حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 65
  • دیروز: 5
  • 7 روز قبل: 47
  • 1 ماه قبل: 2355
  • کل بازدیدها: 79295



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      چهل حدیث از امام رضا ...
      09:07 , موضوعات: اخبار مدرسه

    چهل حدیث از امام رضا

    چهل حديث اخلاقي از امام رضا عليه السلام :

    1- سه ويژگى برجسته مؤمن
    لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
    مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.
    2- پاداش نيكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى
    « أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعينَ حَسَنَةً، وَ الْمُذيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».
    پنهان كننده كار نيك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است.


    3- نظافت
    « مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ ».
    از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.
    4- امين و اميننما
    « لَمْ يَخُنْكَ الاَْمينُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ ».
    امين به تو خيانت نكرده [و نمىكند] و ليكن [تو] خائن را امين تصوّر نموده اى.
    5- مقام برادر بزرگتر
    « أَلاَْخُ الاَْكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ ».
    برادر بزرگتر به منزله پدر است.
    6- دوست و دشمن هر كس
    « صَديقُ كُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».
    دوست هر كس عقل او، و دشمنش جهل اوست.
    7- نام بردن با احترام
    « إِذا ذَكَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَكَنِّهِ، وَ إِذا كَانَ غائِباً فَسَمِّه ».
    چون شخص حاضرى را نام برى [براى احترام] كنيه او را بگو و اگر غائب باشد نامش را بگو.
    8- بدى قيل و قال
    « إِنَّ اللّهَ يُبْغِضُ الْقيلَ وَ الْقالَ وَ إضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ ».
    به درستى كه خداوند، داد و فرياد و تلف كردن مال و پُرخواهشى را دشمن مىدارد.
    9- ويژگيهاى دهگانه عاقل
    « لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، وَ يَسْتَقِلُّ كَثيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَيْهِ، وَ لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(عليه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قيلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(عليه السلام): لا يَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَيْرٌ مِنّى وَ أَتْقى ».
    عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد:1ـ از او اميد خير باشد. 2ـ از بدى او در امان باشند. 3ـ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد. 4ـ خير بسيار خود را اندك شمارد. 5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود. 6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 7ـ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد. 8ـ خوارى در راه خدايش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد. 9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. 10ـ سپس فرمود: دهمى چيست و چيست دهمى؟ به او گفته شد: چيست؟ فرمود: احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
    10- نشانه سِفله
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(عليه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ يُلْهيهِ عَنِ اللّهِ ».
    از امام رضا(عليه السلام) سؤال شد: سفله كيست؟فرمود: آن كه چيزى دارد كه از [ياد] خدا بازش دارد.
    11- ايمان، تقوا و يقين
    « إِنَّ الاِْيمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاٌِسْلامِ بِدَرَجَه، وَ التَّقْوى أَفْضَلُ مِنَ الاِْيمانِ بِدَرَجَة وَ لَمْ يُعطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْيَقينِ ».
    ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان است و به فرزند آدم چيزى بالاتر از يقين داده نشده است.
    12- ميهمانى ازدواج
    « مِنَ السُّنَّةِ إِطْعامُ الطَّعامِ عِنْدَ التَّزْويجِ ».
    اطعام و ميهمانى كردن براى ازدواج از سنّت است.
    13- صله رحم با كمترين چيز
    « صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأَذى عَنْه ».
    پيوند خويشاوندى را برقرار كنيد گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترين پيوند خويشاوندى، خوددارى از آزار خويشاوندان است.
    14- سلاح پيامبران
    « عَنِ الرِّضا(عليه السلام) أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَيْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِياءِ، فَقيلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِياءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ ».
    حضرت رضا(عليه السلام) هميشه به اصحاب خود مىفرمود: بر شما باد به اسلحه پيامبران، گفته شد: اسلحه پيامبران چيست؟ فرمود: دعا.
    15- نشانه هاى فهم
    « إِنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَيْر ».
    از نشانه هاى دين فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حكمت است. خاموشى و سكوت، دوستىآور و راهنماى هر كار خيرى است.
    16- گوشه گيرى و سكوت
    « يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ تَكُونُ الْعافِيَةُ فيهِ عَشَرَةَ أَجْزاء: تِسْعَةٌ مِنْها فى إِعْتِزالِ النّاسِ وَ واحِدٌ فِى الصَّمْتِ ».
    زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافيت ده جزء است كه نُه جزء آن در كناره گيرى از مردم و يك جزء آن در خاموشى است.
    17- حقيقت توكّل
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِّ؟ فَقالَ(عليه السلام): أَنْ لا تَخافَ أحَدًا إِلاَّاللّهَ ».
    از امام رضا(عليه السلام) از حقيقت توكّل سؤال شد.
    فرمود: اين كه جز خدا از كسى نترسى.
    18- بدترين مردم
    « إِنَّ شَرَّ النّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ ».
    به راستى كه بدترين مردم كسى است كه يارىاش را [از مردم] باز دارد و تنها بخورد و زيردستش را بزند.
    19- زمامداران را وفايى نيست
    « لَيْسَ لِبَخيل راحَةٌ، وَ لا لِحَسُود لَذَّةٌ، وَ لا لِمُـلـُوك وَفاءٌ وَ لا لِكَذُوب مُرُوَّةٌ ».
    بخيل را آسايشى نيست و حسود را خوشى و لذّتى نيست و زمامدار را وفايى نيست و دروغگو را مروّت و مردانگى نيست.
    20- دست بوسى نه!
    « لا يُقَبِّلُ الرَّجُلُ يَدَ الرَّجُلِ، فَإِنَّ قُبْلَةَ يَدِهِ كَالصَّلاةِ لَهُ ».
    كسى دست كسى را نمىبوسد، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست.
    21- حُسن ظنّ به خدا
    « أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ كانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْيَسيرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْيَسيرِ مِنَ الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْيا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ ».
    به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است، و هر كه به رزق و روزى اندك خشنودباشد، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد، و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشد، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.
    22- اركان ايمان
    « أَلاْيمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْليمُ لاَِمْرِاللّهِ، وَ التَّفْويضُ إِلَى اللّهِ ».
    ايمان چهار ركن دارد: 1ـ توكّل بر خدا 2ـ رضا به قضاى خدا 3ـ تسليم به امر خدا4ـ واگذاشتن كار به خدا.
    23- بهترين بندگان خدا
    « سُئِلَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَنْ خِيارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(عليه السلام):أَلَّذينَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَكَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».
    از امام رضا(عليه السلام) درباره بهترين بندگان سؤال شد.
    فرمود: آنان كه هر گاه نيكى كنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بينند صبر كنند، و هر گاه خشم كنند درگذرند.
    24- تحقير فقير
    « مَنْ لَقِىَ فَقيرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الاَْغْنِياءِ لَقَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبانُ ».
    كسى كه فقير مسلمانى را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام كردنش بر اغنيا بر او سلام كند، در روز قيامت در حالى خدا را ملاقات نمايد كه بر او خشمگين باشد.
    25- عيش دنيا
    « سُئِلَ الاِْمامُ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ عَيْشِ الدُّنْيا؟ فَقالَ: سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الُْمحِبّينَ ».
    از حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره خوشى دنيا سؤال شد. فرمود: وسعت منزل و زيادى دوستان.
    26- آثار زيانبار حاكمان ظالم
    « إِذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّكوةُ ماتَتِ الْمَواشى ».
    زمانى كه حاكمان دروغ بگويند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زكات اموال داده نشود چهارپايان از بين روند.
    27- رفع اندوه از مؤمن
    « مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ القِيمَةِ ».
    هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نمايد، خداوند در روز قيامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.
    28- بهترين اعمال بعد از واجبات
    « لَيْسَ شَىْءٌ مِنَ الاَْعْمالِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ الْفَرائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ ».
    بعد از انجام واجبات، كارى بهتر از ايجاد خوشحالى براى مؤمن، نزد خداوند بزرگ نيست.
    29- سه چيز وابسته به سه چيز
    « ثَلاثَةٌ مُوَكِّلٌ بِها ثَلاثَةٌ: تَحامُلُ الاَْيّامِ عَلى ذَوِى الاَْدَواتِ الْكامِلَةِ وَإِسْتيلاءُ الْحِرْمانِ عَلَى الْمُتَقَدَّمِ فى صَنْعَتِهِ، وَ مُعاداةُ الْعَوامِ عَلى أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ ».
    سه چيز وابسته به سه چيز است: 1ـ سختى روزگار بر كسى كه ابزار كافى دارد، 2ـ محروميت زياد براى كسى كه در صنعت عقب مانده باشد، 3ـ و دشمنىِ مردم عوام با اهل معرفت.
    30- ميانه روى و احسان
    « عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ الْبِرِّ مِنَ الْقَليلِ وَ الْكَثيرِ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى يَعْظُمُ شِقَّةَ الـتَّمْرَةِ حَتّى يَأْتِىَ يَوْمَ الْقِيمَةِ كَجَبَلِ أُحُد ».
    بر شما باد به ميانهروى در فقر و ثروت، و نيكى كردن چه كم و چه زياد، زيرا خداوند متعال در روز قيامت يك نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد كه مانند كوه اُحد باشد.
    31- ديدار و اظهار دوستى با هم
    « تَزاوَرُوا تَحابُّوا وَ تَصافَحُوا وَ لا تَحاشَمُو ».
    به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد.
    32- راز پوشى در كارها
    « عَلَيْكُمْ فى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمانِ فى أُمُورِ الدّينِ وَ الدُّنيا فَإِنَّهُ رُوِىَ « أَنَّ الاِْذاعَةَ كُفْرٌ» وَ رُوِىَ « الْمُذيعُ وَ الْقاتِلُ شَريكانِ» وَ رُوِىَ « ما تَكْتُمُهُ مِنْ عَدُوِّكَ فَلا يَقِفُ عَلَيْهِ وَليُّكَ».:
    بر شما باد به رازپوشى در كارهاتان در امور دين و دنيا. روايت شده كه « افشاگرى كفر است» و روايت شده « كسى كه افشاى اَسرار مىكند با قاتل شريك است» و روايت شده كه « هر چه از دشمن پنهان مىدارى، دوست توهم بر آن آگاهى نيابد».
    33- پيمان شكنى و حيلهگرى
    « لا يَعْدُمُ المَرْءُ دائِرَةَ السَّوْءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفَقَةِ، وَ لا يَعْدُمُ تَعْجيلُ الْعُقُوبَةِ مَعَ إِدِّراءِ الْبَغْىِ ».
    آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پيمان شكنى رهايى يابد، و از چنگال عقوبت رهايى ندارد كسى كه با حيله به ستمگرى مىپردازد.
    34- برخورد مناسب با چهار گروه
    « إِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّديقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعامَّةَ بِالْبُشْرِ ».
    با سلطان و زمامدار با ترس و احتياط همراهى كن، و با دوست با تواضع و با دشمن با احتياط، و با مردم با روى خوش.
    35- رضايت به رزق اندك
    « مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَليلِ مِنَ الْعَمَلِ ».
    هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى باشد.
    36- عقل و ادب
    « أَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللّهِ، وَ الاَْدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ، وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدِدْ بِذلِكَ إِلاّ جَهْل ».
    عقل، عطيّه و بخششى است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمّل يك مشقّت است، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن مىشود، امّا هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود.
    37- پاداشِ تلاشگر
    « إِنَّ الَّذى يَطْلُبُ مِنْ فَضْل يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ ».
    به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است.
    38- به پنج كس اميد نداشته باش
    « خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ ».
    پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبينى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نيابى،3ـ و كسى كه در آفرينشش استوارى نبينى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى،5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد.
    39- پيروزىِ عفو و گذشت
    « مَا التَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعْظَمُهُما عَفْوً ».
    هرگز دو گروه با هم روبه رو نمىشوند، مگر اين كه نصرت و پيروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بيشترى داشته باشد.
    40- عمل صالح و دوستى آل محمّد
    « لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام) وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام)لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا يُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ ».
    مبادا اعمال نيك را به اتّكاى دوستى آل محمّد(عليهم السلام) رها كنيد، و مبادا دوستى آل محمّد(عليهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهيد، زيرا هيچ كدام از اين دو، به تنهايى پذيرفته نمىشود.

     


      می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟ ...

    فرض کن یوسف زهرا به تو ظاهر گردد 

    ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی

    باطنت هست پسندیده صاحب نظری

    خانه ات لایق او هست که مهمان گردد

    لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری

    پول بی شبهه وسالم ز همه دارائیت

    داری آنقدر ، که یک هدیه برایش بخری

    حاضری گوشی همراه تو را چک بکند

    باچنین شرط که در حافظه دستی نبری

    واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

    می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟

    می توان گفت تورا شیعه ی اثنا عشری؟؟؟؟

                

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-11-10] [ 10:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه عاقبت به خير شويم ؟ ...


    الف) عاقبت به خير شدن چيست؟ مدت كوتاه زندگي انسان در دنيا را با زندگي آخرتش، كه بي كرانه و بي نهايت است و پاياني براي آن نيست، نمي توان مقايسه نمود. از اين رو، تحمل سختي ها و مشكلات در دورة كوتاه زندگي دنيا اگر فرجامي نيكو داشته و همراه با سعادت اخروي باشد، از آن تعبير به عاقبت به خيري ميشود. به بيان ديگر: عاقبت به معناي فرجام، پايان و نتيجه كاركردها است،و عاقبت به خيري يعني مجموعة فعاليت ها و كاركردهايي كه پايان آن خير و خوشبختي را براي انسان به دنبال دارد.

      البته خوشبختي، درجات دارد. انسان به دليل اين كه تنوع طلبي و مطلق گرايي      درطبيعت او نهادينه شده، به هر درجه از خوشي ها و نعمت هاي مادي يا معنوي  دست پيدا كند، قانع نمي شود و رتبه اي بالاتر از آن را طلب ميكند. اين حالت نه      تنها براي انسان در دنياي محدود وجود دارد، بلكه در آرخرت نيز تداوم مي يابد. از  اين رو يكي از اسامي قيامت يوم الحسره و يوم التغابن است، يعني روزي كه نه  تنها گناهكاران در آه حسرت و ندامت مي سوزند و احساس مغبون شدن دارند، بلكه  آه و افسوس، و حسرت و ندامت شديدي دامنگير نيكوكاران مي گردد كه چرا بيشتر  به كارهاي نيك نپرداختند تا به عالي ترين مراتب بهشت كه مرتبة رضوان الله است،  نايل گردند و نهايت نزديكي به خدا را پيدا كنند و به مطلق حقيقي متصل گردند.  مرتبه اي كه همة نعمت ها و خوشي ها در برابر آن ناچيز است. اين مرتبه است  كه قرآن ميفرمايد: رضي الله عنهم و ضوا عنه.

     پس عاقبت به خيري يعني اتصال به فيض و رحمت مطلق و بي نهايت و نيل به  نقطه اي از قرب الهي كه رضايت و خشنودي خدا از انسان و انسان از خدا را به  دنبال داشته باشد، و طبيعت مطلق گراي انسان با رسيدن به مقصدو مطلق حقيقي،  اشباع شود و به آرامش مطلق، دست پيدا كند.

     

    ب) چه كنيم تا عاقبت به خير شويم؟
    الف) قرآن كريم فرجام نيك و عاقبت خير را از آنِ مؤمناني ميداند كه با اعمال صالح، ايمان را درون خويش تثبت و نهادينه نموده اند: الّذين آمنوا و عملواالصالحات، طوبي لهم و حسن مآب؛ آن هايي كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، بهترين زندگي براي آنها است و سرانجام كارشان، بهترين سرانجام ها خواهد بود. ذكر جملة كوتاه طوبي لهم به صورت مطلق، بهترين زندگي، بهترين نعمت ها، بهترين آرامش(آرامش روحي و فكري)، بهترين دوستان و بهترين الطاف خاص پروردگار، (و بالاخره بهترين سرانجام و عاقبت ها) را براي كساني بيان فرموده كه از نظر عقيده، محكم و از نظر عمل، پاك و فعال و درستگار و خدمتگذارند.
    اگر در روايات متعددي مي خوانيم كه طوبي نام درختي است كه در خانه پيامبر و علي(ع) در بهشت مي باشدو شاخه هاي آن همه جا و بر سر همة مؤمنان و بر فراز همة خانه هايشان گسترده، بيان اين حقيقت است كه: ايمان و عقايد، و عمل صالح در پرتو پيروي مطلق از رهبري پيامبر اسلام(ص) و ولايت علي بن ابيطالب و ساير امامان، باعث پيدايش بهترين عاقبت ها و سرنوشت ها در دنيا و آخرت مي گردد.
    ب) والعاقبة للمتقين؛ مسئلة عاقبت خير و فرجام نيك و سعادت بخش از آن تقوا پيشگان است. 

    ج) خدمت به دیگران مخصوصاً والدین
    شخصی نزد خاتم الانبیاء آمد و عرض کرد من گناه بزرگی را مرتکب شده ام و آن این بود که دخترم را زنده به گور کردم. از شما می خواهم عملی را یادم بدهید تا خدای متعال گناه مرا ببخشد(و عاقبت به خیر شوم) پیامبر فرمود:مادر داری؟ عرض کرد: مادر ندارم فرمود: خاله داری؟ گفت: آری. فرمود برو به خاله ات نیکی کن. بعد فرمود: اگر مادرش بود بهتر بود چون نیکی به مادر اثرش در پاک شدن از چنین گناهی یقیناً بیشتر است.

     

    ای کاش مادر داشت…
     از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که مردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: عمل زشتی نیست که  انجام نداده باشم آیا راه توبه برای من باز است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «فهل من والدیک احدٌ حیٌّ قال: ابی  قال: فاذهب فبرّه قال: فلمّا ولّی قال رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) لو کانت امّه: آیا از والدینت کسی زنده است؟ عرض کرد:  پدرم (زنده است) فرمود: برو به پدرت نیکی کن (تا خداوند تو را ببخشد و عاقبت به خیر گردی) راوی می گوید، وقتی آن مرد  رفت، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: «ای کاش مادر داشت».

     

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-07] [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شهدا شرمنده ایم... ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فرار بدون بازگشت شاه از وطن ...

    26دي ماه سال 1357 سالروز فرار شاه از ايران است؛ فراري که دفتر سلطنت پهلويها و زندگي مردم ايران زير سلطه قدرتهاي استکباري جهان را براي هميشه فرو بست. اين نخستين باري نبود که شاه فرار را بر قرار ترجيح مي‌ داداما اگر در سال 1332 با کودتايي سياه، امريکا مهره دست نشانده خود را به کرسي حکومت بازگرداند در سال 57 ديگر نه جامعه پذيراي سلطنت بود و نه شاه توان رويارويي با موج خروشان انقلابيوني را داشت که به رهبري حضرت امام خميني (ره) خواستار برپايي نظام سياسي نويني بر مبناي احکام و قوانين اسلامي بودند. فرار شاه آغاز فصلي جديد در حيات سياسي، اجتماعي، فرهنگي جامعه ايراني بود.

    خروج و به‌عبارت ديگر، فرار محمدرضا شاه در 26 دي‌ماه 1357، دومين فرار او از ايران بود؛ چرا در فرار اول، شاه با کودتاي 28 مرداد 1332، به سلطنت بازگشت اما بار دوم اين اتفاق رخ نداد و شاه از حمايت کشورها و دولتهاي حامي خود محروم ماند؟
    واقعيت اين است که ميان ماهيت حوادث و رخدادهاي سياسي و اجتماعي ايران در سالهاي پاياني دهه 1320 و اوايل دهه 1330 که نهايتاً به کودتاي 28 مرداد 1332 منتهي شد، با آنچه در سالهاي پاياني عمر رژيم پهلوي شاهد آن بوده‌ايم، تفاوتهاي اساسي وجود دارد. درست است که در هر دو اين مقاطع محمدرضا شاه را در صف مخالفان و دشمنان داخلي و به‌ويژه خارجي ملت ايران مي‌بينيم، اما، در هر يک از اين دو مقطع مهم و حساس کشور ملت ايران دو هدف جداگانه را دنبال مي‌کردند. در دو سه ساله منتهي به کودتاي 18 مرداد 1332، ملت ايران نهضت ملي کردن نفت و مبارزه با استعمارگران خارجي را دنبال مي‌کرد؛ اما، قيام ملت ايران در مقطع سالهاي 1356- 1357، هدف بنيادي‌تر، بزرگتر و سرنوشت‌سازتر سرنگوني رژيم پهلوي و برقراري نظام سياسي جديدي را دنبال مي‌کرد. بنابر اين، در مقطع نخست، به رغم مقابله آشکاري که شاه با منافع و خواستهاي ملت ايران و همگامي‌اي که با کشورهاي خارجي ناقض حقوق و منافع مردم ايران (انگلستان و آمريکا) داشت، قاطبه رهبران نهضت (که البته به‌تدريج اختلافات جدي‌اي هم با يکديگر پيدا کردند) برنامه و هدفي در راستاي از ميان برداشتن احتمالي نظام شاهنشاهي پهلوي دنبال نمي‌کردند. بگذريم از اين‌که در ميان اقشار وسيعي از مردم کشور، مخالفتها و انتقادها از عملکرد شاه بس جدي و گسترده شده بود و چه بسا براي سرنگون ساختن کليت نظام وقت هم آمادگيهايي نسبي به‌وجود آمده بود، اما، در اين باره هيچ برنامه و استراتژي مشخص و از پيش تعيين شده‌اي وجود نداشت. به ‌واقع هم معلوم نبود اگر، کودتاچيان موفق به سرنگوني دولت دکتر محمد مصدق نمي‌شدند، محمدرضا شاه که به ‌دنبال شکست کودتاي اول (25 مرداد 1332) به خارج از کشور گريخته بود، چه سرنوشتي پيدا مي‌کرد؛ چون اساساً هدف نهضت ملي ايران در آن مقطع سرنگون ساختن رژيم پهلوي و جايگزين ساختن آن با نظام سياسي جديدي نبود. اما، در سالهاي 1356- 1357، انقلاب اسلامي ملت ايران (تحت رهبري امام خميني) آشکارا، هدف سرنگون ساختن نظام شاهنشاهي پهلوي و برپايي نظام سياسي نويني بر مبناي احکام و قوانين اسلامي را دنبال مي‌کرد. به همين دليل، از همان آغاز آشکار بود که انقلاب سراسر گسترش‌ يابنده ملت ايران اين بار هدف بنيادين از ميان برداشتن رژيم استبدادگرا، مردم‌ستيز، قانون‌گريز و سلطه‌پذير پهلوي و نيز مقابله با کشورهاي سلطه‌جوي حامي آن حکومت را دنبال مي‌کند. از همه اينها که بگذريم، در هر دو مقطع مذکور، البته، حاميان خارجي نظام شاهنشاهي پهلوي از هيچ کوششي براي مقابله با خواستهاي ملت ايران و حمايت بدون قيدوشرط از حکومت محمدرضا شاه فروگذار نکردند. اما، به دلايل عديده، نهضت ملي ايران در سالهاي نخست دهه 1330 بدفرجام شد؛ اما، انقلاب اسلامي ملت ايران در سالهاي 1356- 1357 با موفقيت قرين شده و به رغم حمايتهاي تمام و کمال کشورهاي خارجي از شاه، که حتي تا مدتها پس از سرنگوني قطعي رژيم پهلوي هم ادامه داشت، اين بار توطئه‌هاي مخالفان داخلي و دشمنان خارجي براي بازگرداندن دوباره شاه به رأس قدرت با شکست مواجه شد.

    چه وقايعي زمينه‌ساز اين فرار شد؟
    بسياري از کساني که از نزديک شاه را مي‌شناختند، تأکيد کرده‌اند که او شخصيتي جبون و ترسو بوده و توان مقابله چنداني در برابر ناملايمات و بحرانهاي سياسي و اجتماعي نداشت. حتي از ماهها قبل از آن خروج بي‌بازگشت هم هر از چندگاه به برخي از اطرافيانش گفته بود که اگر وضع به همان منوال ادامه يافته و بحران انقلابي مهار نشود، او کشور را ترک خواهد کرد. بنابراين برخلاف تظاهري که مي‌کرد، شاه اساساً فردي کم‌جرئت و جبون بود. تداوم سراسر گسترش يابنده تحرکات انقلابي مردم ايران در طول تابستان و پاييز سال 1357 هم او را از روند تحولاتي که در کشور جاري بود سخت نوميد و مأيوس کرده بود. تا جايي که، به رغم حمايتهاي تمام و کمال انگلستان و آمريکا از او، به شدت نسبت به نيات رهبران اين کشورها در باره آينده حضور خود در رأس هرم قدرت مشکوک و در نگراني سير مي‌کرد. گفته مي‌شد حتي از مدتها قبل از آن هم که شاه ديگر توان تصميم‌گيري منطقي و معقول را از دست داده و در سردرگمي شديدي به سر مي‌برد، آماده شده بود تا در اولين فرصت کشور را ترک کرده و اوضاع نابسامان سياسي و اجتماعي کشور را به حال خود رها کند. تا جايي که اگر خواسته و اصرار اطرافيان او و نيز حاميان خارجي او نبود، احتمالاً خيلي پيشتر آن خروج فرارگونه خود از کشور را آغاز مي‌کرد. زيرا اين تصور وجود داشت که هرگاه شاه از کشور خارج شود حاميان او در ميان ارتش و نيروهاي امنيتي و غيره به سرعت روحيه ايستادگي خود را در برابر انقلابيون از دست خواهند داد. علاوه بر اين از اواسط پاييز سال 1357 بدان‌سو هم که بحث نخست‌وزير شدن برخي چهره‌هاي منتقد وفادار حاکميت مطرح مي‌شد و در اين ميان پاره‌اي از محافل حامي حکومت از ضرورت

    خروج شاه از کشور سخن به ميان مي‌آوردند که به‌زعم آنها مي‌توانست دست مسئولان امر را در مهار بحران انقلابي و تقويت موقعيت رژيم پهلوي بازتر کند اما سوءظن و نگراني شاه از ناحيه کساني که ممکن بود در شرايط غيبت او از کشور روند سقوط نهايي او را تسهيل کنند مانع از جدي‌تر شدن بحث خروج او از کشور مي‌شد. با اين حال، با گسترش بيشتر بحران انقلابي و نوميدي حاميان داخلي و خارجي حکومت از دولت نظامي ارتشبد غلامرضا ازهاري، طرح تشکيل دولت شاپور بختيار قوت گرفت و تقريباً به سرعت شاه ناگزير از قبول شرايط بختيار براي زمامداري شد. اين بار ديگر وي به جد مهياي خروج از کشور شد که البته نخست‌وزير جديد هم خواستار آن بود. البته احتمالاً اين خروج فرارگونه شاه از کشور دلايل مهمتري هم داشت.
    فرار شاه از کشور روند پيروزي انقلاب اسلامي را چگونه تسهيل کرد؟
    هر چند حاميان خارجي شاه همچنان به طرفداري و حمايتهاي گسترده خود از حکومت پهلوي ادامه مي‌دادند و بالاخص آمريکاييان همچنان مصر بودند ولو با توسل به کودتا براي نجات شاه از سقوط حتمي، که به معناي از دست رفتن منافع زايدالوصف سياسي و امنيتي و اقتصادي و نظامي و… آنان در ايران و منطقه بود، مانع از پيروزي انقلابيون شوند، اما، به‌واقع خروج شاه از کشور فرايند فروپاشي نظام شاهنشاهي پهلوي و پيروزي انقلاب اسلامي ملت ايران را تسهيل کرد و شتاب بيشتري بخشيد. علاوه بر اين‌ در اردوگاه حاميان کم‌شمار حکومت در داخل کشور تزلزلي روزافزون پيشامد کرده و يأس و نوميدي از آينده حکومت درحال احتضار را دو چندان کرد، انقلابيون خارج از شمار تحت رهبري امام خميني اما بيش از پيش به پيروزي انقلاب اميدوار شدند؛ به‌ويژه اين که به دنبال خروج شاه از کشور امام خميني رهبر انقلاب هم اعلام کردند به زودي خاک فرانسه را به سوي ايران ترک خواهند کرد. در چنين اوضاعي بود که دولت بختيار هم با تمام تلاشهايي که براي آرام کردن فضاي سياسي و اجتماعي کشور انجام مي‌داد، خيلي زود حاميان رژيم پهلوي را نوميد کرد و آشکارتر شد که انقلابيون هيچ‌گونه وقعي به وعده‌ها، تهديدها، سروصداها و لاف و گزافه‌گوييهاي او نمي‌نهند و به سرعت مهياي تمهيد مقدمات استقبال از رهبر افسانه‌اي انقلاب مي‌شوند. هر چند در دوران نخست‌وزيري بختيار سرکوبگريهاي حکومت حتي فزونتر شده و رقم قربانيان در ميان انقلابيون افزايش چشمگيرتري هم پيدا کرد، اما، روند حوادث سي و چند روزه آتي که نهايتاً به پيروزي انقلاب اسلامي انجاميد چنان سريع طي شد و انقلابيون (تحت هدايتهاي امام خميني) آن‌چنان کنترل تحولات و رخدادهاي جاري و ساري در کشور را در دست گرفتند که نه دولت بختيار و حاميان ديگر رژيم محتضر پهلوي در داخل کشور و نه حاميان خارجي آنان هر گونه امکان ابتکار عملي را از دست داده و ناگزير تسليم اراده ملت ايران شدند.

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-10-26] [ 11:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فضیلت و اعمال ماه ربیع الثانی ...

     

    وارد ماه ربیع الثانی (ربیع الآخر) شده ایم مهمترین واقعه در این ماه ولادت با سعادت امام حسن عسکری علیه السّلام پدر بزرگوار حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف می باشد.

    • دو خصوصیت در روز ولادت امام : هر چند برای روز ولادت امام یازدهم علیه السّلام حقّ مخصوصی به خود آن حضرت علیه السّلام می باشد، این روز را خصوصیت دیگری است از این جهت که آن بزرگوار، پدر بزرگوار امام ما ارواحنا و ارواح العالمین فداه می باشد…

              روزه : مستحب است به شکرانه ی این نعمت عظمی روزه بدارد. (مفاتیح الجنان . فصل دهم . در اعمال ماه ربیع الثّانی )

    • خصوصیت امام حسن عسکری علیه السّلام در بر آمدن حوائج : برای صاحب ولادت یعنی امام حسن عسکری علیه السّلام خصوصیتی در بر آمدن حوائج اخروی می باشد. چه ائمّه ی معصومین علیهم السّلام هر چند که هر یک از آنها در تمامی حوائج بندگان خدا وسیله اند ولی هر یک از آنها را خصوصیتی برای پاره ای از حوائج بالأخص می باشد؛ چنان که دعای توسّل گواه این مدّعا است. خصوصیت این امام همام توسل جهت رفع حوایج اخروی می باشد. (المراقبات . ص 89 و90 ).

    وقایع ماه ربیع الثانی
    روز هشتم:
    طبق مشهور، روز ولادت امام حسن عسكرى(علیه السلام)روز هشتم ربیع الثانی در سال 232 است.( بحارالانوار، جلد 50، صفحه 237)
    روز دهم:
    روز رحلت حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) در سال 201 (مطابق روایتى) است.
    روز شانزدهم:
    بنا بر نقلى، آغاز قیام مختار در كوفه، به خونخواهى شهیدان كربلا در سال 66 مى باشد(بحارالانوار، جلد 45، صفحه 333، حدیث 2) و برخى آغاز قیام او را چهاردهم ربیع الاوّل ذكر كرده اند.( تاریخ طبرى، جلد 4، صفحه 496)
    گرچه حوادث مهمّ تاریخى این ماه كم است، ولى همین سه حادثه از یكسو یادآور یك روز سرور و شادى است كه مایه خیر و بركت مى باشد و از سوى دیگر، روز اندوه، به خاطر رحلت كریمه اهل بیت، در سرزمین مقدّس قم است، و از سوى سوم یادآور یك روز عبرت انگیز است كه با قیامى خونین، جنایتكاران حادثه كربلا، در مدّت بسیار كوتاهى تار و مار شدند، و نام ننگین آنان، براى همیشه همراه با نفرت و لعن و نفرین در صفحات تاریخ باقى ماند.

    اعمال ماه ربیع الثانی

    در روایات اسلامى و کتب دعا، اعمال زیادى براى این ماه ذکر نشده، فقط مرحوم سیّد بن طاووس، براى روز اوّل این ماه دعایى را ذکر کرده است که :

    اللهم أنت إله کل شئ، وخالق کل شئ ومالک کل شئ ورب کل شئ، أسألک بالعروة الوثقى، والغایة والمنتهى، وبما خالفت به بین الأنوار والظلمات، والجنة والنار، والدنیا والاخرة، وبأعظم أسمائک فی اللوح المحفوظ، وأتم أسمائک فی التوارة نبلا .

    وأزهر أسمائک فی الزبور عزا، وأجل أسمائک فی الانجیل قدرا، وأرفع أسمائک فی القرآن ذکرا، وأعظم أسمائک فی الکتب المنزلة وأفضلها، وأسر أسمائک فی نفسک، الذی لیس کمثله شئ .وأسألک بعزتک وقدرتک وبالعرش العظیم وما حمل، وبالکرسی الکریم .

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-10-23] [ 10:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اتحاد و هبستگی ...

     

    وحدت و اجتماع بر گرد محور دین در اسلام اهمیت ویژه ای دارد .حتی نماز که نماد عبادت است ترجیحاً یا لزوماً به جماعت گزارده می شود،چنان که نماز عید فطر و قربان (در عصر غیبت) و نمازهای واجب یومیه ترجیحاً و نماز جمعه لزوماً به جماعت گزارده می شود.قرآن می فرماید:به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.
    رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:شیطان ،گرگ است،چنان که گرگ همواره گوسفندان وامانده و دور افتاده از گله را می درد،پس از دسته بندی های سیاسی و فرقه ای بپرهیزید و بر شما بادا به شراکت در جماعت و مجالس عمومی و حضور در مساجد.
    در جای دیگر فرمودند :وحدت سیاسی بر محور پیشوای عادل نعمتی است که هیچ کس ارزش آن را نمی داند.بنابراین جدایی از گروه مومنان نه تنها عامل تقرب نیست بلکه عامل گرفتاریبه دست شیطان است.

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-10-12] [ 12:18:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امانت الهی... ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:48:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخن بزرگان ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      میلاد پیامبر مهربانی ...

     

     

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-10-02] [ 11:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      جشن ولایت... ...

    همزمان با جشن ولایت امام زمان(عج)مراسم سخنرانی و تقدیر و تشکر از مبلغات ایام ماه رمضان با حضور ریاست محترم سازمان تبلیغات ،حجت الاسلام و المسلمین محمودی در واحد علمی و تربیتی فاطمیه(سلام الله علیها) برگزار شد که در این مراسم از 25 نفر از مبلغات این واحد قدر دانی شد.

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-09-30] [ 12:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم