آنان پی بردند، از روز پنجم با آنان هم سو شدند و آنان نیز مشغول عزاداری شدند. بنابراین، در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که اهل بیت(ع) از آغاز ورود به شام در نهایت بیش از ۱۰ روز در شام اقامت نداشتند.

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شام غریبان ...

    شام غریبان
    شام غریبان، در ادبیات و مرثیه‌های پارسی‌زبان‌ به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواری این شب گفته می‌شود. نوحه‌های این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلا است که در غروب عاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند. بعضی رسوم خاص، مانند روشن‌کردن شمع یا نشستن در تاریکی، باعث تفاوت عزاداری این شب با دیگر شب‌های محرم می‌شود.

    شام غریبان در لغت و اصطلاح
    یکی از معانی واژه غریب، دور افتاده از وطن است و گاهی برای کسی که بی یار و یاور مانده است نیز از واژه غریب استفاده می‌شود.  شام غریبان نیز به معنای شب ِ مردم غریب و دورافتاده از یار و دیار آمده است.

    در اصطلاح و در مرثیه‌های پارسی زبان‌، به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواریِ شبانه این شب گفته می‌شود

    اتفاقات شام عاشورا
    سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمه‌ها بیرون کردند و خیمه‌ها را آتش‌زدند.در این هنگام زنان فریاد می‌زدند و چون چشم‌شان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین(ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد. عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین(ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.نقل کرده‌اند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب(س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.

     

    تاریخچه سوگواری شام غریبان
    این عزاداری، تا قبل از مظفرالدین شاه، در تهران معمول نبود و چون نوحه دسته‌گردانی شام غریبان به زبان ترکی است، می‌توان حدس زد که این عزاداری همراه‌ ترک‌ها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ چنان‌که بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترک‌ها می‌گرفتند.[۹] در کتاب‌های زیارات، برای عصر روز عاشورا، زیارتی وارد شده که به منزله عرض‌ تسلیت به پیغمبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع)، یعنی صاحبان عزا است. شاید مراسم شام غریبان نیز از این زیارت ناشی شده باشد.

    آداب و رسوم
    روشن کردن شمع در شام غریبان، کربلا
    شام غریبان کم و بیش مانند یک مجلس روضه است، با این تفاوت که در این جلسه، چراغ روشن نمی‌کنند و با افروختن چند شمع، روشنی کمی به مجلس می‌دهند. دسته‌های عزادار، عَلَم وکتل برنمی‌دارند و زنجیر و سینه نمی‌زنند، بلکه با صفوفی نسبتاً منظّم به مجلس می‌آیند، با گریبان‌های باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت می‌کنند یا می‌نشینند. سرانجامروضه‌ای خوانده می‌شود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال ۶۱ق و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین(ع) مربوط می‌شود.

    در این سوگواری از کودکان و نونهالان برای تمثیل واقعه عاشورا استفاده می‌شود. این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از کربلا است که در غروبعاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند.

    در شام غریبان نوحه خود را آرام و بی‌سروصدا می‌خوانند. گاهی همه می‌نشینند و یک بند اشعار خود را نشسته می‌خوانند و بعد برای خواندن بند دوم بلند می‌شوند و در حال راه‌رفتن مصرع دوم را تمام می‌کنند و با این کیفیت افتان و خیزان وارد مجلس شده و خارج می‌شوند.

    شام غریبان در دیگر کشورها
    در کربلا این شب را «لیله الوحشه» (شب وحشت) نیز می‌نامند. در این شب با ذکر مصائب کودکان و اسراء، برای نشان‌دادن اندوه شمع روشن می‌کنند. در پاکستان نیز در این شب، عزاداری را بعد از غروب آفتاب انجام می‌دهند و در این مجلس سوگواری، از روشنایی و فرش استفادہ نمی‌کنند. 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قمه زنی ...

    قمه‌زنی، از رسوم عزاداری برخی شیعیان که از حدود قرن دهم رایج شده است. این رفتار در برخی کشورها از جمله ایران، عراق، لبنان و هند دیده می‌شود. در ایران، این مراسم در شهرهایی از جمله اردبیل، زنجان، تهران، اصفهان و خمینی‌شهر برگزار می‌گردد.

    قمه‌زنی در بین علمای شیعه از دیرباز محل اختلاف بوده است. برخی فقها مانند آیت‌الله محمدحسین نائینی، از موافقان آن و برخی دیگر مانند آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی از مخالفان آن بوده‌اند. علامه سید محسن امین نخستین بار در نقد آن مطالبی منتشر کرد. با سخنرانی آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۳ش، موج مخالفت گسترده‌ای علیه قمه‌زنی ایجاد شد. موافقان قمه‌زنی آن را از جمله شعائر عاشورا و ابزار تقویت مذهب می‌دانند و مخالفان قمه‌زنی آن را رسمی خرافی و موجب وهن مذهب تشیع قلمداد می‌کنند.

     

    قمه زنی در تهران در دوران قاجار
     

    تاریخچه
    خاستگاه
    دربارۀ خاستگاه این رسم نظرات مختلفی مطرح شده است: برخی قمه‌زنی را رسمی اقتباسی از مسیحیان می‌دانند. از جمله علی شریعتی این رسم و نمونه‌های مشابه‌اش را اقتباس شده از مراسم مصائب مسیح که مسیحیان ارتدوکس در سالروز شهادت حضرت عیسی(ع) برگزار می‌کردند، دانسته است. در مقابل برخی دیگر معتقدند قمه‌زنی از جانب ترک‌های آذربایجان و قزلباش‌های آناتولی به فارس‌ها و اعراب منتقل شده است[۳]. کاظم دجیلی نیز در تأیید این نظر تأکید می‌کند قمه‌زنی ابتدا در میان ترک‌های عراق، فرق صوفیه (از جمله قزلباش‌ها) و کردهای غرب ایران رواج داشته و از طریق زوار ترک به عراق نفوذ کرده است.

    برخی از موافقان قمه‌زنی این رسم را نشانی از عمل حضرت زینب(س) می‌دانند که وقتی در مسیر کربلا تا شام، سر امام حسین(ع) را روی نیزه دید از خود بیخود شد و سر به محمل کوباند که در اثر این عمل، سرش خونی شد. دربارۀ صحت این داستان اختلاف نظر است و بسیاری از محققان آن را مستند نمی‌دانند. به گفتۀ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال مآخذ این داستان دو کتاب نور العین و منتخب طریحی است که هر دو از نظر اعتبار در درجۀ پایینی‌اند. غیر از این، در هیچ یک از کتب معتبر و منابع و مقاتل اولیه چنین حکایتی ذکر نشده است. به علاوه از نظر عقلی نیز این داستان مخدوش است.

    در ایران
    پیشینۀ قمه‌زنی به دوران صفویه برمی‌گردد. در برخی سفرنامه‌های اروپاییان در آن دوره به قمه‌زنی و تیغ‌زنی اشاره شده است؛ ازجمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغ‌زنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی. این رسم در دورۀ قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت. عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملاآقا دربندی می‌داند و می‌نویسد:

    تیغ‌زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترک‌های عوام هم این عزاداری را پذیرفته‌اند و این خلاف شرع بین جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است.
    در سفرنامه‌های جهانگردان و دیگر خارجیانی که در این عهد به ایران آمده و شاهد عزاداری ماه محرم بوده‌اند، گزارش‌هایی از مراسم قمه‌زنی آورده شده است. از جمله دکتر فووریه طبیب مخصوص ناصرالدین‌شاه می‌نویسد:

    مؤمنین متعصب در چنین روزی [عاشورا] فرصت را برای قمه‌زدن از دست نمی‌دهند. در اردو کسانی هستند که حتا فردا هم برای معالجۀ زخم‌های ایشان کافی نیست. شاید هم این بی‌شعورها که حتا در سفر هم مرتکب این عمل زشت می‌شوند و از راه‌آمدن به این حالت در زیر آفتاب سوزان تابستان آن‌هم غالباً با پای پیاده بیمی ندارند، پوستی کلفت‌تر از مردم معمولی داشته باشند.
    هانری رنه دالمانی هم در سفرنامه‌اش می‌نویسد:

    در روز عاشورا دستۀ دیگری هم به این دسته [سینه‌زنان] اضافه می‌شود. افراد این دسته کسانی هستند که نذر کرده‌اند در این روز خون خود را در ماتم شهدای کربلا بریزند. آن‌ها موهای سر را تراشیده، کفن سفیدی هم می‌پوشند و یاحسین‌گویان قمه به سر خود می‌زنند و خون از سر و روی آن‌ها جاری می‌گردد و روی کفن می‌ریزد. پس از جاری‌شدن خون، هیجانی در آن‌ها تولید می‌شود و اگر از آنان جلوگیری نشود، خود را با قمه هلاک می‌کنند. اشخاصی هستند که چوب‌هایی به دست دارند و آن‌ها را جلو قمه می‌گیرند تا ضربات به سرها وارد نیایند و بدین‌ترتیب از ریختن خون زیاد جلوگیری می‌نمایند. مع‌هذا بعضی به واسطۀ خون‌ریزی زیاد از پا در می‌آیند و یا اقلاً مدتی مریض می‌شوند.
    بنجامن سفیر کبیر آمریکا در عهد ناصری هم چنین می‌نویسد:

    مرد قمه زن، دوره قاجار
    سال ۱۸۸۴میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته‌هایی در خیابان‌ها حرکت می‌کردند و احساسات تند و شدید و بی‌سابقه‌ای از خود نشان می‌دادند… در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می‌زدند و خون از سر آن‌ها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می‌زد و سرتاپایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظرۀ دل‌خراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی‌توانم آن را از یاد ببرم. کسانی‌که در این دسته‌ها سینه یا قمه می‌زنند، گاهی اوقات آن‌قدر به هیجان آمده و یا خونی که از آن‌ها می‌رود [آن‌قدر زیاد است] که بی‌حال شده و روی زمین می‌افتند و حتا ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند.
    در دورۀ رضاشاه، از سال ۱۳۱۴ قمه‌زنی مانند دیگر رسوم عزاداری قدغن اعلام شد. این ممنوعیت تا ۱۳۲۰ و برکناری رضاشاه ادامه داشت. اما پس از آن مانند دیگر ممنوعیت‌ها، ملغی شد و قمه‌زنی در برخی مناطق ایران از سر گرفته شد. تا پیش از انقلاب اسلامی، قمه‌زنی حیات پر افت و خیزی داشت. در برخی سالها (ازجمله ۱۳۴۳) با دستور شهربانی یا ساواک ممنوع اعلام می‌شد و در برخی سال‌ها آزادانه برگزار می‌شد. با پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری قمه‌زنی محدودتر شد. اما در نیمۀ نخست دهۀ ۷۰ نشانه‌هایی از رونق‌یافتن مجدد این رسم ظهور کرد.

    زمان و کیفیت برگزاری
    زمان‌ اصلی برگزاری مراسم قمه‌زنی سحرگاه روز عاشورا است.این مراسم در گذشته در بیست و یکم رمضان هم برگزار می‌شده است.قمه‌زنی آداب مشخصی دارد که در مناطق مختلف متفاوت است. پوشیدن لباس سفید بلند (کفن‌مانند) و تراشیدن موی سر از رایج‌ترین این آداب است.

    موافقان
    قمه‌زنی ازجمله موضوعات اختلافی بین فقهای شیعه از عصر قاجار تا به امروز بوده است. به گونه‌ای که می‌توان فقها را به دو دستۀ موافقان و مخالفان قمه‌زنی تقسیم کرد:

    مهم‌ترین مستند موافقان این رسم، فتوای معروف میرزای نائینی بوده است. وی در بند دوم فتوای مشهوری که پای خود تاریخ ۵ ربیع‌الاول ۱۳۴۵هجری قمری را دارد، چنین می‌نویسد:

    قمه زنی در هند
    اقوی جواز بیرون‌آمدن خون از پیشانی در اثر زدن شمشیر و قمه، در صورتی ‌که از زیان آن محفوظ باشد، [است]. بیرون‌آمدن خون، بدون صدمۀ به استخوان پیشانی که عادتاً زیان نمی‌رساند و مانند این‌ها هم‌چنان‌که کسانی‌که استعمال شمشیر و قمه می‌کنند، طوری می‌زنند که صدمه به استخوان نمی‌رساند و اگر [قمه‌زن] گمان می‌کرد که زدن قمه به حسب عادت ضرر ندارد، و لکن بعد از زدن، به قدری خون بیرون آمد که مضر بود، بعید است حرمت آن. مانند کسی که وضو بگیرد یا به آب غسل کند و یا در ماه رمضان‌ روزه می‌گیرد، سپس روشن شده که ضرر داشته [است]. لکن احوط و سزاوار است کسانی ‌که عارف به استعمال شمشیر و قمه نیستند، خودداری کنند. خصوصاً جوانانی که دل‌هایشان پر از محبت حسین بن علی(ع) است و از محبت حسین(ع) بی‌خود هستند که در موقع استعمال [قمه] توجه ندارند که ممکن است زیان ببینند.
    دلیل اصلی موافقان قمه‌زنی برای جواز این رسم، تعظیم شعائر، حفظ سنت‌های شیعی و قدرت‌نمایی جامعۀ شیعیان است.[نیازمند منبع]

    از مراجعی که حکم به جواز و حلیت (و بعضا حتی به استحباب) قمه‌زنی داده‌اند این افراد را می‌توان نام برد:

    محمدتقی بهجت
    سیدصادق حسینی شیرازی
    میرزا جواد تبریزی
    سیدصادق روحانی
    اسدالله بیات زنجانی
    محمدعلی گرامی قمی
    مخالفان
    ازجمله فتاوای مهم و مؤثر در مخالفت با قمه‌زنی، فتوای سیدابوالحسن اصفهانی است:

    إن استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الأبواق و مایجری الیوم فی مواکب العزاء بیوم عاشوراء إنما هو محرّم و هو غیرشرعی.
    استفاده از شمشیر و زنجیر و طبل و بوق و آن‌چه شبیه آن است در دسته‌جات عزاداری عاشورا، حرام و غیرشرعی است.
    پس از این فتوا، مهم‌ترین متن در مخالفت و نقد قمه‌زنی رسالۀ التنزیه لاعمال الشبیه اثر سید محسن امین است که در آن این رسم (و رسوم مشابه عزاداری) را غیرشرعی و غیرعقلانی و موجب وهن شیعیان دانسته است. انتشار این کتاب، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و کتاب‌ها و رساله‌هایی در موافقت یا مخالفت با آن نوشته و منتشر شد.[نیازمند منبع] دلایل اصلی حرمت قمه‌زنی از نظر مخالفان عبارت است از:

    خلاف شرع است. ازجمله به استناد قاعدۀ فقهی «حرمت اضرار به نفس»
    بدعت است.
    غیرعقلانی است.
    موجب وهن اسلام و شیعیان می‌شود.
    موجب تبلیغات سوء دشمنان جمهوری اسلامی می‌شود.[نیازمند منبع]
    شهید مطهری معتقد است که ««قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدکس‌های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرش آن آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید.»

    آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۷۳ش درباره قمه‌زنی گفت: «قمه‌زنی‌ از کارهای‌ خلاف‌، جعلی‌ و نادرست‌ است‌ که‌ متأسفانه‌ طی‌ چند سال‌ اخیر برخی‌ در حال‌ ترویج‌ آن‌ هستند. قمه‌زنی‌ مربوط به‌ دین‌ و یا یک‌ حرکت‌ عزاداری‌ نیست‌ و قطعا خلاف‌ و یک‌ بدعت‌ است‌ و بدون‌ تردید خداوند به‌ انجام‌ آن‌ راضی‌ نیست‌ و اینجانب‌ نیز از کسی‌ که‌ تظاهر به‌ قمه‌زنی‌ می‌کند قلبا راضی‌ نیستم‌.»

    بعد از موضع‌گیری آیت‌الله خامنه‌ای، برخی از مراجع نیز در حمایت و موافقت از آن برخاسته و فتواهای مشابهی صادر کردند؛ از جمله مراجعی که با قمه‌زنی مخالفت کردند می‌توان از این افراد نام برد:

    سیدعلی خامنه‌ای
    حسینعلی منتظری
    محمد فاضل لنکرانی
    ناصر مکارم شیرازی
    عبدالله جوادی آملی
    سیدمحمدعلی علوی گرگانی
    قربانعلی محقق کابلی

    حسین مظاهری
    حسین نوری همدانی

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آشنایی با ماه محرم ، سوگواری و عزاداری ها ...

     

    در مورد آداب و رسوم ماه محرم چقدر اطلاعات دارید؟ چقدر با نحوه سوگواری و عزاداری ها در ماه محرم آشنایی دارید؟ آسمونی در این مقاله در مورد آداب ماه محرم برای شما عزیزان صحبت می کند.

    آشنایی با ماه محرم ، سوگواری و عزاداری ها

    به مناسبت حلول ماه محرم الحرام، به بیان توصیه هایی از ایشان که در راستای درک بهتر ایام سوگواری امام حسین علیه السلام در کتاب المراقبات درج گردیده است و همچنین برخی از اعمال این ماه می پردازیم:

    سزاوار است حال دوستان آل محمد – که رحمت خدا بر آنان باد – بحکم دوستی و وفا و ایمان به خداوند بلند مرتبه و بزرگ و رسول کریم، در دهه اول محرم تغییر نموده و در دل و سیمای خود، آثار اندوه و درد این مصیبتهای بزرگ و دردناک را آشکار نمایند. باید مقداری از لذائذ زندگی را که از خوردن و نوشیدن و حتی خوابیدن و گفتن بدست می آید ترک نموده و مانند کسی باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است. نباید احترام خود و نزدیکانشان باشد و لازم است که خدا و پیامبر و امامش – رحمت خداوند بر آنان باد – را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد.

    خداوند متعال می فرماید: «بگو اگر پدران و پسران خود را بیش از خدا و رسولش و جهاد در راه او دوست دارید، منتظر باشید تا خداوند مطلب مورد نظر خود را انجام داده و شما پشیمان و زیانکار شوید».

    یکی از فرزندان کوچکم در دهه اول محرم فقط نان خالی و بدون خورش می خورد؛ و تا جایی که می دانم کسی به او نگفته بود که این کار را انجام دهد و گمان می کنم سرچشمه این کار دوستی باطنی او بود.

    حال اگر کسی نتواند در تمام دهه اول این کار را انجام بدهد، باید در روز تاسوعا، عاشورا و شب یازدهم نان خالی بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن، آشامیدن و حتی سخن گفتن – مگر آن که لازم باشد – و دیدار با برادران دینی را ترک کرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهد.

    برپایی مجالس عزاداری در ماه محرم

    و نیز در دهه اول، هر روز امام حسین علیه السلام را با زیارت عاشورا زیارت نماید. و اگر می تواند مراسم عزاداری آن حضرت را در منزل خود با نیتی خالص برپا نماید، باید همین کار را بکند. و اگر نمی تواند، در مساجد یا منازل دوستانش به برپایی این مراسم کمک کرده و این مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزدیک شده و از خودنمایی دور شود. و هر روز مقداری از اوقات خود را در مکانهای عمومی به عزاداری بپردازد.

    مواسات با امام حسین علیه السلام و اهل بیت – رحمت خدا بر آنان باد – نیز باید بخاطر صدمات ظاهری که به آن حضرت وارد شد، باشد. ولی از این مطلب هم نباید غافل شد که صدمات ظاهری که بر آن حضرت علیه السلام وارد شد، در مورد هیچکدام از پیامبران و جانشینان آنان و حتی در مورد هیچ یک از جهانیان شنیده نشده است؛ بخصوص تشنگی حضرت علیه السلام که در احادیث قدسی و غیر قدسی چیزهایی درباره آن آمده است که انسان توان تصور آن را نیز ندارد. همچنین مصیبتهایی مانند شهید شدن اهلبیت و اسارت حرمش، گویا او با محبوبش پیمان بسته بود بخاطر خوشنودی او کشته شدن را با انواع آن از قبیل سر بریدن، کشتن از زیر گلو، کشتن با شکنجه و با گرسنگی و تشنگی و اندوه و غیر اینها، تحمل کند. ولی با این همه شادمانی و نشاطی بجهت آشکار شدن نورهای زیبایی و عظمت خداوند و شوق دیدار با او و رسیدن به ذات مقدسش به او می رسید که آن سختیها را آسان می نمود. بلکه سختی آن را به لذت تبدیل می نمود. یکی از یاران او در این رابطه می گوید: هر چه شرایط بر امام علیه السلام سخت تر می گردید، سیمای او برافروخته تر و خوشحال تر می شد. ولی بهر حال درد و اندوه سختیها و مصیبتهایی که بر جسد مبارک حضرت علیه السلام و بر دل اهل بیت محترم او وارد شد و هتک حرمت ظاهری او انسان را می کشد.

     

    بنابراین دوستانش باید کارهایی را که مناسب این مصیبت بزرگ است، بخاطر مواسات با آن حضرت علیه السلام در این مصیبت، انجام دهند؛ بگونه ای که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است. زیرا امام علیه السلام بفرموده جدش صلی الله علیه و آله و سلم سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان می باشد و به این جهت که او این مصیبتها را پذیرفت و وجود شریف خود را فدای پیروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناک رهایی بخشد. فرزندان و عزیزان خود را یتیم نموده، به اسارت حرم و زنان، و زینب و سکینه – که سلام خدا بر آنان باد – رضایت داده و اصغر و اکبر و برادران و دودمان خود را سر برید، تا پیروانش را از گمراهی و پیروی گمراه کنندگانی که هلاکت شده و دیگران را به هلاکت می کشانند نجات داده و بدین وسیله آنان را از گناهان بزرگ و آتش رهایی بخشد؛ پیروانش را از تشنگی روز قیامت رهانیده و از نوشیدنیی که ظرف آن با مشک مهر شده است، به آنها بنوشاند.

    بنابراین بحکم وفا و مواسات که از صفات عالی انسانی است، لازم است که همان چیزی را که امام علیه السلام به آنان عنایت کرده است، آنان نیز به امام علیه السلام تقدیم نموده و همانگونه که امام علیه السلام خود را فدای آنها نمود آنان نیز خود را فدای او نمایند. و حتی اگر چنین کاری را نیز انجام بدهند باز هم بخوبی با او مواسات ننموده اند. زیرا وجود شریف او قابل مقایسه با دیگران نیست. باین جهت که او مانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سلم، علت آفرینش تمام موجودات و آقا و سرور تمام مخلوقات و پیامبران و فرشتگان نزدیک به خداوند بوده و محبوب خداوند و محبوبِ محبوبِ اوست.

    نیز با گفتاری صادقانه و با زبان حال بگوید: «آقای من! کاش به جای تو تمام این بلاها بر سر من آمده و فدای تو می شدم! کاش خویشان و فرزندان من به جای خویشان و فرزندان تو کشته و اسیر می شدند! کاش تیر حرمله – که لعنت خدا بر او باد – سر شیرخوار مرا می برید! کاش فرزندم، علی بجای فرزند تو قطعه قطعه می شد! کاش جگر من از شدت تشنگی تکه تکه می شد! کاش از شدت تشنگی دنیا بر چشمم تیره و تار می شد! کاش من درد این جراحتها را تحمل می نمودم! کاش آن تیر به گلوی من می نشست! و جان مرا می گرفت! کاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و آنها را مانند کنیزان در شهرها گردانده ولی خویشان تو در خواری و ذلت نمی افتادند! کاش وارد آتش شده و شکنجه می شدم ولی این مصیبتها به شما وارد نمی شد.»

    اگر این سخنان را صادقانه بگویی، تو را پذیرفته و بخاطر مواسات راستین با بزرگوارترین سادات تو را در جایگاه راستگویان با آنان همنشین می گرداند. ولی جدا از فریبکاری با این سخنان بپرهیز زیرا ممکن است وقتی می گویی: حاضرم این بلاها را بجای امام علیه السلام تحمل نمایم، حال و دل تو بمقدار کمتر از یک صدم آن را هم تصدیق نکرده و در موقع امتحان جز مقدار کمی از این ادعاها قبول نشود. و در این صورت بجای این که به جایگاه صدق و درجه صدیقین برسی به ذلت دروغ و پایینترین درجات منافقین می رسی.

    پس اگر می بینی که نمی توانی این گونه با امام علیه السلام مواسات نمایی، ادعاهای دروغ را از خود دور کرده و خود را خوار نکن و فقط بگو: کاش با تو بوده، در مقابل تو کشته شده و به سعادت بزرگی می رسیدم. و اگر می بینی باین مقدار هم معتقد نیستی، مرض دل خود را که همان دوستی این دنیای پست و میل و اعتماد به زندگی آن و فریب خوردن به زیباییهای آن است، معالجه کرده و این فرمایش خداوند متعال را بخوان: «ای یهود! اگر گمان می کنید فقط شما دوستان خدایید و اگر راست می گویید، آرزوی مرگ کنید.»(سوره جمعه، آیه 6)

    و در آخر روز عاشورا زیارت تسلیت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلی کامل به حمایت کننده و پناه آن روز که از معصومین علیهم السلام می باشند بپایان رسانیده و در توسل، اصلاح حال و پذیرش عزاداری را خواسته و از کوتاهی خود معذرت بخواهد.

     

    سایر اعمال دهه اول ماه محرم

    یکی از اعمال مهم، دعای اول ماه است. و بجهت اینکه اول این ماه اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهای قبل از وقت نیز تاءثیر خاصی در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تاءثیر زیادی در سلامتی و دوری از آفات دینی و دنیایی آن سال و بهبودی حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و دعایی که برای اول ماه در اقبال روایت شده دعای بسیار مفیدی برای مطالب مذکور است.
    بهتر است در شب اول، بعضی از نمازهایی را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایی خود خوانده – حداقل دو رکعت نمازی را که شامل حمد و یازده بار «قل هو الله احد» است – بعد از آن دعایی را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فردای آن روز را روزه بگیرد. در روایت آمده است: «کسی که چنین عملی را انجام دهد، مانند کسی است که بمدت یک سال کارهای خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود.»
    روزه روز سوم در روایت آمده است: حضرت یوسف علیه السلام در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسی این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان می نماید.
    روایت شده: مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولی از خوردن و آشامیدن تا عصر خودداری نماید و آنگاه چیزی بخورد یا بیاشامد بجهت این که امام حسین علیه السلام و یاران حضرت در عصر از غصه های این دنیای پست رهایی یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت بود از دیدار خداوند بزرگ، رسیدند. و شاید بهمین جهت است که دوستان عزادار آن حضرت علیه السلام در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از بین می رود.
    دو نکته در مورد ماه محرم

    الف) در سایر اعمال شب و روز عاشورا، از قبیل نمازها و دعاهای آن – غیر از زیارتها و نمازهای آن – اشکالهایی وجود دارد. و ممکن است این اعمال ساخته و پرداخته مخالفین شیعه باشد. مواردی مانند استحباب سرمه کشیدن و غیر آن؛ و حتی اگر از معصومین علیهم السلام نیز روایت شده باشد، باز هم انجام مراسم عزاداری و صلوات فرستادن بر امام علیه السلام و اصحاب او و لعنت نمودن کشندگان آنها بهتر از انجام چیزهایی است که در آن روایات وارد شده است. زیرا در روایت بر این اعمال نیز تاءکید شده است.

    ب) از چیزهایی که عقل آنها را همراه با زیارت آن حضرت علیه السلام لازم می داند، زیارت اهل بیت و یاران شهید اوست؛ بخصوص با زیارتهایی که وارد شده است.

    رعایت اخلاص در ماه محرم

    آنچه در این باب و غیر آن اهمیت دارد، این است که این کارها را بخاطر رسم و عادت انجام نداده و سعی کنیم این کارها را با نیتی خالص و برای رضای خدا انجام داده و در خلوص خود نیز صادق باشیم. زیرا کار کوچکی که با نیت خالصانه صادقانه همراه باشد بهتر از کارهای زیادی است که خلوص و صداقت در آن نباشد؛ حتی اگر چندین هزار برابر باشد. و این مطلب بخوبی از عبادتهای حضرت آدم علیه السلام و شیطان فهمیده می شود، زیرا عبادتهای چندین هزار ساله شیطان او را از جاودانگی در آتش نجات نداد ولی یک توبه حضرت آدم علیه السلام باعث بخشش خطا و برگزیدن او شد. صدق در اخلاص تنها با لطف خاص خداوند در بندگانش به وجود می آید. و اگر بنده فقط سعی خود را بکار گیرد و بفهمد که نمی تواند به آن دست یابد و در پی آن از خداوند کمک خواسته و این آیه ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؛ ای کسی که جواب مضطر را می دهی و مشکلات او را حل می کنی. شامل حال او شود، درهای عنایت پروردگار کریم بر او گشوده می شود. زیرا او کریم و بخشنده است. بخشش به بندگان مضطری را که درب او را می کوبند دوست دارد.

     

    در هنگام انجام اعمال نیز باید مواظب باشد که ریاء و دوستی ستایش مردم در نیت او وارد نشود. و برای اینکه بفهمد ریاء در نیتش وارد شده یا نه، می تواند بجای اینکه مثلا در خانه خود عزاداری را برپا کند در منزل دوست خود این کار را انجام دهد بطوری که مردم ندانند او مجلس را برگزار کرده است. آنگاه ببیند حال قلب او از این کار تغییر پیدا می کند و حال او در سنگین بودن مخارج عزاداری و کمی آن یا خوشحالی او از شکوه مجلس یا سادگی آن متفاوت است، در صورتی که مردم بدانند که او برپا کننده مجلس عزا می باشد یا ندانند.

    و اگر در تمام این مسائل تفاوتی ندید، ببیند که آیا دوست دارد «سخنران » یا «روضه خوانی » را که برای عزاداری دعوت می کند از کسانی باشد که معروف بوده و در مجالس اعیان و اشراف به ذکر مصایب امام علیه السلام می پردازند یا نه؛ بخصوص در صورتیکه مصایبی را که غیر معروفین از امام علیه السلام نقل می کنند از منابع معتبر بوده و از این جهت از لحاظ شرعی بهتر باشد. و یا ببیند آیا برای او فرق می کند که اهل مجلس او از فقرا یا ثروتمندان باشند. و اگر در این ملاکهایی که برای تشخیص ریاء ذکر نمودیم تاءمل کند می بیند که راه برای ورود ریاء در عزاداریش بسیار وسیع می باشد و برای بستن این راه باید عمل خود را از دیگران بپوشاند و آن را مخفی نماید؛

    بدین شکل که مجلس عزاداری را در منزل دوستش منعقد نماید و بگونه ای عمل کند که کسی نداند مجلس را او برگزار نموده است. و تلاش کند عمل خود را از هر جهت صحیح انجام دهد به این ترتیب که کسی را برای خواندن مصیبت دعوت کند که باتقوا و در خواندن مصیبت راستگو باشد. و نیز در احترام به شرکت کنندگان فقیر و غنی برای او فرقی نکرده و برای احترام گذاشتن به آنان امتیازات دینی را رعایت کند نه امتیازات دنیوی را. زیرا صحت اعمال اسرار زیادی دارد که در قبول و افزایش پاداش آنها مؤ ثر است.

    5- از جمله چیزهایی که تاءکید شده این است که شب عاشورا تا صبح پیش قبر امام حسین علیه السلام بماند. شیخ صدوق و شیخ طوسی از معصوم علیه السلام روایت نموده اند که: «کسی که در شب عاشورا، امام حسین علیه السلام را زیارت نماید و تا صبح در کنار قبر او بماند خداوند در روز قیامت او را برمی انگیزد در حالیکه آغشته بخون امام حسین علیه السلام بوده یا خداوند را در روز قیامت دیدار می کند در حالیکه آغشته بخون خود می باشد.»

    بیست و یکم ماه محرم

    از شیخ مفید رحمه الله علیه روایت شده که شب بیست و یکم محرم شب زفاف سرور تمام زنان جهان حضرت زهرا سلام الله علیها است و بهمین جهت روزه روز آن مستحب می باشد.

    در استحباب روزه این روز علماء اختلاف دارند که آیا مستحب می باشد یا نه. ولی کسی که می داند خداوند چه نعمت بزرگی در این شب شریف به دوستان خود و عموم مسلمین عنایت نموده و می داند تمام خیراتی را که در عالم گسترده شده از برکت وجود دوازده امام علیهم السلام و ارشادات و اعمال و نورهای مزار شریفشان می باشد، بخصوص برکت انوار امام قائم که خداوند متعال بواسطه او عنایات دینی و دنیایی خود را بر متدینین این امت و بقیه امتها تمام نموده، و می داند بوسیله او نور عدل الهی آشکار شده و هیچ دین باطلی در روی زمین باقی نخواهد ماند؛

     

    و نیز منشاء تمام این نعمتها در همین شب است، باید در این روز با روزه یا سایر عبادتها و طاعات از بخشنده نعمتها سپاسگزاری نماید. و کسی که چنین روزهایی را بزرگ می دارد، امید است از کسانی باشد که خداوند در این آیه «رعایت شعائر الهی برخاسته از تقوای دل است. »(سوره حج، آیه 32) با تقوای دل از آنان یاد کرده است. و باید بدانیم رعایت این امور بظاهر جزئی تاءثیر و پاداش مراقبتهای انسان را افزایش می دهد.

    پایان ماه ماه محرم

    با پایان این ماه حرام، انسان نیز از حمایتهای الهی بیرون می رود.

    بهمین جهت بندگان حقوقی پیدا می کنند. یکی از این حقوق این است که بنده می تواند با واسطه پناه آن روز که از معصومین علیهم السلام است با خداوند، مناجات نماید. در این مناجات ابتدا به عدم شایستگی خود برای این امنیت الهی اعتراف نموده و بگوید: بخاطر بدی کردار و اندیشه، سزاوار خواری و عذاب دردناک تو بودم. اکنون که با لطف خود مرا در این ماه در پناه و حمایت و امان خود قرار دادی بعد از این ماه نیز، هیچگاه ما را از حمایت خود خارج مفرما. بخاطر کوتاهی در سپاسگزاری تو آنگونه که سزاواری، و عدم رعایت ادب و احترامت ما را مجازات نکن. مانند همیشه ما را مشمول عفو بی مانند خودت قرار بده تا گناهان ما تبدیل به چندین برابر اعمال شایسته گردیده و به مقام بالایی برسیم. و در پایان مناجات خود را با گفتن «ان شاء الله » و صلوات فرستادن به اتمام برساند.

    مراقبتی را که برای آخر ماه محرم گفتیم با مراقبت پایان اعمال در آخر هر ماه فرق می کند. زیرا در آخر ماه محرم مراقبات مخصوصی از قبیل محاسبه، استغفار و دعا برای اصلاح حال وجود دارد که در فصل محاسبه کتاب های اخلاقی بیان شده است.

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1396-07-03] [ 10:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است ...

     

     

    ماه محرم بویژه روز حماسی عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود. طلاب و روحانیون باید از فضای معنوی بالای این ماه خون و قیام برای پیشبرد اهداف مقدس اسلام و تشیع استفاده کامل را ببرند .برای استفاده هر چه بیشتر از این ماه ابتدا باید محرم و امام حسین را به درستی شناخت. آسمونی در این مقاله دیدگاه امام خمینی در مورد ماه محرم و صفر را برای شما عزیزان منتشر می کند.

    ماه محرم و صفر از دیدگاه امام خمینی

    برای شناخت بهتر از این ماه عظیم و امام حسین علیه السلام و قیام کربلا و پی بردن به هدف آن امام مظلوم شهید از قیام ، باید به سراغ اسلام شناسان برویم .کسانی که عمر خود را با اسلام و مکتب اهل البیت علیهم السلام سر کرده اند .

    امام خمینی عالمی وارسته و فقیهی زاهد بودند که در زمان خود بیش از سایر علمای شیعه توانست به حقیقت قیام کربلا پی ببرند و با توجه به این شناخت عمیق و صحیح بود که ایشان توانستند قیام کنند و بساط ظلم را بر چینند.

    جملات زیر از امام خمینی (ره) است درباره محرم و صفر و امام حسین علیه السلام و قیام کربلا :

    محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده ، و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است.
    محرم ماهی است که به وسیله سید مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده ، و از توطئه عناصر فاسد و رژیم بنی امیه، که اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند ، رهایی بخشید.
    این خون سید الشهدا است که خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد .
    ماه محرم برای مذهب تشیّع ماهی است که پیروزی، در متن فداکاری و خون به دست آمده است.
    محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست، که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد، و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست. واین خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملتها تا آخر دهر.
    با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد.ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد.ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و ‍ « داغ باطله » بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد. ماهی که به نسل ها در طول تاریخ ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت.ماهی که شکست ابر قدرتها را در مقابل کلمه حق، به ثبت رساند.ماهی که امام مسلمین ، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت.
    سید الشهدا را کشتند، اسلام ترقی اش بیشتر شد.
    سیدالشهدا _سلام الله علیه_ با همه اصحاب و عشیره اش قتل عام شدند،لکن مکتبشان را جلو بردند.
    شهادت حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد .
    زنده نگه داشتن عاشورا ، یک مسأله بسیار مهم سیاسی _ عبادی است.
    انقلاب اسلامی ایران ، پرتویی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.
    کربلا کاخ ستمگری را با خون در هم کوبید ، و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.
    کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سید الشهدا را زنده نگه دارید ، که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته می شود.
    مسأله کربلا ، که خودش در رأس مسائل سیاسی هست ، باید زنده بماند.
    ملت بزرگ ما باید خاطره عاشورا را، با موازین اسلامی ، هر چه شکوهمندتر حفظ نماید.
    این محرم را زنده نگه دارید؛ ما هر چه داریم از این محرم است.
    عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است ، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.
    تمام این وحدت کلمه ای که مبدأ پیروزی ما شد ، به خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام است.
    مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان ، که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل،و عدل بر ظلم، وامانت بر خیانت، و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است ، هر چه با شکوه تر و فشرده تر بر پا شود ، و بیرق های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم و ظالم ، هر چه بیشتر افراشته شود.
    ماه محرم ماهی است که مردم آماده اند برای شنیدن مطالب حق.
    گریه کردن بر عزای امام حسین ، زنده نگه داشتن نهضت ، و زنده نگه داشتن همین معنا که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد ، دستور است.
    باید سینه زدن هم محتوا داشته باشد.
    و در پایان این جمله معروف و پر معنا و مفهوم امام خمینی در مورد ماه محرم و صفر را عنوان می کنیم:

    محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت