حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 53
  • دیروز: 34
  • 7 روز قبل: 558
  • 1 ماه قبل: 1254
  • کل بازدیدها: 68463



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      چهل حدیث از امام رضا ...
      09:07 , موضوعات: اخبار مدرسه

    چهل حدیث از امام رضا

    چهل حديث اخلاقي از امام رضا عليه السلام :

    1- سه ويژگى برجسته مؤمن
    لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
    مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.
    2- پاداش نيكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى
    « أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعينَ حَسَنَةً، وَ الْمُذيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».
    پنهان كننده كار نيك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است.


    3- نظافت
    « مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ ».
    از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.
    4- امين و اميننما
    « لَمْ يَخُنْكَ الاَْمينُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ ».
    امين به تو خيانت نكرده [و نمىكند] و ليكن [تو] خائن را امين تصوّر نموده اى.
    5- مقام برادر بزرگتر
    « أَلاَْخُ الاَْكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ ».
    برادر بزرگتر به منزله پدر است.
    6- دوست و دشمن هر كس
    « صَديقُ كُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».
    دوست هر كس عقل او، و دشمنش جهل اوست.
    7- نام بردن با احترام
    « إِذا ذَكَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَكَنِّهِ، وَ إِذا كَانَ غائِباً فَسَمِّه ».
    چون شخص حاضرى را نام برى [براى احترام] كنيه او را بگو و اگر غائب باشد نامش را بگو.
    8- بدى قيل و قال
    « إِنَّ اللّهَ يُبْغِضُ الْقيلَ وَ الْقالَ وَ إضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ ».
    به درستى كه خداوند، داد و فرياد و تلف كردن مال و پُرخواهشى را دشمن مىدارد.
    9- ويژگيهاى دهگانه عاقل
    « لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، وَ يَسْتَقِلُّ كَثيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَيْهِ، وَ لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(عليه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قيلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(عليه السلام): لا يَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَيْرٌ مِنّى وَ أَتْقى ».
    عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد:1ـ از او اميد خير باشد. 2ـ از بدى او در امان باشند. 3ـ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد. 4ـ خير بسيار خود را اندك شمارد. 5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود. 6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 7ـ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد. 8ـ خوارى در راه خدايش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد. 9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. 10ـ سپس فرمود: دهمى چيست و چيست دهمى؟ به او گفته شد: چيست؟ فرمود: احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
    10- نشانه سِفله
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(عليه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ يُلْهيهِ عَنِ اللّهِ ».
    از امام رضا(عليه السلام) سؤال شد: سفله كيست؟فرمود: آن كه چيزى دارد كه از [ياد] خدا بازش دارد.
    11- ايمان، تقوا و يقين
    « إِنَّ الاِْيمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاٌِسْلامِ بِدَرَجَه، وَ التَّقْوى أَفْضَلُ مِنَ الاِْيمانِ بِدَرَجَة وَ لَمْ يُعطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْيَقينِ ».
    ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان است و به فرزند آدم چيزى بالاتر از يقين داده نشده است.
    12- ميهمانى ازدواج
    « مِنَ السُّنَّةِ إِطْعامُ الطَّعامِ عِنْدَ التَّزْويجِ ».
    اطعام و ميهمانى كردن براى ازدواج از سنّت است.
    13- صله رحم با كمترين چيز
    « صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأَذى عَنْه ».
    پيوند خويشاوندى را برقرار كنيد گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترين پيوند خويشاوندى، خوددارى از آزار خويشاوندان است.
    14- سلاح پيامبران
    « عَنِ الرِّضا(عليه السلام) أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَيْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِياءِ، فَقيلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِياءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ ».
    حضرت رضا(عليه السلام) هميشه به اصحاب خود مىفرمود: بر شما باد به اسلحه پيامبران، گفته شد: اسلحه پيامبران چيست؟ فرمود: دعا.
    15- نشانه هاى فهم
    « إِنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَيْر ».
    از نشانه هاى دين فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حكمت است. خاموشى و سكوت، دوستىآور و راهنماى هر كار خيرى است.
    16- گوشه گيرى و سكوت
    « يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ تَكُونُ الْعافِيَةُ فيهِ عَشَرَةَ أَجْزاء: تِسْعَةٌ مِنْها فى إِعْتِزالِ النّاسِ وَ واحِدٌ فِى الصَّمْتِ ».
    زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافيت ده جزء است كه نُه جزء آن در كناره گيرى از مردم و يك جزء آن در خاموشى است.
    17- حقيقت توكّل
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِّ؟ فَقالَ(عليه السلام): أَنْ لا تَخافَ أحَدًا إِلاَّاللّهَ ».
    از امام رضا(عليه السلام) از حقيقت توكّل سؤال شد.
    فرمود: اين كه جز خدا از كسى نترسى.
    18- بدترين مردم
    « إِنَّ شَرَّ النّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ ».
    به راستى كه بدترين مردم كسى است كه يارىاش را [از مردم] باز دارد و تنها بخورد و زيردستش را بزند.
    19- زمامداران را وفايى نيست
    « لَيْسَ لِبَخيل راحَةٌ، وَ لا لِحَسُود لَذَّةٌ، وَ لا لِمُـلـُوك وَفاءٌ وَ لا لِكَذُوب مُرُوَّةٌ ».
    بخيل را آسايشى نيست و حسود را خوشى و لذّتى نيست و زمامدار را وفايى نيست و دروغگو را مروّت و مردانگى نيست.
    20- دست بوسى نه!
    « لا يُقَبِّلُ الرَّجُلُ يَدَ الرَّجُلِ، فَإِنَّ قُبْلَةَ يَدِهِ كَالصَّلاةِ لَهُ ».
    كسى دست كسى را نمىبوسد، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست.
    21- حُسن ظنّ به خدا
    « أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ كانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْيَسيرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْيَسيرِ مِنَ الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْيا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ ».
    به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است، و هر كه به رزق و روزى اندك خشنودباشد، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد، و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشد، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.
    22- اركان ايمان
    « أَلاْيمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْليمُ لاَِمْرِاللّهِ، وَ التَّفْويضُ إِلَى اللّهِ ».
    ايمان چهار ركن دارد: 1ـ توكّل بر خدا 2ـ رضا به قضاى خدا 3ـ تسليم به امر خدا4ـ واگذاشتن كار به خدا.
    23- بهترين بندگان خدا
    « سُئِلَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَنْ خِيارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(عليه السلام):أَلَّذينَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَكَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».
    از امام رضا(عليه السلام) درباره بهترين بندگان سؤال شد.
    فرمود: آنان كه هر گاه نيكى كنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بينند صبر كنند، و هر گاه خشم كنند درگذرند.
    24- تحقير فقير
    « مَنْ لَقِىَ فَقيرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الاَْغْنِياءِ لَقَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبانُ ».
    كسى كه فقير مسلمانى را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام كردنش بر اغنيا بر او سلام كند، در روز قيامت در حالى خدا را ملاقات نمايد كه بر او خشمگين باشد.
    25- عيش دنيا
    « سُئِلَ الاِْمامُ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ عَيْشِ الدُّنْيا؟ فَقالَ: سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الُْمحِبّينَ ».
    از حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره خوشى دنيا سؤال شد. فرمود: وسعت منزل و زيادى دوستان.
    26- آثار زيانبار حاكمان ظالم
    « إِذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّكوةُ ماتَتِ الْمَواشى ».
    زمانى كه حاكمان دروغ بگويند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زكات اموال داده نشود چهارپايان از بين روند.
    27- رفع اندوه از مؤمن
    « مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ القِيمَةِ ».
    هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نمايد، خداوند در روز قيامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.
    28- بهترين اعمال بعد از واجبات
    « لَيْسَ شَىْءٌ مِنَ الاَْعْمالِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ الْفَرائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ ».
    بعد از انجام واجبات، كارى بهتر از ايجاد خوشحالى براى مؤمن، نزد خداوند بزرگ نيست.
    29- سه چيز وابسته به سه چيز
    « ثَلاثَةٌ مُوَكِّلٌ بِها ثَلاثَةٌ: تَحامُلُ الاَْيّامِ عَلى ذَوِى الاَْدَواتِ الْكامِلَةِ وَإِسْتيلاءُ الْحِرْمانِ عَلَى الْمُتَقَدَّمِ فى صَنْعَتِهِ، وَ مُعاداةُ الْعَوامِ عَلى أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ ».
    سه چيز وابسته به سه چيز است: 1ـ سختى روزگار بر كسى كه ابزار كافى دارد، 2ـ محروميت زياد براى كسى كه در صنعت عقب مانده باشد، 3ـ و دشمنىِ مردم عوام با اهل معرفت.
    30- ميانه روى و احسان
    « عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ الْبِرِّ مِنَ الْقَليلِ وَ الْكَثيرِ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى يَعْظُمُ شِقَّةَ الـتَّمْرَةِ حَتّى يَأْتِىَ يَوْمَ الْقِيمَةِ كَجَبَلِ أُحُد ».
    بر شما باد به ميانهروى در فقر و ثروت، و نيكى كردن چه كم و چه زياد، زيرا خداوند متعال در روز قيامت يك نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد كه مانند كوه اُحد باشد.
    31- ديدار و اظهار دوستى با هم
    « تَزاوَرُوا تَحابُّوا وَ تَصافَحُوا وَ لا تَحاشَمُو ».
    به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد.
    32- راز پوشى در كارها
    « عَلَيْكُمْ فى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمانِ فى أُمُورِ الدّينِ وَ الدُّنيا فَإِنَّهُ رُوِىَ « أَنَّ الاِْذاعَةَ كُفْرٌ» وَ رُوِىَ « الْمُذيعُ وَ الْقاتِلُ شَريكانِ» وَ رُوِىَ « ما تَكْتُمُهُ مِنْ عَدُوِّكَ فَلا يَقِفُ عَلَيْهِ وَليُّكَ».:
    بر شما باد به رازپوشى در كارهاتان در امور دين و دنيا. روايت شده كه « افشاگرى كفر است» و روايت شده « كسى كه افشاى اَسرار مىكند با قاتل شريك است» و روايت شده كه « هر چه از دشمن پنهان مىدارى، دوست توهم بر آن آگاهى نيابد».
    33- پيمان شكنى و حيلهگرى
    « لا يَعْدُمُ المَرْءُ دائِرَةَ السَّوْءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفَقَةِ، وَ لا يَعْدُمُ تَعْجيلُ الْعُقُوبَةِ مَعَ إِدِّراءِ الْبَغْىِ ».
    آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پيمان شكنى رهايى يابد، و از چنگال عقوبت رهايى ندارد كسى كه با حيله به ستمگرى مىپردازد.
    34- برخورد مناسب با چهار گروه
    « إِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّديقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعامَّةَ بِالْبُشْرِ ».
    با سلطان و زمامدار با ترس و احتياط همراهى كن، و با دوست با تواضع و با دشمن با احتياط، و با مردم با روى خوش.
    35- رضايت به رزق اندك
    « مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَليلِ مِنَ الْعَمَلِ ».
    هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى باشد.
    36- عقل و ادب
    « أَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللّهِ، وَ الاَْدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ، وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدِدْ بِذلِكَ إِلاّ جَهْل ».
    عقل، عطيّه و بخششى است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمّل يك مشقّت است، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن مىشود، امّا هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود.
    37- پاداشِ تلاشگر
    « إِنَّ الَّذى يَطْلُبُ مِنْ فَضْل يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ ».
    به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است.
    38- به پنج كس اميد نداشته باش
    « خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ ».
    پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبينى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نيابى،3ـ و كسى كه در آفرينشش استوارى نبينى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى،5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد.
    39- پيروزىِ عفو و گذشت
    « مَا التَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعْظَمُهُما عَفْوً ».
    هرگز دو گروه با هم روبه رو نمىشوند، مگر اين كه نصرت و پيروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بيشترى داشته باشد.
    40- عمل صالح و دوستى آل محمّد
    « لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام) وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام)لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا يُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ ».
    مبادا اعمال نيك را به اتّكاى دوستى آل محمّد(عليهم السلام) رها كنيد، و مبادا دوستى آل محمّد(عليهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهيد، زيرا هيچ كدام از اين دو، به تنهايى پذيرفته نمىشود.

     


      کلاس آموزش رایانه (کامپیوتر) ...

    گزارش تصویری از برگزاری کلاس آموزش رایانه در حوزه علمیه فاطمیه

     

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [جمعه 1396-11-06] [ 12:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هفته پژوهش ...

    فعالیت های حوزه علمیه فاطمیه در هفته پژوهش

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [پنجشنبه 1396-11-05] [ 11:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      برگزاری افتتاحیه سال تحصیلی 1397/96 ...

     

    برگزاری مراسم افتتاحیه مدرسه فاطمیه الیگودرز در مورخ 1396/6/26 با برگزاری برنامه های ذیل:

    1-سخنرانی حاج آقا محمودی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی

    2- توجیه شرایط حوزه و قوانین آن

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1396-07-17] [ 10:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      برنامه های تابستانی مدرسه فاطمیه ...

    برگزاری برنامه های تابستانی با عنوان های ذیل

    1- برگزاری کلاس های احکام ، اخلاق اسلامی و سبک زندگی در روستاهای شهرستان الیگودرز

    2- برنامه ریزی جهت شرکت طلاب مدرسه علمیه فاطمیه در اردوهای جهادی

    3- برگزاری کلاس های تابستانی ویژه مددجویان کمیته امداد ( کلاس های روخوانی و روانخوانی قرآن، تجوید، سبک زندگی، اخلاق و احکام)

    4- برگزاری مراسمات مذهبی در طی تابستان

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هفته نظافت ...

    موضوع: نظافت مدرسه علمیه توسط کادر و طلاب

    هدف: مشارکت و ایجاد روحیه همکاری و وحدت میان کادر و طلاب

    مکان: مدرسه علمیه فاطمیه الیگودرز

    مجری برنامه: معاونت فرهنگی تربیتی مدرسه

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1396-07-10] [ 11:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مراسمات دهه اول محرم مدرسه ...

    برنامه ها دهه اول محرم مدرسه علمیه به شرح ذیل می باشند:

    1- سخنرانی طلاب در مورد فضایل امام حسین (علیه السلام)

    2- قرائت زیارت عاشورا

    3- روضه و مداحی 

    4- اقامه نماز جماعت

    5- پذیرایی 

                                                                                 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اربعین ...

    اربعین حسینی
    اربعین حسینی روز ۲۰ صفر و چهلمین روز واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمده‌اند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری(ع) یکی از پنج نشانه مومن دانسته شده است.

    روز ۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است. شیعیان در این روز عزاداری می‌کنند و راهپیمایی گسترده شیعیان به سوی کربلا، در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداریشیعیان جهان، تبدیل شده و حتی در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است. هم اکنون بیشترین زائرانی که در اربعین از دیگر کشورها به عراق می‌روند، از ایران‌اند.

    ریشه تاریخی
    اربعین به معنای چهلم است، و روز بیستم ماه صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین می‌نامند.[نیازمند منبع] اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کرده‌اند.

    حضور جابر در کربلا
    جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته می‌شود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی بیستم صفر سال ۶۱ق، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.

    بازگشت اهل بیت به کربلا
    برخی معتقدند اسرای کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین، یعنی ۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا، به کربلا رسیدند ودر آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده‌اند و پس از زیارت امام حسین(ع) به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس به تصریح ذکر شده است. 

    در مقابل گروهی معتقدند به دلیل دوری مسافت، اینکه بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند ممکن نبوده است، زیرا پیمودن مسیرکوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری  و شیخ عباس قمی  طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.

    گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان ماه صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند. 

    به علت این اختلاف نظر، آثاری نوشته شده‌اند تا نشان دهند اینکه بازماندگان کربلا در بیستم صفر سال ۶۱ق به کربلا بازگشته‌اند امری ممکن بوده و روایاتی که از این رویداد خبر داده اند، معتبرند. از جمله کتاب‌های مشهور در اثبات این نظر و پاسخ به مخالفان کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)نوشتۀ سید محمد علی قاضی طباطبایی است.

    زیارت اربعین
    نوشتار اصلی: زیارت اربعین
    در حدیثی از امام حسن عسکری (ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.

    هم چنین زیارت نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است. شیخ عباس قمی این زیارت نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.

    به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «‌مَرَدّ الرَّأس‌» نیز خوانده می‌شود. مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.[نیازمند منبع]

    راهپیمایی اربعین
    نوشتار اصلی: راهپیمایی اربعین
    قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء می‌نویسد حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان ائمه اطهار (ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند.  توصیه به زیارت اربعین باعث شده است که شیعیان به ویژه ساکنان عراق، از نقاط مختلف این کشور به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالبا به صورت پیاده صورت می‌گیرد یکی از پرجمعیت‌ترین راه پیمایی‌ها در جهان شمرده می‌شود. در سال‌های اخیر و پس از سقوط رژیم بعث در کشور عراق جمعیت این زائران چند برابر شده است، به طوری که در سال ۱۳۹۳ ه‍.ش پیش بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود. برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون شیعه در کربلا برای زیارت اربعین سال ۱۴۳۵ه‍.ق /۱۳۹۲ ه‍.ش خبر داده‌اند 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اسیران عاشورا ...

    اسیران کربلا
    سیران کربلا، افرادی که در حادثه کربلا، پس از شهادت امام حسین(ع)، به وسیله سپاه دشمن به کوفه و شام برده شدند. تعداد این اسرا مورد اختلاف است. مهمترین شخصیت‌ها در میان اسیران امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بودند. آنان با سخنرانی‌های متعدد در هنگام اسارت، باعث پیشمانی ظاهری و زودهنگام یزید شدند.

    تعداد اسرا
    نوشتار اصلی: واقعه عاشورا (از نگاه آمار) § اسرا و بازماندگان
    مورخان درباره تعداد اسرای اهل بیت و بازماندگان اصحاب امام حسین(ع)، اتفاق نظر ندارند و هر یک به نام چند نفر از اسرا اشاره کرده‌اند. در بعضی از منابع نقل شده که فقط زنان اسیر ۶۱ نفر بوده‌اند که از مکه به سوی کوفه رهسپار شدند.[نیازمند منبع]

    افرادی که نام‌شان در زمره اسیران کربلا بیان شده، عبارتند از:

    مردان: امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، عمر بن حسین بن علی(ع)، محمد بن حسین بن علی، زید بن حسن بن علی(ع)، محمد بن عمرو بن حسن بن علی(ع)، دو فرزند از جعفر بن ابی‌طالب، عبدالله بن عباس بن علی(ع)، قاسم بن عبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن جعفر، محمداصغر بن عقیل، عقبه بن سمعان (غلام رباب)، غلام عبدالرحمان بن عبدربه انصاری، مسلم بن رباح (غلام امام علی(ع))، علی بن عثمان مغربی.
    زنان: دختران حضرت علی(ع) به نام‌های حضرت زینب، فاطمه، ام کلثوم (یا نفیسه یا زینب صغری)، ام حسن، خدیجه همسر عبدالرحمن بن عقیل و ام‌هانی همسر عبدالله‌اکبر بن عقیل.سه دختر از امام حسین(ع) به نام‌های سکینه، فاطمه، رقیه و زینب بنت الحسین. ، رباب همسر امام حسین(ع). ام محمد(فاطمه دختر امام حسن (ع))، فکیهه مادر قارب بن عبدالله بن اریقط.
    حرکت به سوی کوفه
    پس از شهادتِ امام حسین(ع)، اهل بیت شب یازدهم را در کربلا گذراندند. بعد از ظهر روز یازدهم، لشکریان عمر بن سعد پس از آنکه همه کشته‌های خود را دفن کردند اهل بیت امام و بازماندگان شهدا را گرد آورده، به سوی کوفه بردند.

    عبور از کنار شهدا
    لشکر عمر بن سعد زنان اهل بیت را از کنار اجساد شهدا عبور دادند، در آن حال آنان ناله کرده و بر صورت‌هایشان می زدند. قره بن قیس تمیمی می‌گوید هر چه را فراموش کنم، این گفته زینب(س)، دختر فاطمه(س) را فراموش نمی‌کنم که وقتی از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین می گذشت گفت:

    «یا محمداه، یا محمداه! صلى علیک ملائکه السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفى علیها الصبا

    قال: فابکت و الله کل عدو و صدیق».
    ترجمه: «یامحمد، یامحمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، «این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون اعضاء بریده! «یا محمد، دخترانت اسیرند، ذریه‌ات کشته شده‌اند که باد بر آنها میوزد.

    وی نقل می‌کند: به خدا همه دشمن و دوست را بگریانید.

    برخورد سپاه عمربن سعد
    سپاه دشمن اسرا را بر مرکب‌های برهنه سوار کردند،وقتی وارد کوفه شدند مردم برای دیدن آنان خارج شده و زنان کوفی برآنها می‌گریستند شخصی به نام خذلم بن ستیر می‌گوید: در این میان علی بن حسین(ع) را دیدم که بر گردنش غل جامعه بود و دستانش را به گردنش بسته بودند.

    ورود به کوفه
    درباره زمان ورود اسرا به کوفه گزارش صریحی در منابع کهن نیامده است. البته شیخ مفید عبارتی دارد که با استناد به آن می‌توان گفت روز دوازدهم وارد کوفه شدند.

    خطبه‌خوانی اسرا
    پس از استقرار اسرا در کوفه، تعدادی از اسرا برای مردم کوفه سخنرانی کردند، کسانی که خطبه خواندند عبارتند از:

    امام سجاد: خطبه امام سجاد در کوفه در منابع مختلفی از جمله مثیر الاحزان اثر ابن نما حلی آمده است.
    البته با توجه به شرائط کوفه و سختگیری و بی‌رحمی مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرفتن چنین گزارشی دشوار است. سخنان امام سجاد(ع) در خطبه کوفه، به خطبه او در مسجد اموی دمشق بسیار شبیه است. از این رو احتمال می‌رود که با گذشت زمان راویان حادثه‌ها را با هم آمیخته باشند.

    حضرت زینب: خطبه حضرت زینب در کوفه در کتاب بلاغات النساء نوشته ابن طیفور بغدادی(۲۸۰ق) آمده است.
    فاطمه صغری دختر امام حسین(ع): این خطبه را طبرسی در احتجاج گزارش کرده است.
    ام کلثوم دختر حضرت علی: این خطبه در کتاب لهوف ابن طاووس نقل شده است.
    در کاخ ابن زیاد
    قاتلان امام حسین(ع) پس از گذر دادن اسیران از کوچه‌های کوفه آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. گفتگوهای تندی بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد گزارش شده است. همچنین عبیدالله دستور کشتن امام سجاد(ع)را صادر کرد که با پا در میانی حضرت زینب(س) و سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن وی صرف نظر کرد.

    واحسینا فلا نسیت حسینا
     
    اقصدته اسنّه الاعداء
    آه‌ای حسین من، حسین را فراموش نکرده‌ام
     
    نیزه‌های دشمن او را هدف قرار داد
    غادروه بکربلاء صریعا
     
    لاسقی الله جانبی کربلاء
    او را به خاک افتاده در کربلا رها کردند
     
    خدا سرزمین کربلا را سیراب نکند.
    تعیین مسیر
    مسیر دقیق حرکت اسیران از کوفه تا شام مشخص نیست ولی با توجه به اماکن متبرکۀ منسوب به امام حسین(ع)، می‌توان مسیر احتمالی آنان را مشخص کرد. این اماکن عبارتند از:

    مقام راس الحسین در موصل: به گفته هروی این مقام تا قرن هفتم وجود داشته‌است.
    مسجد امام زین العابدین(ع) و مقام راس الحسین در نصیبین: امروزه نصیبین شهری است در ترکیه، گفته می‌شود اثر خون سر امام حسین(ع) در این مکان مانده‌است. هروی این زیارتگاه را به نام مشهد النقطه ثبت کرده‌است.
    مقام طُرح: طرح به معنای نوزادی که زودهنگام به دنیا آمده‌باشد. احتمال دارد زن بارداری در میان اسرا بوده و در آنجا نوزادش را پیش از موعد به دنیا آورده است.
    مقام حَجَر: هنگام عبور کاروان سر امام را در آنجا قرار داده‌اند.
    مقام‌های کوه جوشن: این کوه در حلب قرار دارد. گویا برگفته شده از اسم شمر بن ذی الجوشن است. مشهد النقطه آنجای است که طبق برخی نقل ها راهبی زندگی می‌کرده و سر امام را به طور امانت از لشکر یزید می‌گیرد. آنجا که مشهدالسقط قبر محسن بن الحسین(ع)است.
    مقام حماه: این مقام در داخل شهر حلب بوده‌است. ابن شهرآشوب از این مکان یاد کرده‌است.
    مقام حِمص: ابن شهر آشوب از این مکان نیز یاد کرده‌است.
    مقام بعلبک: در این مکان مسجدی وجود دارد که به گفته برخی قبلا مقام راس الحسین بوده است.
    مقام راس الحسین و مقام امام زین العابدین در دمشق: این دو مقام در کنار مسجد اموی قرار گرفته‌است. ابن عساکر از آن مقام راس الحسین یاد کرده و منابع دیگر مقام امام زین العابدین را نیز در نزدیکی آن دانسته‌اند.
    ماموران همراه
    ابن زیاد گروهی را همراه اسیران به شام فرستاد. در رأس آنان افراد مشهوری چون شمر بن ذی الجوشن و طارق بن مُحَفِّز بن ثَعلبه، دیده می‌شوند. طبق بعضی گزارش‌ها زحر بن قیس نیز با آنها بوده‌است.

    برخورد ماموران: بنا بر نقل ابن اعثم و خوارزمی، مأموران عبیدالله بن زیاد از کوفه تا شام اسیران کربلا را بر محمل‌های بی‌پرده و پوشش، شهر به شهر و منزل به منزل بردند، آن‌گونه که اسیران(کافر) ترک و دیلم را می‌بردند.
    گزارش امام سجاد(ع): رفتار ماموران حکومتی با اسرا را از قول امام سجاد(ع) چنین نقل کرده‌اند:
    «مرا بر شتری لاغر و لنگ که جهاز آن چوبین و بدون زیرانداز بود سوار کردند،(که ناهموار راه می‌رفت) در حالی‌که سر امام حسین(ع) بر نیزه و زنان خاندان‌ِمان پشت سرمان و نیزه‌ها گرداگردمان بودند. اگر اشکی از چشم یکی از ما جاری می‌شد با نیزه بر سرش می‌زدند تا آنکه وارد شام شدیم. وقتی به شام وارد شدیم یکی فریاد زد،‌ای مردم شام! اینان اسیران خانواده‌ای ملعون هستند.»
    در شام
    آذین بندی شهر: یزید دستور داد تا شهر را به هنگام ورود اسیران آذین بندی کنند، سهل بن سعد ساعدی از جمله کسانی است که آذین بندی شهر و سرور و شادی مردم را به هنگام ورود اهل بیت مشاهده و توصیف کرده‌است.
    روز ورود: براساس نقل‌های تاریخی، ورود سرهای شهیدان به شام در روز اول صفر بوده‌است. در این روز اسیران را از باب توما یا دروازه ساعات وارد شهر کرده و در ورودی مسجد جامع، بر سکویی که محل نگه‌داری اسرا بود جای دادند.
    گزارش به یزید:ماموران پس از آن که اسیران را در شهر شام چرخاندند، به قصر یزید رفتند. زحر بن قیس به نمایندگی از سایر ماموران، جریان واقعه کربلا را به یزید گزارش داد.
    ورود اسرا به کاخ یزید:یزید پس از شنیدن گزارش دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را به حضور طلبید دستور داد اسیران را به قصر وی وارد کنند.گزارش‌ها حاکی از آن است که اسیران را در حالی‌که با طناب به هم بسته بودند، وارد مجلس کردند. در این هنگام فاطمه بنت الحسین گفت:‌ای یزید شایسته است دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گرستند.
    برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران: یزید در حضور اسیران سر امام را در ظرف طلا گذاشته و با چوب دستی به آن می‌زد.وقتی سکینه و فاطمه دختران امام حسین این موضوع را دیدند چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران معاویه صدا به شیون و زاری بلند کردند. در روایتی از امام رضا(ع) آمده یزید سر امام را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد آنگاه با یارانش سرگرم غذا و آبجو خوردن شد، سپس میز بازی شطرنج را روی آن تشت گذاشته و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. وی هنگامی‌که از هم بازیاش می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود بر زمین می‌ریخت.
    اعتراض حاضران: بعضی از حاضران به این رفتار یزید اعتراض کردند. از جمله یحیی بن حکم برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد. ابوبرزه اسلمی نیز اعتراض کرد که به دستور یزید از مجلس اخراج شد.
    خطبه خوانی: پس از گذشت جریاناتی در شام، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در شام برای تنویر افکار عمومی اقدام به سخنرانی کردند، این سخنرانیها به خطبه امام سجاد(ع) و خطبه حضرت زینب در شام معروف است.
    محل اقامت: از منابع تاریخی و روایی برمی‌آید که اهل بیت امام حسین(ع) در ایام حضورشان درشام، در دو محل اقامت داشتند. ابتدا در ویرانه‌ای بی‌سقف که به خرابه شام معروف است و داستان حضرت رقیه در آنجا رخ داده است.اسیران دو روز در همان محل بودند ولی پس از سخنرانی‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) جو عمومی به نفع آنان برگشت، بدین سبب آنان را به خانه‌ای نزدیک قصر یزید منتقل کردند.
    مدت حضور: بیشتر مورخان مدت اقامت اسیران در شام را سه روز نوشته‌اند.ولی عماالدین طبری مدت حضور آنان در شام را هفت روز و سید بن طاووس یک ماه دانسته است. البته وی به ضعیف بودن قول خود اشاره کرده است.
    مسیر بازگشت
    نوشتار اصلی: اربعین حسینی
    روز دقیق خروج اسیران از شام مشخص نیست. همچنین درباره اینکه آنان در مسیر بازگشت از کربلا گذشته‌اند یا نه، نزد پژوهشگران اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی گفته‌اند آنان هنگام بازگشت در روز اربعین به کربلا رفته‌اند، سید محمد علی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) به اثبات آن پرداخته ولی محدث نوری و شیخ عباس قمی این مطلب را نمی‌پذیرند.

    رسیدن به مدینه
    هنگامی‌که اسیران کربلا به نزدیکی مدینه رسیدند، امام سجاد(ع) دستور داد در بیرون شهر چادر زدند، به بشیر بن حذلم نیز دستور داد: به شهر برو و خبر شهادت پدرم را به مردم برسان.

    بشیر کنار مسجد النبی رفت و با گریه این شعر را خواند:

    یا اهل یثرب لا مقام لکم
     
    قتل الحسین فادمعی مدرار
    این مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید
     
    حسین کشته شد واشکهایم جاریست
    الجسم منه بکربلاء مضرج
     
    والراس منه علی القناه یدار
    پیکرش در کربلا غرقه به خون است
     
    وسرش را بر سر نیزه می‌گرداندند.
    بشیر به مردم اطلاع داد که امام سجاد با دیگر اهل بیت در بیرونی شهر مستقر شده‌اند. باشنیدن این خبر، همه زنان مدینه از خانه‌ها بیرون ریخته و فریاد آه و واویلا سر دادند، هیچ روزی مثل آن روز،آن همه زن و مرد گریان دیده نشده بودند و پس از رحلت پیامبر(ص) هیچ روزی تلخ‌تر از آن روز برای مسلمان نبود.

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:06:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آمار عاشورا ...

    واقعه عاشورا (از نگاه آمار)
    واقعه عاشورا ماجرای نبرد امام حسین(ع) در دهمین روز ماه محرم سال ۶۱ق. در سرزمین کربلا با سپاهیان یزید بن معاویه به فرماندهی عمر بن سعد که به شهادت آن حضرت، یاران و خویشاوندانش منجر شد. بازماندگان کاروان -زنان و فرزندان- به اسارت به کوفه و شام برده شدند. این واقعه نزد شیعیان اهمیت بسیاری دارد و آنان در نقاط مختلف جهان هر ساله به مناسبت این واقعه عزاداری می‌کنند و به ذکر فضایل امام حسین(ع) و شهیدان عاشورا می‌پردازند.

    تعداد نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)
    نوشتار اصلی: نامه های کوفیان به امام حسین(ع)
    مورّخان، آمار نامه‌هایی که در مکه به دست امام حسین(ع) رسید، گوناگون نوشته‌اند:

    گروهی تعداد نامه‌ها را ۱۵۰ نامه نوشته‌اند که هر نامه متعلق به یک یا دو و یا چهار نفر بوده است.
    طبری، تعداد نامه‌ها را حدود ۵۳ نامه دانسته است.
    بلاذری ۵۰ نامه برشمرده است.
    در کتاب لهوف و اعیان الشیعه تعداد نویسندگان نامه‌ها ۱۲ هزار نفر شمرده شده است. (هر نامه دربردارنده چندین امضا بوده است.)
    گزارش ۱۵۰ نامه قائلان بیشتری دارد و برخی از منابع آن قدمت بیشتری دارند.

    در کوفه
    بیعت کنندگان با حضرت مسلم
    تعداد کوفیان بیعت کننده با مسلم بن عقیل نیز در منابع تاریخی متفاوت نقل شده است.

    بسیاری از منابع، آمار بیعت کنندگان را ۱۸هزار نفر نوشته‌اند.
    برخی ۱۲هزار نفر[۶]نوشته‌اند.
    در خبری به نقل از امام باقر(علیه‌السلام) آمار بیعت کنندگان ۲۰ هزار نفر بیان شده است.
    ابن اعثم و خوارزمی بیش از ۲۰ هزار نفر،
    ابن شهرآشوب ۲۵ هزار نفر،
    ابن قتیبه و ابن عبد ربه بیش از ۳۰ هزار نفر،و ابن عساکر و ابن نما حلی به نقل از شعبی، ۴۰ هزار نفر گزارش کرده‌اند.
    در گزارشی، زید بن علی در پاسخ سلمه بن کهیل بیعت‌کنندگان با جدش امام حسین(ع) را هشتاد هزار نفر ذکر کرده است[۱۲] که به نظر می‌رسد این رقم نزدیک به تعداد افرادی است که آمادگی خود را برای جنگ با سپاه یزید اعلام کردند.

    گزارش طبری از ابومِخنَف که ۱۸هزار نفر را گزارش کرده است، از اعتبار بیشتری برخوردار است، به ویژه آن که منابع کهن دیگر نیز این آمار را تأیید کرده‌اند.

    کوفیان آماده برای نبرد
    در برخی گزارش‌ها آمده است که آمار کوفیان آماده برای جنگ با لشکر یزید ۱۰۰هزار نفر بودند.

    قیام کنندگان همراه مسلم
    ابوالفرج اصفهانی می‌نویسد: هنگام خروج مسلم، کوفیان نزد وی اجتماع کردند تا آن جا که مسجد و بازار کوفه از جمعیت پر شد.

    ابن سعد و ذهبی، همراهان مسلم را در قیام کوفه، ۴۰۰ نفر،
    طبری و شیخ مفید ۴هزار نفر
    ابن اعثم، مسعودی و خوارزمی، ۱۸هزار یا بیشتر،
    ابن شهرآشوب، ۸هزار نفر
    و ابن حجر عسقلانی ۴۰ هزار نفر نوشته‌اند.
    گزارش طبری از ابومخنف و شیخ مفید، یعنی ۴ هزار نفر از اعتبار بیشتری برخوردار است.

    محاصره کنندگان مسلم
    در جریان دستگیری مسلم توسط نیروهای حکومت کوفه، برخی منابع، تعداد افرادی را که مأمور انجام این کار شده بودند، ۶۰ یا ۷۰ نفر و برخی دیگر ۱۰۰ نفر یا ۳۰۰ نفرنوشته‌اند.

    مدت حرکت امام
    قیام امام حسین(ع) از روزی که بیعت با یزید را نپذیرفت تا روز عاشورا ۱۷۵ روز به طول انجامید که از این زمان، ۱۲ روز در مدینه و ۴ ماه و ۱۰ روز در مکه و ۲۳ روز در راه مکه تا کربلا و ۸ روز در کربلا (دوم تا دهم محرم الحرام) سپری شد.

    تعداد منزل‌های بین راه
    امام حسین(ع) ۱۸ منزلگاه میان مکه و کوفه (حدود ۴۳۰ کیلومتر) را برای رسیدن به کربلا پشت سر گذاشت. فاصله میان هر دو منزلگاه بین ۳ تا ۵ فرسخ (۱۶ تا ۲۷ کیلومتر) بود.

    آمار اصحاب امام حسین(علیه‌السلام)
    متاسفانه هیچ شیوه‌ای برای دست یافتن به آمار دقیق و حقیقی یاران امام حسین(علیه‌السلام)، وجود ندارد و مستندات و مدارک دست اول یعنی شاهدان عینی تعداد یاران امام(علیه‌السلام) را گوناگون نقل کرده‌اند و نیز در ثبت و ضبط نام افراد در منابع تاریخ و حدیث، از نظم و قاعده مشخصی پیروی نشده است و گاه یک نفر به اعتبار اسم، کنیه، نام پدر یا مادر و یا حتی با مشخصات تیره و تبار، به چند شکل ثبت شده است و از سوی دیگر تعداد یاران امام حسین(علیه‌السلام) در همه مراحل قیام، ثابت نبوده، بلکه عده‌ای از کاروان امام جدا و عده‌ای به آن می‌پیوستند.

    با توجه به آنچه گفته شد برای آنکه تا حد امکان، گزارش روشنی در این باره ارائه شود، آمار اصحاب امام(علیه‌السلام) در چهار مقطع زمانی و مکانی از مراحل قیام، بررسی و ارائه می‌شود:

    هنگام خروج از مدینه
    بسیاری از منابع، هیچ سخنی از تعداد همراهان امام(علیه‌السلام) به میان نیاورده‌اند. تنها رقمی که در این باره وجود دارد، در روایت شیخ صدوق از امام صادق(علیه‌السلام) است که در آن تعداد یاران و اهل بیت همراه امام حسین(علیه‌السلام) هنگام خروج از مدینه، ۲۱ نفر گزارش شده است.

    هنگام خروج از مکه
    ابن سعد و ابن عساکر تعداد همراهان امام(علیه‌السلام) را ۶۰ نفر از کوفیان و ۱۹ نفر از بنی هاشم (مرد، زن و کودک) نوشته‌اند.
    ابن اعثم، خوارزمی، محمد بن طلحه شافعی، اربلی و ابن صباغ مالکی همراهان امام(علیه‌السلام) را هنگام خروج حضرت از مکه ۸۲ نفر نوشته‌اند.
    ابن قتیبه دینوری و ابن عبد ربه از زبان مسلم بن عقیل هنگام شهادتش (که مصادف با زمان خروج امام(علیه‌السلام) از مکه بوده) همراهان امام حسین (علیه‌السلام) از زن و مرد را، ۹۰ نفر نوشته‌اند.
    ابن کثیر، همراهان امام(علیه‌السلام) را نزدیک به ۳۰۰ نفر نوشته است.
    در کربلا (پیش از عاشورا)
    عمّار دهنی به نقل از امام باقر(ع) یاران امام حسین(ع) را هنگام ورود به کربلا ۱۴۵ نفر (۴۵ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) ذکر کرده است.
    برخی مورخان ۸۹ نفر نوشته‌اند، با این توضیح که ۵۰ نفر اصحاب امام، ۲۰ نفر از از سپاه دشمن (که به امام پیوستند) و ۱۹ نفر از اهل بیت امام (علیهم السلام).[۳۰] وی پیش از این، تعداد سواران امام را ۳۲ نفر در مسیر کربلا نوشته است.
    یعقوبی اصحاب و اهل بیت امام را ۶۲ یا ۷۲ نفر گزارش کرده است.
    مسعودی تنها مورخی است که آمار اصحاب امام را هنگام روانه شدن به کربلا به همراه سپاه حرّ، ۵۰۰ سوار و حدود ۱۰۰ پیاده نوشته است.
    ابن شهر آشوب تعداد یاران امام را در کربلا (پیش از عاشورا) ۸۲ نفر نوشته است.
    ابن أبار بَلَنْسی[۳۵] (م ۶۵۸ ق) بیش از ۷۰ نفر پیاده و سواره نوشته است.
    از مجموع گزارش‌های دیگر، این نتیجه را می‌توان گرفت که یاران امام بین ۷۰ تا ۹۰ نفر بوده‌اند.

    روز عاشورا
    مشهورترین و پرگوینده‌ترین قول، ۷۲ نفر است. ابومِخنَف به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی، یاران امام حسین(ع) را در روز عاشورا ۷۲ نفر (۳۲ نفر سواره و ۴۰ پیاده) نوشته است.
    گزارش حصین بن عبدالرحمن از سعد بن عبیده که سپاه امام(علیه‌السلام) را نزدیک به ۱۰۰ نفر دانسته است.
    طبری از ابومخنف از قول زید بن علی، یاران امام(علیه‌السلام) را ۳۰۰ نفر نوشته است.
    قاضی نعمان مغربی، کم‌تر از ۷۰ نفر را نیز گفته است.
    مسعودی نویسنده کتاب اثبات الوصیه ۶۱ نفر نوشته است.

    خوارزمی (بنابر روایتی) ۱۱۴ نفر نوشته است.
    سبط ابن جوزی، ۱۴۵ نفر (۴۵ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) نوشته است.
    ابن حجر هیتمی (م ۹۷۴ ق)، بیش از ۸۰ نفر (هشتاد و چند نفر) نوشته است.
    گزارش ۷۲ نفر به اعتبار قدمت و اعتبار منابع و نیز کثرت ناقلان آن، قابل اعتمادتر است.

    آمار لشکر عمر سعد
    تعداد سپاه
    برخی منابع، نام فرماندهان سپاه دشمن را با تعداد افراد تحت فرمان شان، به تفصیل گزارش کرده و مجموع آن را ۲۲ هزار نفر نوشته‌اند.
    شیخ صدوق بنا بر دو روایت از امام صادق و امام سجاد(علیهما السلام) آمار لشکر عبیدالله را ۳۰ هزار نفر نوشته است.
    مسعودی، صاحب کتاب اثبات الوصیه ۲۸ هزار نفر گزارش کرده است.
    طبری شیعی ۱۴ هزار نفر نگاشته است.
    ابن شهر آشوب ۳۵ هزار آمار داده، اما هنگام گزارش نام فرماندهان هر بخش، تعداد افراد تحت فرمان آنان را در مجموع، ۲۵ هزار نفر نوشته است.
    سبط ابن جوزی ۶ هزار نفر نگاشته است.
    گزارش دیگری آمار سپاه دشمن را تا روز ششم محرم، ۲۰ هزار نفر نوشته است.
    ابن عنبه ۳۱ هزار نفر گزارش کرده است.
    ملا حسین کاشفی ۳۲ هزار و ۱۷ هزار را نیز گزارش کرده است.
    به نظر می‌رسد گزارش قابل اعتماد در این باره، روایت شیخ صدوق از امام صادق و امام سجاد(علیهما السلام)، یعنی ۳۰ هزار نفر باشد.

    آمار کشته ها
    شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) و به پیروی از او، محمد بن فتّال نیشابوری (م ۵۰۸ ق) تعداد کشته‌های دشمن را توسط برخی از اصحاب امام(علیه‌السلام)، چنین نوشته‌اند:

    حرّ بن یزید: ۱۸ نفر،
    زهیر بن قین: ۱۹ نفر،
    حبیب بن مظاهر: ۳۱ نفر،
    عبدالله بن ابی عروه غِفاری: ۲۰ نفر،
    بُریر بن خُضَیر: ۳۰ نفر،
    مالک بن انس کاهلی: ۱۸ نفر،
    یزید بن زیاد بن مهاصر کندی (ابوالشعثاء): ۹ نفر،
    وَهْب بن وَهْب (یا عبدالله بن عمیر کلبی) : ۷ (یا ۸) نفر،
    نافع بن هلال: ۱۳ نفر،
    عبدالله بن مسلم بن عقیل: ۳ نفر،
    علی اکبر(علیه‌السلام): ۵۴ نفر،
    قاسم ابن الحسن(علیهما السلام): ۳ نفر.
    طبق این گزارش، تعداد کشته‌های دشمن توسط برخی از سپاهیان امام(علیه‌السلام)، ۲۲۵ (یا ۲۲۶) نفر است.

    ابن شهر آشوب، آمار کشته‌های دشمن را بیش از آمار شیخ صدوق نوشته است. برای نمونه، او تعداد کشته شدگان توسط افراد نام برده را چنین گزارش کرده است:

    حُرّ بیش از ۴۰ نفر،
    حبیب بن مظاهر ۶۲ نفر،
    زهیر بن قین ۱۲۰ نفر،
    حجاج بن مسروق ۲۵ نفر،
    عون بن عبدالله بن جعفر ۲۱ نفر،
    علی اکبر ۷۰ نفر
    و عبدالله بن مسلم بن عقیل ۹۸ نفر.
    آمار شهدا
    نوشتار اصلی: شهدای کربلا
    برخی از نویسندگان تلاش بسیاری برای ارائه فهرستی کامل و دقیق از شهدای کربلا کرده‌اند، اما به دلایل محدودیت‌های موجود در منابع تحقیقی، موفق به ارائه آمار کاملا دقیق و حقیقی نشده‌اند.

    مجموع شهدا
    مشهورترین گزارش در این باره، ۷۲ نفر است.
    فضیل بن زبیر از اصحاب امام صادق و امام باقر(علیهما السلام) آمار شهدا را از آغاز تا پایان نهضت (حتی با احتساب مجروحانی که بعداً شهید شدند)، ۱۰۶ نفر (۲۰نفر بنی هاشم و ۸۶ نفر اصحاب) نوشته است.
    ابومخنف به نقل از زحر بن قیس تعداد شهدا (به جز امام حسین(علیه‌السلام)‌) را ۷۸نفر گفته است[۶۰] اما مورّخان دیگر، طبق گزارش زحر، آمار شهدا را ۳۲ نفر[۶۱] و ۷۰ نفر[۶۲](سواره)، و نیز ۷۷نفر،[۶۳] و یا ۸۲ نفر[۶۴] و ۸۸ نفر[۶۵] نوشته‌اند.
    بلخی (م ۳۲۲ ق) و مسعودی تعداد شهدا را ۸۷ نفر نگاشته‌اند.
    علامه سید محسن امین، اسامی شهدای نهضت عاشورا (از آغاز تا پایان) را تا ۱۳۹ نفر نگاشته است.
    شیخ محمد مهدی شمس الدین با بحث تحلیلی که در این باره ارائه کرده است، تعداد آنان را کمی بیش از ۱۰۰ نفر دانسته است.
    شیخ ذبیح الله محلاتی این آمار را از آغاز تا پایان نهضت و حتی با احتساب شهادت عبدالله بن عفیف در زمان حضور اسرا در کوفه تا ۲۲۸ نفر رسانده است.
    نویسنده دیگری گزارش شهادت ۱۸۲ نفر از شهدا را از آغاز تا پایان نهضت عاشورا نگاشته است.
    به نظر می‌رسد قول ۷۲ نفر، با توجه به کهن بودن منابع آن و نیز شهرت آن، قابل پذیرش‌تر از اقوال دیگر است.

    بنی هاشم
    گزارش منابع درباره آمار شهدای بنی هاشم، بسیار متفاوت است تا آن جا که از ۹ تا ۳۰ نفر نوشته‌اند. مشهورترین گزارش که در بسیاری از منابع منعکس شده، ۱۷ نفر است. که برخی از این نقل‌ها در قالب روایت از ائمه(ع)است.

    در کهن‌ترین نص تاریخی، آمار شهدای بنی هاشم با احتساب مسلم بن عقیل و امام حسین(ع) ۲۰ نفر آمده است.

    آمارهای متعدّد دیگر در این باره آمده است که تعداد ایشان را از ۹ نفر، تا ۳۰ نفر گفته‌اند.

    در مجموع، با توجه به شهرت گزارش ۱۷ نفر و قدمت و کثرت منابع آن، این قول قابل پذیرش‌تر است، به ویژه آن که ـ چنان که گذشت ـ این رقم در روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز آمده است.

    مادران شهدا
    مادران ۸ تن از شهدا، در روز عاشورا در کربلا حضور داشتند و شاهد شهادت فرزندانشان بودند:

    رباب مادر علی اصغر،
    حضرت زینب، مادر عون بن عبدالله بن جعفر،
    رمله مادر قاسم بن حسن(ع)،
    بنت شلیل الجلیلیه مادر عبدالله بن حسن،
    رقیه بنت علی(ع) مادر عبدالله بن مسلم،
    عبده بنت عمرو بن جناده مادر محمد بن ابی سعید بن عقیل،
    ام وهب مادر وهب.
    همچنین بر اساس برخی روایات، لیلا، مادر علی اکبر(ع) که البته حضور ایشان در کربلا ثابت نشده است.

    شهدایی که به سن بلوغ نرسیده بودند
    در کربلا، ۵ کودک و نوجوان شهید شدند که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند:

    علی اصغر،
    عبدالله بن حسن،
    محمد بن ابی سعید بن عقیل،
    قاسم ابن الحسن(ع)،
    عمرو بن جناده الانصاری
    اسیرانی از یاران امام حسین(ع)
    ۲ تن از یاران امام حسین(ع)، ابتدا به اسارت در آمدند و سپس به شهادت رسیدند، که این دوتن عبارتند از: سوار بن منعم، منعم بن ثمامه صیداوی

    یارانی که بعد از امام حسین(ع) به شهادت رسیدند
    چهار تن از یاران امام حسین(ع)، پس از او به شهادت رسیدند:

    سعد بن الحرث و برادرش ابوالحتوف،
    سوید بن عمرو بن ابی مطاع خثعمی (که زخمی شده بود)
    محمد بن ابی سعید بن عقیل
    یارانی که در حضور پدرشان به شهادت رسیدند
    چند تن از یاران امام حسین(ع) در حضور پدرشان به شهادت رسیدند:

    علی اکبر
    علی اصغر
    عمرو بن جناده
    عبدالله بن یزید
    مجمع بن عائذ
    عبدالرحمان بن مسعود
    ترکیب قبیله‌ای سپاه امام حسین(ع)
    یکی از محققان معاصر، فهرستی ۱۰۴ نفره از ترکیب قبیله‌ای شهدای بنی هاشم و غیر آنان از آغاز نهضت به شرح ذیل آورده است:

    هاشمیان و موالی آنان (با احتساب مسلم بن عقیل) : ۲۶ نفر،
    اسدیان : ۷ نفر،
    هَمْدانیان: ۱۴ نفر،
    مَذْحِجیان: ۸ نفر،
    انصار: ۷ نفر،
    بَجَلیان و خثعمیان: ۴ نفر،
    کنده: ۵ نفر،
    غِفاریان: ۳ نفر،
    کلبیان: ۳ نفر،
    اَزْدیان: ۷ نفر،
    عبدیان: ۷ نفر،
    تیمیان: ۷ نفر،
    طائی ها: ۲ نفر،
    تغلبیان : ۵ نفر،
    جُهَنیان: ۳ نفر،
    تمیمیان: ۲ نفر،
    افراد متفرقه: ۳ نفر.
    شهیدان در حمله اول
    برخی مآخذ، تعداد شهدای یورش نخست سپاه دشمن را بر یاران امام بیش از ۵۰ نفر نوشته‌اند.

    آمار اسب تازندگان بر بدن امام(علیه‌السلام)
    برخی منابع، تنها به جریان اسب تازاندن بر بدن مطهر امام(علیه‌السلام) اشاره داشته و تعداد افراد آن را بیان نکرده‌اند،اما بسیاری از آن‌ها تعداد ۱۰ نفر را نوشته‌اند.

    زخم‌های بدن امام(علیه‌السلام)
    مورخان تعداد زخم‌ها و جراحاتی را که بر پیکر پاک امام وارد شده است، گوناگون نوشته‌اند.

    از امام صادق(ع) نقل شده که حضرت فرمود: تعداد زخم‌های امام(علیه‌السلام) ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ ضربه شمشیر بوده است و در روایت دیگری از ایشان، ۳۳ زخم نیزه و ۴۴ زخم شمشیر و تیر و باز در روایت دیگری از آن حضرت بیش از هفتاد ضربه شمشیر نقل شده است.
    در روایتی از امام باقر(ع) تعداد جراحات وارده بیش از ۳۲۰و در خبر دیگری، ۶۳ ضربه شمشیر یا نیزه و یا تیر نقل شده است.
    در روایتی از امام سجاد(ع) تعداد جراحات ۴۰ ضربه شمشیر و زخم نیزه نقل شده است.
    برخی منابع بیش از ۱۱۰ پارگی در اثر اصابت تیر، نیزه و ضربه شمشیر در بدن یا لباس حضرت نوشته‌اند.
    منابعی، ۱۲۰ ضربه شمشیر، تیر و سنگ را نیز نوشته‌اند.
    ابن سعد ۳۳ زخم نوشته است.
    علی بن محمد عمری و ابن عنبه (م ۸۲۸ ق) ۷۰ زخم[۸۷] و سید ابن طاووس، ۷۲زخم نوشته‌اند.
    به نظر می‌رسد که تعداد جراحات، بیش از ۱۰۰ زخم بوده است. گزارش‌هایی که می‌گوید آن قدر تیر بر بدن امام(علیه‌السلام) اصابت کرده بود که بدنش پوشیده از تیر شده بود، مؤید همین قول است.

    خانواده‌ها
    برخی نویسندگان معاصر از حضور ۳ خانواده در کربلا خبر داده‌اند:

    جناده بن کعب بن حرث (حارث) سلمانی انصاری،
    عبدالله بن عمیر کلبی.
    مسلم بن عوسجه.
    بررسی این موضوع نشان می‌دهد که سند معتبری مبنی بر حضور خانواده مسلم بن عوسجه وجود ندارد. البته برخی منابع تنها حضور کنیز او را گزارش کرده‌اند.

    صحابه شهید
    در میان یاران امام حسین(ع) چند نفر از اصحاب پیامبر اکرم(ص) بوده‌اند.

    فضیل بن زبیر ۶ نفر و مسعودی، ۴ نفر از شهدا را از انصار و اصحاب دانسته‌اند.

    اما برخی نویسندگان معاصر،از ۵ نفر دیگر، یعنی:

    انس بن حارث کاهلی،
    حبیب بن مظاهر،
    مسلم بن عوسجه اسدی،
    هانی بن عروه مرادی
    عبدالله بن یقطر نام برده‌اند.
    سرهای بریده شهدا
    درباره تعداد سرهای مطهر شهدای کربلا که توسط سپاه عمر سعد از پیکرهایشان جدا شد، منابع تاریخی یکسان سخن نگفته‌اند:

    بلاذری، دینوری، طبری، شیخ مفید، خوارزمی و ابن نما، آمار سرها را ۷۲ سر به جز سر امام(علیه‌السلام) نوشته‌اند.
    دینوری در گزارش مربوط به توزیع سرها بین قبایل، ۷۵ سر و بلاذری به نقل از ابومخنف ۸۲ سر نگاشته است.
    سبط ابن جوزی به نقل از هشام کلبی، ۹۲ سر نوشته است.
    سید ابن طاووس و محمد بن ابی طالب موسوی ۷۸ سر گزارش کرده‌اند.
    طبری و ابن شهر آشوب به نقل از ابومخنف و ابن صباغ مالکی تعداد سرهایی را که نزد عبیدالله بن زیاد برده شده است، ۷۰ سر گزارش کرده‌اند.
    به نظر می‌رسد قول نخست به لحاظ قدمت قائلان آن، از اعتبار بیشتری برخوردار باشد.

    نحوه توزیع سرهای شهدا بین قبایل به این صورت بود:

    قیس بن اشعث رییس بنی کنده ۱۳ سر
    شمر بن ذی الجوشن رییس هوزان ۱۲ سر
    قبیله بنی تمیم ۱۷ سر
    قبیله بنی اسد ۱۷ سر
    قبیله مذحج ۶ سر
    اشخاص از قبایل دیگر ۱۳ سر.
    این سرها را به عنوان غنیمت می‌گرفتند تا با با دادن سرها به ابن زیاد پاداش بگیرند.

    موالی شهید
    فضیل بن زبیر، شهدای موالی امام حسین(علیه‌السلام) را ۳ نفر و ابن سعد و طبری ۲ نفر نوشته‌اند. وی ۱ نفر را نیز به عنوان غلام حمزه بن عبدالمطلب از شهدا نوشته است.

    ابن شهر آشوب در این باره می‌نویسد: ۱۰ نفر از موالی حسین(علیه‌السلام) و ۲ نفر از موالی امیرالمؤمنین(ع) در کربلا شهید شدند.

    محقق دیگری، تعداد موالی شهید را ۱۵ نفر نوشته است.

    مجروحان سپاه امام(علیه‌السلام)
    الف ـ تنها مجروحی که جان سالم بدر برد. به گفته مورخان، حسن بن حسن بن علی(ع) (حسن مُثَنّی) بود.

    ب ـ مجروحانی که بعدها شهید شدند، سه نفر بودند:

    سوار بن حمیر جابری،
    عمرو بن عبدالله هَمْدانی جنُدُعی
    مُرَقَّع بن ثمامه اسدی.
    اسرا و بازماندگان
    مردان
    جست وجو و بررسی منابع کهن حاکی از آن است که بازماندگان مرد از حادثه کربلا افراد ذیل بوده‌اند:

    امام سجاد(علیه‌السلام)
    امام باقر(علیه‌السلام)
    عمر بن حسین
    محمد بن حسین بن علی
    زید بن حسن،
    عمرو بن حسن
    محمد بن عمرو بن حسن.
    دو فرزند جعفر
    عبدالله بن عباس بن علی
    قاسم بن عبدالله بن جعفر
    قاسم بن محمد بن جعفر
    محمد بن عقیل اصغر
    عقبه بن سمعان، غلام رَباب،
    غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاری،
    مسلم بن رباح غلام امیرالمؤمنین
    علی بن عثمان مغربی.
    زنان
    ابن سعد تعداد زنان اهل بیت را که اسیر شدند ۶ نفر،قاضی نعمان مغربی ۴ نفر و ابوالفرج اصفهانی ۳ نفر دانسته است. نام این زنان عبارت است از:

    دختران امیرالمؤمنین(ع)

    زینب
    فاطمه
    ام کلثوم
    امّ حسن
    دختران امام حسین(ع)

    فاطمه
    سکینه
    فاطمه صغری
    رَباب (همسر امام و مادر سکینه و عبدالله رضیع)
    و امّ محمد[۱۴۱](دختر امام حسن(ع) و همسر امام سجاد(ع)
    زنانی که به گونه‌ای با نهضت امام(علیه‌السلام) همکاری داشتند
    ماریه[۱۴۲] (دختر سعد یا منقذ عبدیه که منزلش محل تجمع گروهی از شیعیان بصره بود)،
    طوعه[۱۴۳]. (کنیز اشعث بن قیس که مسلم بن عقیل را زمانی که در کوچه‌های کوفه تنها مانده بود، به خانه‌اش پناه داد)،
    دیلم یا دلهم (همسر زهیر بن قین که همسر خود را تشویق به پیوستن به سپاه امام حسین(علیه‌السلام) کرد)
    زنی از کوفیان که لباس و مقنعه برای اسرای اهل بیت فراهم کرد.
    زنان معترض
    در مجموع ۵ زن در جریان نهضت عاشورا به عملکرد سپاه یزید اعتراض کردند:

    ام عبدالله (دختر حرّ بدی کندی، همسر مالک بن نُسَیر).اعتراض او به این سبب بود که شوهرش جبه کلاه دار (=بُرْنُس) متعلق به امام را غارت کرده بود.
    صفیه دختر عبدالله بن عفیف ازدی،او زمانی که پدرش در محاصرۀ عوامل ابن زیاد بود، به دفاع از او پرداخت.
    زنی از قبیله بنی بکر بن وائل، هنگامی که لشکر عمر سعد مشغول غارت خیمه‌ها شدند، او به این کار اعتراض کرد.
    نوار، (همسر یا دختر کعب بن جابر بن عمرو ازدی)او به همراهی شوهرش با لشکر عمر سعد در مقابله با امام حسین و کشتن بریر بن خضیر اعتراض کرد
    نوار (دختر مالک بن عقرب حضرمی، همسر خولی). او به شوهرش به خاطر آوردن سر امام حسین به خانه و اظهار شادی‌اش از این که چیزی به خانه آورده است که در آن بی‌نیازی از روزگار است، اعتراض کرد.
    زن شهید
    در کربلا، یک زن در رکاب اباعبدالله(ع) به شهادت رسید. این زن ام وهب نام داشت که همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود.

    مدت حرکت از کربلا تا شام
    تعداد منزلگاه‌های میان کوفه تا شام که اهل بیت(ع) در حال اسارت از آنها گذر کردند ۱۴ منزلگاه بود.

    مدت اقامت و عزاداری اهل بیت(ع) در شام
    برخی همانند ابن اعثم، شیخ مفید و به پیروی از او شیخ طبرسی با تعبیر سر بسته «چند روز» از مدت زمان اقامت اسرای کربلا سخن گفته‌اند.
    ابن سعد، طبری، خوارزمی (به نقل از ابومخنف)، ابن عساکر، سبط ابن جوزی، ابن کثیر و مجلسی مدت برپایی عزاداری در شام توسط اهل بیت(علیهم السلام) و زنان خاندان معاویه را ۳ روز می‌دانند.
    قاضی نعمان مغربی (م ۳۶۳ ق) مدت اقامت اهل بیت(علیهم السلام) را در شام ۴۵ روز نوشته است.
    سید ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) مدت اقامت اهل بیت(علیهم السلام) را در زندان دمشق به مدت یک ماه پذیرفته است.
    عمادالدین طبری (زنده تا ۷۰۱ ق) و مجلسی (در جای دیگر) می‌نویسند: اهل بیت(ع) ۷ روز عزاداری کردند. مجلسی می‌افزاید که روز هشتم، یزید آنان را خواست و بعد از استمالت و دل جویی از آنان، ترتیب بازگشت‌شان را به مدینهفراهم کرد.

    گزارش‌های اقامت یک ماه و نیز ۴۵روز از قوت چندانی برخوردار نیست، چون قائلان به آن متفرد هستند، و از آنجا که زنان خاندان معاویه عزاداری اهل بیت را مشاهده کرده و به حقانیت آنان پی بردند، از روز پنجم با آنان هم سو شدند و آنان نیز مشغول عزاداری شدند. بنابراین، در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که اهل بیت(ع) از آغاز ورود به شام در نهایت بیش از ۱۰ روز در شام اقامت نداشتند.

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شام غریبان ...

    شام غریبان
    شام غریبان، در ادبیات و مرثیه‌های پارسی‌زبان‌ به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواری این شب گفته می‌شود. نوحه‌های این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلا است که در غروب عاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند. بعضی رسوم خاص، مانند روشن‌کردن شمع یا نشستن در تاریکی، باعث تفاوت عزاداری این شب با دیگر شب‌های محرم می‌شود.

    شام غریبان در لغت و اصطلاح
    یکی از معانی واژه غریب، دور افتاده از وطن است و گاهی برای کسی که بی یار و یاور مانده است نیز از واژه غریب استفاده می‌شود.  شام غریبان نیز به معنای شب ِ مردم غریب و دورافتاده از یار و دیار آمده است.

    در اصطلاح و در مرثیه‌های پارسی زبان‌، به غروب آفتاب روز عاشورا و سوگواریِ شبانه این شب گفته می‌شود

    اتفاقات شام عاشورا
    سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمه‌ها بیرون کردند و خیمه‌ها را آتش‌زدند.در این هنگام زنان فریاد می‌زدند و چون چشم‌شان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین(ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد. عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین(ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.نقل کرده‌اند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب(س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.

     

    تاریخچه سوگواری شام غریبان
    این عزاداری، تا قبل از مظفرالدین شاه، در تهران معمول نبود و چون نوحه دسته‌گردانی شام غریبان به زبان ترکی است، می‌توان حدس زد که این عزاداری همراه‌ ترک‌ها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ چنان‌که بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترک‌ها می‌گرفتند.[۹] در کتاب‌های زیارات، برای عصر روز عاشورا، زیارتی وارد شده که به منزله عرض‌ تسلیت به پیغمبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع)، یعنی صاحبان عزا است. شاید مراسم شام غریبان نیز از این زیارت ناشی شده باشد.

    آداب و رسوم
    روشن کردن شمع در شام غریبان، کربلا
    شام غریبان کم و بیش مانند یک مجلس روضه است، با این تفاوت که در این جلسه، چراغ روشن نمی‌کنند و با افروختن چند شمع، روشنی کمی به مجلس می‌دهند. دسته‌های عزادار، عَلَم وکتل برنمی‌دارند و زنجیر و سینه نمی‌زنند، بلکه با صفوفی نسبتاً منظّم به مجلس می‌آیند، با گریبان‌های باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت می‌کنند یا می‌نشینند. سرانجامروضه‌ای خوانده می‌شود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال ۶۱ق و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین(ع) مربوط می‌شود.

    در این سوگواری از کودکان و نونهالان برای تمثیل واقعه عاشورا استفاده می‌شود. این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از کربلا است که در غروبعاشورا، بی‌پناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر می‌بردند.

    در شام غریبان نوحه خود را آرام و بی‌سروصدا می‌خوانند. گاهی همه می‌نشینند و یک بند اشعار خود را نشسته می‌خوانند و بعد برای خواندن بند دوم بلند می‌شوند و در حال راه‌رفتن مصرع دوم را تمام می‌کنند و با این کیفیت افتان و خیزان وارد مجلس شده و خارج می‌شوند.

    شام غریبان در دیگر کشورها
    در کربلا این شب را «لیله الوحشه» (شب وحشت) نیز می‌نامند. در این شب با ذکر مصائب کودکان و اسراء، برای نشان‌دادن اندوه شمع روشن می‌کنند. در پاکستان نیز در این شب، عزاداری را بعد از غروب آفتاب انجام می‌دهند و در این مجلس سوگواری، از روشنایی و فرش استفادہ نمی‌کنند. 

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت