حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 60
  • دیروز: 34
  • 7 روز قبل: 558
  • 1 ماه قبل: 1254
  • کل بازدیدها: 68463



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      چهل حدیث از امام رضا ...
      09:07 , موضوعات: اخبار مدرسه

    چهل حدیث از امام رضا

    چهل حديث اخلاقي از امام رضا عليه السلام :

    1- سه ويژگى برجسته مؤمن
    لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
    مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.
    2- پاداش نيكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى
    « أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعينَ حَسَنَةً، وَ الْمُذيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».
    پنهان كننده كار نيك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است.


    3- نظافت
    « مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ ».
    از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.
    4- امين و اميننما
    « لَمْ يَخُنْكَ الاَْمينُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ ».
    امين به تو خيانت نكرده [و نمىكند] و ليكن [تو] خائن را امين تصوّر نموده اى.
    5- مقام برادر بزرگتر
    « أَلاَْخُ الاَْكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ ».
    برادر بزرگتر به منزله پدر است.
    6- دوست و دشمن هر كس
    « صَديقُ كُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».
    دوست هر كس عقل او، و دشمنش جهل اوست.
    7- نام بردن با احترام
    « إِذا ذَكَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَكَنِّهِ، وَ إِذا كَانَ غائِباً فَسَمِّه ».
    چون شخص حاضرى را نام برى [براى احترام] كنيه او را بگو و اگر غائب باشد نامش را بگو.
    8- بدى قيل و قال
    « إِنَّ اللّهَ يُبْغِضُ الْقيلَ وَ الْقالَ وَ إضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ ».
    به درستى كه خداوند، داد و فرياد و تلف كردن مال و پُرخواهشى را دشمن مىدارد.
    9- ويژگيهاى دهگانه عاقل
    « لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، وَ يَسْتَقِلُّ كَثيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَيْهِ، وَ لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(عليه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قيلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(عليه السلام): لا يَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَيْرٌ مِنّى وَ أَتْقى ».
    عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد:1ـ از او اميد خير باشد. 2ـ از بدى او در امان باشند. 3ـ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد. 4ـ خير بسيار خود را اندك شمارد. 5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود. 6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 7ـ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد. 8ـ خوارى در راه خدايش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد. 9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. 10ـ سپس فرمود: دهمى چيست و چيست دهمى؟ به او گفته شد: چيست؟ فرمود: احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
    10- نشانه سِفله
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(عليه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ يُلْهيهِ عَنِ اللّهِ ».
    از امام رضا(عليه السلام) سؤال شد: سفله كيست؟فرمود: آن كه چيزى دارد كه از [ياد] خدا بازش دارد.
    11- ايمان، تقوا و يقين
    « إِنَّ الاِْيمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاٌِسْلامِ بِدَرَجَه، وَ التَّقْوى أَفْضَلُ مِنَ الاِْيمانِ بِدَرَجَة وَ لَمْ يُعطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْيَقينِ ».
    ايمان يك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان است و به فرزند آدم چيزى بالاتر از يقين داده نشده است.
    12- ميهمانى ازدواج
    « مِنَ السُّنَّةِ إِطْعامُ الطَّعامِ عِنْدَ التَّزْويجِ ».
    اطعام و ميهمانى كردن براى ازدواج از سنّت است.
    13- صله رحم با كمترين چيز
    « صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأَذى عَنْه ».
    پيوند خويشاوندى را برقرار كنيد گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترين پيوند خويشاوندى، خوددارى از آزار خويشاوندان است.
    14- سلاح پيامبران
    « عَنِ الرِّضا(عليه السلام) أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَيْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِياءِ، فَقيلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِياءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ ».
    حضرت رضا(عليه السلام) هميشه به اصحاب خود مىفرمود: بر شما باد به اسلحه پيامبران، گفته شد: اسلحه پيامبران چيست؟ فرمود: دعا.
    15- نشانه هاى فهم
    « إِنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَيْر ».
    از نشانه هاى دين فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حكمت است. خاموشى و سكوت، دوستىآور و راهنماى هر كار خيرى است.
    16- گوشه گيرى و سكوت
    « يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ تَكُونُ الْعافِيَةُ فيهِ عَشَرَةَ أَجْزاء: تِسْعَةٌ مِنْها فى إِعْتِزالِ النّاسِ وَ واحِدٌ فِى الصَّمْتِ ».
    زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافيت ده جزء است كه نُه جزء آن در كناره گيرى از مردم و يك جزء آن در خاموشى است.
    17- حقيقت توكّل
    « سُئِلَ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِّ؟ فَقالَ(عليه السلام): أَنْ لا تَخافَ أحَدًا إِلاَّاللّهَ ».
    از امام رضا(عليه السلام) از حقيقت توكّل سؤال شد.
    فرمود: اين كه جز خدا از كسى نترسى.
    18- بدترين مردم
    « إِنَّ شَرَّ النّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ ».
    به راستى كه بدترين مردم كسى است كه يارىاش را [از مردم] باز دارد و تنها بخورد و زيردستش را بزند.
    19- زمامداران را وفايى نيست
    « لَيْسَ لِبَخيل راحَةٌ، وَ لا لِحَسُود لَذَّةٌ، وَ لا لِمُـلـُوك وَفاءٌ وَ لا لِكَذُوب مُرُوَّةٌ ».
    بخيل را آسايشى نيست و حسود را خوشى و لذّتى نيست و زمامدار را وفايى نيست و دروغگو را مروّت و مردانگى نيست.
    20- دست بوسى نه!
    « لا يُقَبِّلُ الرَّجُلُ يَدَ الرَّجُلِ، فَإِنَّ قُبْلَةَ يَدِهِ كَالصَّلاةِ لَهُ ».
    كسى دست كسى را نمىبوسد، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست.
    21- حُسن ظنّ به خدا
    « أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ كانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْيَسيرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْيَسيرِ مِنَ الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْيا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ ».
    به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است، و هر كه به رزق و روزى اندك خشنودباشد، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد، و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشد، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.
    22- اركان ايمان
    « أَلاْيمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْليمُ لاَِمْرِاللّهِ، وَ التَّفْويضُ إِلَى اللّهِ ».
    ايمان چهار ركن دارد: 1ـ توكّل بر خدا 2ـ رضا به قضاى خدا 3ـ تسليم به امر خدا4ـ واگذاشتن كار به خدا.
    23- بهترين بندگان خدا
    « سُئِلَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَنْ خِيارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(عليه السلام):أَلَّذينَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَكَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْ ».
    از امام رضا(عليه السلام) درباره بهترين بندگان سؤال شد.
    فرمود: آنان كه هر گاه نيكى كنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بينند صبر كنند، و هر گاه خشم كنند درگذرند.
    24- تحقير فقير
    « مَنْ لَقِىَ فَقيرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الاَْغْنِياءِ لَقَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبانُ ».
    كسى كه فقير مسلمانى را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام كردنش بر اغنيا بر او سلام كند، در روز قيامت در حالى خدا را ملاقات نمايد كه بر او خشمگين باشد.
    25- عيش دنيا
    « سُئِلَ الاِْمامُ الرِّضا(عليه السلام): عَنْ عَيْشِ الدُّنْيا؟ فَقالَ: سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الُْمحِبّينَ ».
    از حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره خوشى دنيا سؤال شد. فرمود: وسعت منزل و زيادى دوستان.
    26- آثار زيانبار حاكمان ظالم
    « إِذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّكوةُ ماتَتِ الْمَواشى ».
    زمانى كه حاكمان دروغ بگويند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زكات اموال داده نشود چهارپايان از بين روند.
    27- رفع اندوه از مؤمن
    « مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ القِيمَةِ ».
    هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نمايد، خداوند در روز قيامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.
    28- بهترين اعمال بعد از واجبات
    « لَيْسَ شَىْءٌ مِنَ الاَْعْمالِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ الْفَرائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ ».
    بعد از انجام واجبات، كارى بهتر از ايجاد خوشحالى براى مؤمن، نزد خداوند بزرگ نيست.
    29- سه چيز وابسته به سه چيز
    « ثَلاثَةٌ مُوَكِّلٌ بِها ثَلاثَةٌ: تَحامُلُ الاَْيّامِ عَلى ذَوِى الاَْدَواتِ الْكامِلَةِ وَإِسْتيلاءُ الْحِرْمانِ عَلَى الْمُتَقَدَّمِ فى صَنْعَتِهِ، وَ مُعاداةُ الْعَوامِ عَلى أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ ».
    سه چيز وابسته به سه چيز است: 1ـ سختى روزگار بر كسى كه ابزار كافى دارد، 2ـ محروميت زياد براى كسى كه در صنعت عقب مانده باشد، 3ـ و دشمنىِ مردم عوام با اهل معرفت.
    30- ميانه روى و احسان
    « عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ الْبِرِّ مِنَ الْقَليلِ وَ الْكَثيرِ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى يَعْظُمُ شِقَّةَ الـتَّمْرَةِ حَتّى يَأْتِىَ يَوْمَ الْقِيمَةِ كَجَبَلِ أُحُد ».
    بر شما باد به ميانهروى در فقر و ثروت، و نيكى كردن چه كم و چه زياد، زيرا خداوند متعال در روز قيامت يك نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد كه مانند كوه اُحد باشد.
    31- ديدار و اظهار دوستى با هم
    « تَزاوَرُوا تَحابُّوا وَ تَصافَحُوا وَ لا تَحاشَمُو ».
    به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد.
    32- راز پوشى در كارها
    « عَلَيْكُمْ فى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمانِ فى أُمُورِ الدّينِ وَ الدُّنيا فَإِنَّهُ رُوِىَ « أَنَّ الاِْذاعَةَ كُفْرٌ» وَ رُوِىَ « الْمُذيعُ وَ الْقاتِلُ شَريكانِ» وَ رُوِىَ « ما تَكْتُمُهُ مِنْ عَدُوِّكَ فَلا يَقِفُ عَلَيْهِ وَليُّكَ».:
    بر شما باد به رازپوشى در كارهاتان در امور دين و دنيا. روايت شده كه « افشاگرى كفر است» و روايت شده « كسى كه افشاى اَسرار مىكند با قاتل شريك است» و روايت شده كه « هر چه از دشمن پنهان مىدارى، دوست توهم بر آن آگاهى نيابد».
    33- پيمان شكنى و حيلهگرى
    « لا يَعْدُمُ المَرْءُ دائِرَةَ السَّوْءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفَقَةِ، وَ لا يَعْدُمُ تَعْجيلُ الْعُقُوبَةِ مَعَ إِدِّراءِ الْبَغْىِ ».
    آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پيمان شكنى رهايى يابد، و از چنگال عقوبت رهايى ندارد كسى كه با حيله به ستمگرى مىپردازد.
    34- برخورد مناسب با چهار گروه
    « إِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّديقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعامَّةَ بِالْبُشْرِ ».
    با سلطان و زمامدار با ترس و احتياط همراهى كن، و با دوست با تواضع و با دشمن با احتياط، و با مردم با روى خوش.
    35- رضايت به رزق اندك
    « مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَليلِ مِنَ الْعَمَلِ ».
    هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى باشد.
    36- عقل و ادب
    « أَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللّهِ، وَ الاَْدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ، وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدِدْ بِذلِكَ إِلاّ جَهْل ».
    عقل، عطيّه و بخششى است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمّل يك مشقّت است، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن مىشود، امّا هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود.
    37- پاداشِ تلاشگر
    « إِنَّ الَّذى يَطْلُبُ مِنْ فَضْل يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ ».
    به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است.
    38- به پنج كس اميد نداشته باش
    « خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ ».
    پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبينى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نيابى،3ـ و كسى كه در آفرينشش استوارى نبينى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى،5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد.
    39- پيروزىِ عفو و گذشت
    « مَا التَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعْظَمُهُما عَفْوً ».
    هرگز دو گروه با هم روبه رو نمىشوند، مگر اين كه نصرت و پيروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بيشترى داشته باشد.
    40- عمل صالح و دوستى آل محمّد
    « لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام) وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد(عليهم السلام)لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا يُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ ».
    مبادا اعمال نيك را به اتّكاى دوستى آل محمّد(عليهم السلام) رها كنيد، و مبادا دوستى آل محمّد(عليهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهيد، زيرا هيچ كدام از اين دو، به تنهايى پذيرفته نمىشود.

     


      هیئت فاطمیون ...


    هیئت فاطمیون


    حوزه علمیه فاطمیه شهرستان الیگودرز برگزار می کند


    سه شنبه هر هفته ساعت 2:30 بعدازظهر


    مکان:حوزه علمیه ی فاطمیه خواهران


    هیئت مختص بانوان محترم می باشد


    سخنران این هفته:94/12/4


    حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دهقان

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-12-03] [ 11:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نشستی با موضوع انتخابات ...

         روز چهارشنبه 28/11/94 جلسه ای در حوزه ی علمیه فاطمیه (سلام الله علیها) با موضوع بررسی ویژگی های نماینده اصلح با   حضور سخنران حجت الاسلام والمسلمین اسماعیلی برگزار شد .

     جلسه با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز شد. در ابتدای جلسه نکات اخلاقی و تفسیر آیه ای از  قرآن بیان گردید.

    در ادامه حجت الاسلام والمسلمین اسماعیلی ضمن بیان ویژگی ها و وظایف مجلس خبرگان، وظیفه ما را انتخاب  نماینده خبرگان اصلح دانستند.وی افزودند که انتخاب خبرگان امری بسیار حساس است و باید دقت لازم را داشته باشیم که کسی را انتخاب کنیم که  خواستار ساختار ولایت فقیه باشد.

     

     

       همچنین ایشان در زمینه ی انتخاب نماینده مجلس به سخنان خودافزودند که به سه دسته نباید رأی داد:
      1-به حزب رأی ندهید.


      2-به وعده دهنده ها رأی ندهید.


      3-به کسی که گدائی رأی می کند ؛رأی ندهید.


    در آخر ضمن تشکر از طلاب به خاطر حضور در جلسه ، حضور در انتخابات را امری مهم بیان کردند و تأکید ویژه به این حضور داشتند.

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-12-01] [ 11:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نجوای دل انگیز ...

     هر قدر هم زندگی کنی

    آخرش می میری.

       هر چه قدر می خواهی در این دنیا زندگی کنی بکن! اما آخرش مرگ است. آقا از این   کوچه نرو ! بن بست است .این خیره    سر می رود . تاریک هم هست پیشانی اش می خورد به    دیوار.این دنیا    هم کوچه بن بست است ، آخرش پیشانی مان می خورد   به سنگ لحد.    آن وقت تازه پشیمان می شویم   . می گوییم خدایا ما را به دنیا باز گردان ، ما اشتباه  کردیم. دیگر عمل صالح    انجام می دهیم.    خطاب می رسد ” کلّا “:ساکت شو1 تو     برگردی به دنیا باز همان آدم اولی ! تو خوب بشو نیستی . می   گویی  من را برگردان به دنیا آدم خوبی می شوم. این همه جنازه بردی، دوستانت را بردی دفن    کردی، می خواستی خیال کنی که  خودت مرده ای. بسم الله. جنازه که بردی دفن کردی فکر کن خودت هستی و دوباره زنده شدی ، آمده ای به دنیا. آیا اعمالمان    را خوب می کنیم؟؟؟


     خدا را تعظیم کنیم…


    بقاءایمان در. تعظیم خداست. اگر خدا را بزرگ بشماریم ایمان باقی می ماند. اول وقت نماز بخوانید تعظیم خداست. اگر آخر وقت نماز بخوانید خدا را تعظیم نکرده اید. آن وقت موقع مردن ایمانتان را از شما می گیرند.
     راننده ای که پشت چراغ قرمز ترمز می کند یک وقت برای ترس از جریمه ترنمز می کند، یک وقت اگر افسر هم نباشد باز هم می ایستد ، این احترام به قانون است. اگر کسی به قوانین خدا هم اینطور احترام بگذارد ، برای ترس از جهنم و عذاب نماز نخواند ، نماز را برای تعظیم خدا بخواند ، ایمانش باقی است.


    هیچ گناه و عبادتی را کوچک نشمارید.


    هیچ گناهی را کوچک نشمارید و به کوچکی آن نگاه نکنید. نگاه کنید و ببینید مخالفت چه کسی را کرده اید .شاید غضب خدا در همین گناه باشد. از آن طرف ، هیچ عبادتی را هم کوچک نشمارید ، شاید که رضایت خدا در همین عبادت باشد. دست کوری را می گیری و از آن طرف خیابان به آن طرف می بری ، نگو اینکه چیزی نیست ،یک وقت می بینی همین کار کوچک تو را بهشت کرد.


    خاک پای پدر و مادر باشید.


    مواظب باشید عاق والدین نشویدو پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:(( خدایا من از این فرزندم نمی گذرم.)) یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید.

     پدر حاج شیخ عباس قمی پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ     غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله   می گفت پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته است و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید ، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که ((بیا  بنشین و ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید ؟ بیا و بنشین و بفهم!)) حاج   شیخ عباس قمی به پدرش گفت: ((پدر جان! دعا کن بفهمم))

       نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع        آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت : (( پدر جان ! دعا کن بفهمم. )).


    برگرفته از سخنان استاد گرانقدر  مرحوم آیت الله احمد مجتهدی تهرانی،فصل نامه فرهنگی آموزشی تخصصی ناظر امین،شماره49،زمستان94،صفحه20

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-26] [ 11:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خاطرات امام.... ...

                                          امام و بیت المال                                   

    آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی (ره) نقل می كند: یك روز برای یك طلبه، خدمت حضرت امام وساطت كردم و می خواستم پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم.


    حضرت امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند، مایه تعجبم شده بود.
    مرتبه سوم كه وساطت كردم، حضرت امام در جواب فرمودند: «مصطفی این پول در این كمد و گنجه ای كه می بینی وجود دارد. این هم كلید این گنجه است.

    من این كلید را در اختیار تو می گذارم. هر چه پول می خواهی برداری و به طلبه بدهی مانعی ندارد لكن به یك شرط و آن شرط این است كه جهنمش را باید خود بروی! من دیگر حاضر نیستم به این طلبه روی عدم لیاقتی كه در او وجود دارد سهم امام بدهم. اگر حاضری جهنم را تحمل كنی این پول و این گنجه و این كلید در اختیار تو.


                                     خدمت به همسفران                                      

    آقاى سید حمید روحانى مى‏گوید:
    یكى از علما براى من نقل مى‏كرد كه یك سال تابستان به اتفاق ‏امام و چندتن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانه ‏دربستى گرفتیم. برنامه ما چنین بود كه بعد از ظهرها، پس ازیكى دو ساعت استراحت، از خواب بلند مى‏شدیم و به طور دسته ‏جمع ‏روانه حرم مطهر میى‏شدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به خانه ‏مراجعت و در ایوان باصفایى كه در آن خانه بود، می‏نشستیم و چاى ‏می ‏خوردیم. برنامه امام این بود كه با جمع به حرم مى ‏آمدند، ولى ‏دعا و زیارتشان را خیلى مختصر میكردند و تنها به منزل ‏برمی‏گشتند; و آن ایوان را آب و جارو می‏كردند، فرش پهن ‏می‏كردند، سماور را روشن میكردند و چاى را آماده مىیساختند; ووقتى‏ كه ما از حرم باز مى‏ گشتیم، براى ما چاى مى ‏ریختند.
    یك روز من از ایشان سوال كردم كه این چه كاریه، زیارت و دعارا به خاطر آنكه براى رفقا چاى درست كنید مختصر مى ‏كنید و باعجله به منزل باز مى ‏گردید؟ امام در جواب فرمودند: من ثواب این‏كار را كمتر از آن زیارت و دعا نمى ‏دانم.

                               دستور امام به روضه‏ خوانى در پاریس                        

    آقاى سیدعل‏ی اكبر محتشمى در این باره مى‏گوید:
    روز تاسوعا من در محوطه قدم مى ‏زدم كه آقاى اشراقى آمدند وگفتند: كه امام فرمودند: «كه شما آماده باشید یك ساعت ‏به ظهرمن مى‏ خواهم بیایم بیرون و باید امروز روضه‏ بخوانى.» من متحیرشدم، چون یك همچین آمادگى نداشتم كه در آن شرایط و محیط روضه‏ بخوانم. عرض كردم كه: خدمت ایشان عرض كنید كه من آمادگى‏ ندارم تا روضه ‏اى كه مناسب این شرایط و در جو پاریس و در میان ‏دانشجویان باشد، خدمت امام بخوانم. روضه ‏اى كه من مى ‏دانم همان ‏روضه ‏هایى است كه در مجالس معمولى ایران خوانده مى ‏شود. یك ‏همچنین روضه ‏اى من مى ‏توانم بخوانم. بعد امام پیغام دادند كه ‏بگویید:
    «به فلانى كه همان روضه را مى ‏خواهم و همان روضه باید اینجاخوانده بشود. » من از این جریان حس كردم كه امام در هرحال آن ‏علاقه ‏اى كه به ائمه ‏اطهار دارند و به آن محیطى را كه براى آن‏ محیط مبارزه مى ‏كنند، احترام مى‏ گذارند و همان محیط را مى‏ خواهند و همان آداب و رسومى كه از متن اسلام هست و بیش از هزار سال‏ مسلمانها با آن بودند را مى‏ خواهند ولو اینكه در پاریس و درقلب سرزمین غرب باشد. در آن روز جمعیت زیاد بود، خبرنگاران ‏فراوانى هم آمده بودند، ساعت‏ یازده امام تشریف آوردند و امام ‏بسیار محزون بود. من خدمت امام نشستم. امام اشاره كردند به من‏كه روضه‏ بخوان و من شروع كردم روضه ‏خواندن.
    براى كسانى ‏كه از سراسر كشورهاى غرب آمده بودند براى دیدن امام ‏بسیار غیرمترقبه بود این منظره، در شرایطى كه امام در مقابلش ‏شاه و آمریكاست و مبارزه مى ‏كند، روز تاسوعا بنشیند و براى ‏امام حسین(ع) گریه كند.
    جمعیت ‏خیلى زیاد بود و خبرنگارها هم این مجلس را ضبط مى ‏كردند.
    از همان اولى كه شروع كردم به روضه، امام گریه كردند. در وسط روضه بود كه متوجه شدم تمامى جمعیتى كه در آنجا بودند،یكپارچه گریه مى‏كردند و حتى یادم مى ‏آید كه شاید در حدود یك ربع‏ بعد از اینكه روضه ما تمام شده بود، هنوز عده ‏اى گریه مى‏ كردند;و یكى از برادرهایى كه آنجا بود، برادرمان دكتر فكرى بود. آمدو صورت مرا بوسید و گفت: كه من بیست و پنج ‏سال در فرانسه هستم ‏و از فرهنگم جدا شده بودم، از دینم جدا شده بودم، از مسائل ‏مكتبى و مذهبى جدا شده بودم، از ائمه اطهار هم جدا شده بودم وامروز با این برنامه و روضه كه تو خواندى مرا به همه چیزبرگرداندى، به مذهبم، به مكتبم، به فرهنگم. و تا آن لحظه هم ‏من دیدم چشمهایش اشك‏ آلود بود; و این روضه ‏خوانى، شب عاشوراخوانده شد.

                                          ذكر صلوات                                      

    آقاى محمدحسن رحیمیان مى‏نویسد:
    روزهاى ملاقات عمومى در حسینیه جماران، كه مردم از یكى دوساعت‏ قبل تدریجا جمع مى‏ شوند، گاه و بیگاه صداى صلواتشان بلند مى‏ شدو طبعا صداى این صلواتها در داخل به گوش امام مى ‏رسید.
    یك وقتى متوجه شدیم كه امام باشنیدن صداى صلوات و نام مبارك ‏پیغمبراكرم(ص) آهسته صلوات مى ‏فرستند; و مدتها دقت داشتم وهیچ‏گاه ندیدم كه ایشان صداى صلوات را بشنوند و صلوات نفرستند.


    موضوعات: اخبار مدرسه
    [شنبه 1394-11-24] [ 11:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چرا انقلاب کردیم؟؟؟ ...


      آنچه باید در مورد تجربه تلخ ایران پیش از

    انقلاب دانست!!!!


       مقدمه
      پاسخگویی به پرسش های نسل سوم انقلاب نیازمند نگاهی به ایران قبل و بعد از انقلاب دارد . شاید این پرسش    همان نگاه کلانی باشد که هر جوان را در ففضایی بزرگ –به بزرگی این انقلاب – قرار می دهد که در شأن جوان    فهیم ایرانی باشد و آن این است:((ایران در قبل از انقلاب در جغرافیای سیاسی و معادلات بین المللی و در بین اذهان  عمومی جهان در چه جایگاهی قرار داشت؟))
     اگر جوان امروز ایرانی در پی دست یابی این پاسخ چه در لابلای کتب ؛گفته ها؛دوستان انقلاب و چه در بین دشمنان  منصف انقلاب بگردد به پاسخی می رسد که ما آن را اینگونه فهرست و توصیف می کنیم.
     ایران پیش از انقلاب
    1-ذلت و خواری در برابر بیگانگان:
    ایران در سیطره کامل آمریکا قرار داشت.مسئولان رده بالا و حتی میانی آن یا مستقیم یا غیر مستقیم توسط سفارت آمریکا بر کرسی قدرت می نشستنند.هیچ کس منکر این مسأله نیست که شاه هیچ اختیاری از خو نداشت.اسناد و خاطرات سفرای وقت آمریکا و حتی خانواده شاه گویای این واقعیت تلخ و ذلت بار است.
    هزاران مستشار نظامی نبض ارتش را به دست گرفته بودند و به خاطر حضورشان در ایران ((حق توحّش)) می گرفتند .تیمساران ایرانی در مقابل گروهبانان آمریکایی ادای احترام می کردند.
    2-تکبر در برابر ملت
    در برابر این برخوردهای ذلیلانه دستگاه، شاه با حالتی متکبرانه مردم و ارتش را ((سایه خدا)) و ((خدایگان)) خطاب می کرد و در گفت وگوهایشان از واژه ((می فرماییم)) و ((فرمودیم)) استفاده می کرد.
    و به دنبال خوش گذرانی خود بود وبا فرستادن هواپیمای اختصاصی به دنبال هنرپیشه های زن هالیوود بیت المال را خرج شب نشینی های خود می کرد.
    3-حیات خلوت برای آمریکا و صهیونیسم
    ایران کمربند امنیتی آمریکا به شمار می رفت و آمریکا از ارتفاعات البرز برای بر پا کردن رادارهای خود در برابر شوروی سابق و نیز از پایگاههای زمینی و هوایی برای استقرار به موقع نیروهایش استفاده می کرد.
    4-ضدیت با باورهای مذهبی اصیل
    تشیّع ستیزی و دین زدایی هدف اصلی آمریکا و دستگاه سلطنتی بود. هر چند که به ظاهر رژیم ادعای پایبندی به تشیّع را داشت. دست بهائیان در عرصه سیاست و اقتصاد به کلی باز بود .هویدا(نخست وزیر) ،پرویز ثابتی (عنصر محوری ساواک) و… بهایی بودند.
    5-ترویج فساد و بی بند وباری
    دستگاه برای بی دین کردن مردم و جوانان از ایجاد هیچ مرکز فساد و غحشایی ابا نمی کرد.چاپ هزاران مجله مبتذل و رنگین نامه و پخش فیلمهای مبتذل در سینما و تلویزیون کافی نبود تا آنجا که قباحت رژیم را به جایی رساند که در جشنهای شاهنشاهی ،نمایشنامه ((خوک)) را که عمل منافی با عفت در ملأ عام بود اجرا کرد.
    6-عقب ماندگی علمی
    به خاطر سیاست باقی ماندن ایران به عنوان جامعه ای مصرف گرا و دنباله رو ، مقوله ای به عنوان تحوّل و تولید علم در دانشگاهها وجود نداشت و اگر دانشجویی به مدارج بلند علمی دست می یافت ، تنها به خاطر کوشش های فردی خودش بود تا نظام آموزشی.

     

    برگرفته از ماهنامه زمره صالحین،شماره اول،بهمن 93

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 11:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخن امام ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-21] [ 11:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شیطان امروز از راه ماهواره سراغ شما می آید. ...

     

        برای مقابله با ماهواره علیه راحت طلبی خودتان قیام

    کنید!


        یکی از آسیب های ماهواره ،برداشته شدن حلاوت ایمان از قلب است.

        یکی از آسیب هایی که ماهواره ،برای مردم دنیا داشته است ،سرگرم کردن آنها به زیبایی های دنیا است که

       شیرینی ایمان را از دل می کند.مواجهه با ماهواره نیاز به یک موج مردمی دارد و با قانون کنترل نیست ؛ البته      قانون یک کار حداقلی انجام داده و وظیفه خودش را انجام می دهد و ممنوعیتی را قرار می دهد تا قبح این کار     نریزد.باید به آشنایان و اقوامی که اهل ماهواره دیدن شده اند ، خطر آن را گوشزد کرد.  خطر آن این است که شیرینی ایمان چشیده نمی شود و حلاوت ایمان از قلب می رود ، بعد از آن چه باید کرد ؟اگر حلاوت ایمان از بین برود با چه چیزی می توان سرگرم شد؟

    مزه حلاوت ایمان خیلی بیشتر از حلاوت های دنیا است .امیرالمومنین (علیه السلام) در یکی از کلمات حکمت آمیز خود می فرمایند:زیبایی باطنی خیلی بیشتر لز زیبایی ظاهری است(غررالحکم/393) .

    ماهواره ها و فیلم های غربی خیلی تلاش می کنند تا زیبایی ظاهری را منتقل کنند ولی ما زیبایی های بسیار فوق العاده ای در دین خود داریم که روزی جهان را فتح خواهد کرد.غرب امروزه به ته خط رسیده است.زیبایی های ظاهری دیگر نمی تواند غربی ها را سرگرم کند آنها منتظر جرقه ای از طرف ما هستند.


    علیه راحت طلبی خودتان قیام کنید، تا گرفتار لذت طلبی نشوید.
    اگر امروز ماهواره آمده اند و می خواهند شما را با هوس رانی ها و شهوت پرستی خراب کنند ،شما برای مقابله با آن ،علیه راحت طلبی خودتان قیام کنید.
    وقتی دشمن از آن طرف دارد پیش روی می کند و شما را به سمت لذت پرستی سوق می دهد ،شما از این طرف پیش روی کنید ؛یعنی شروع کنید با راحت طلبی خودتان مخالفت کردن ،تا گرفتار لذت طلبی نشوید.چون کسی که علیه راحت طلبی خودش قیام کند ،طبیعتاَ مبارزه با لذت طلبی برایش راحت خواهد بود.


    برای مقابله با راحت طلبی باید برنامه داشته باشید.
    حالا ما چطوری باید علیه راحت طلبی خودمان قیام کنیم؟ یک وقت فکر نکنید که اگر یک خطر یا مشکلی برای شما پیش آمد و شما مجبور شدید یک مدتی راحتی خود را کنار بگذارید فاین کار شما قیام علیه راحت طلبی محسوب می شود! چون بعد از اینکه آن خطر برطرف شد ،آن ناراحتی موقت را برای خودتان جبران می کنید و چند برابر آن به خودتان راحتی می دهید! این قبیل کارها( که انگیزه اش فرار یا ترس است ) اثر و فایده ای درمقابله با راحت طلبی انسان ندارد ،برای مقابله با راحت طلبی باید برنامه داشته باشید.اینطور نیست که هر تحرک و فعالیتی قیام علیه راحت طلبی محسوب شود،کما اینکه هر نوع تحرک بدنی هم ورزش محسوب نمی شود و آثار و فواید ورزش را ندارد.
    حضرت امام (ره) که برای نماز شب بیدار می شدند ،به جای اینکه یک بار بلند شوند و همه رکعات نماز شب را بخوانند چند مرتبه بلند می شدند ،یعنی اول بلند میشدند و دو رکعت از نماز شب را می خواندند و دوباره بلند می شدند و دو رکعت دیگر می خواندند .
    چون اصل سختی نماز شب،همان بیدار شدن از خواب است که فرمود ((پهلوهایشان از خوابگاه هایشان دور می شود و خدای خود را می خوانند.)) (سجده/16)

    چون کندن از خواب شیرین ،خیلی سخت است .وکسی که این طوری تمرین کند، روحش علیه راحت طلبی قوی و مستحکم می شود.


    آیا جوانان از خودشان سوال کرده اند که چراسلطه طلب های بزرگی که بر عالمتسلط دارند و می خواهند جوامع ذلیلی در مقابل خودشان داشته باشند ، اینقدر به جوان ها توصیه می کنند :بروید سراغ لذت بردن؟


    چونلذت واقعا نقطه مقابل عزت است ، آدم بخواهد عزت خودش را حفظ بکند ، چه از نظرشخصیتی و درونی و معنوی ، وچه از نظر اجتماعی ، از خیلی از لذت ها باید چشم پوشی کند.

     

    از خدا می خواهیم که به حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) ریشه های بدی ها را در دل ما بسوزاند وسرگرمی و لذت و راحتی ما را در ذکر و لقاء خودش قرار دهد.


    گفتاری از استاد پناهیان

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-19] [ 10:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مسابقه=مطابقه ...

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [چهارشنبه 1394-11-14] [ 11:43:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیرات شوم موسیقی در وجود انسان ...



    • ایجاد عدم تعاون و توازن اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک
    • کوتاهی عمر
    • مرض مانی(نوعی جنون)
    • مرض پارانویا (نوعی مرض روحی، که شخص ادعاهای بی مورد کرده و خود را شریف تر و بالاتر از همه می داند.)
    • مرض سیکلوتمی (نوعی بیماری روانی که شخص گاهی می خندد وگاهی گرفته و غمگین شده از   خود ترشرویی نشان می دهد.)
    • ضعف اعصاب
    • اختلالات دماغی (اغتشاشات مغزی، هیجانات روحی)
    • تاثیرات قلبی
    • واسطه انتحار و خودکشی
    • بیماری فشار خون
    • عامل فحشاء
    • تضعیف و تضییع حس شنوایی
    • تضعیف و تضییع حس بینایی
    • سلب اراده وشکست شخصیت
    • سلب غیرت
    • عامل جنایت
    • جلب توجه غیر طبیعی
    • تهییج شهوت
    • اتلاف وقت

     

     

    مشاهده شده در کتاب 40 نکته درباره ی موسیقی / سید اسماعیل شاکر اردکانی/ ص 29

     

    موضوعات: اخبار مدرسه
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً. ...

    در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ حضرت امام خمینی (ره) پس از نزدیک به ۱۵ سال دوری و تبعید از

    وطن، در میان استقبال پرشور مردم ایران به کشور بازگشتند.


    ورود امام خمینی رحمه الله به ایران

    شامگاه یازده بهمن، هواپیمای امام خمینی رحمه الله غرش کنان از فرودگاه شارل دوگل فرانسه به آسمان پرواز کرد. امام نماز شب را در طبقه دوم هواپیما به جای آورد و سپس در طبقه پایین هواپیما استراحت کرد. مهماندار هواپیما از مشاهده آرامش امام متعجب شده بود.

      هنگام طلوع فجر، امام و همراهان نماز صبح را به جماعت به جا آوردند. زمان ورود هواپیما به آسمان ایران، خبر

      مسافران همراه امام خمینی (ره)نگاری از امام پرسید: «چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ.» امام هیچ ا           حساسی نداشت؛ چرا که او فقط بر مبنای تکلیف عمل می کرد. پیروزی و شکست برای او، هر دو زیبا بود.   همان طور     که  شکست، او را ناامید نمی کرد، پیروزی نیز احساسات شخصی اش را برنمی انگیخت.

      پرواز بازگشت سید روح‌الله خمینی از فرانسه به تهران با همراهی تعداد زیادی انجام شد که شامل سیاست‌مداران انقلابی،      ماموران آمریکایی، چریک‌های آموزش دیده، خانواده آیت‌الله خمینی و خبرنگارها بودند.


    12 بهمن 1357 و پرشکوه ترین استقبال تاریخ

    در دوازدهم بهمن 1357، پرشکوه ترین استقبال تاریخ جلوه گر شد. این روز یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ معاصر ایران است و شور و شوق مردم در آن وصف ناپذیر بود. 

    عده زیادی از مردم، خود را به تهران رسانده بودند تا در مراسم استقبال از امام شرکت کنند. تقریبا در ساعت شش صبح، خیابان ها سرشار از جمعیت بود.

    مردم با تاق نصرت و گل، خیابان ها را تزیین کردند و در قلب استقبال کنندگان، دریایی از اضطراب و شادی موجمی زد.در ساعت نه و سی دقیقه صبح، محبوب ملت و پرچم دار آزادی به وطن برگشت. چند لحظه پس از گشوده شدن در خروجی هواپیما، امام در حالی که دستشان در دست مهماندار فرانسوی بود، در مقابل دیدگان مشتاقان ظاهر شد. همه اشک شادی می ریختند.

    فریاد «اللّه اکبر» به هوا برخاست.اول صبح، میلیون ها نفر در دو طرف خیابان های مسیر امام خمینی رحمه الله ایستاده بودند و پنجاه هزار نیروی انتظامی مردمی مشغول منظم کردن آنها بودند.


    امام خمینی رحمه الله در فرودگاه مهرآباد

    امام خمینی رحمه الله در فرودگاه مهرآباد پس از شنیدن پیام ملت، سخنانی ایراد فرمود.

     ایشان ابتدا از تمام اقشار ملت از پیر و جوان، روحانی و کسبه، قاضی و وکیل، کارمند و کارگر و کشاورز که در راه رسیدن به پیروزی رنج و مصیبت دیدند و ثابت قدم ماندند، صمیمانه تشکر کرد.

     ایشان در بخشی از سخنان خود، تلاش های محمد رضا را برای بازگشت به ایران و حفظ سلطنت، ناکام خواند و     تلاش های آنان را به دست و پا زدن برای حفظ سلطنت تعبیر کرد.

      امام در این سخنان با بیان رمز پیروزی فرمود: «ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به   واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیت های مذهبی با مسلمین،

       وحدت   دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت روحانی و جناح سیاسی. ما باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت      کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم».



    مهم ترین پیامدهای بازگشت امام خمینی به ایران

    دو حادثه، از مهم ترین پی آمدهای بازگشت امام خمینی رحمه الله است که به سرعت موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد: انتصاب دولت موقت و بیعت نظامیان با امام خمینی رحمه الله . امام خمینی در 26 دی ماه در آستانه خروج شاه از کشور اعلام کرد که ما دولت را به همین زودی اعلام خواهیم کرد.

    در پانزده بهمن، نخست وزیری مهندس بازرگان به تصویب شورای انقلاب رسید.

    در نوزده بهمن، عظیم ترین راه پیمایی در سراسر کشور شکل گرفت و میلیون ها نفر از دولت منتخب امام خمینی رحمه الله حمایت کردند. از سوی دیگر، در دهه انقلاب، ارتش که تنها نقطه اتکای رژیم بود، به انقلاب پیوست. فرار، نافرمانی، اعتصاب، شرکت در تظاهرات و سرانجام، بیعت با امام خمینی رحمه الله ، نشانه همراهی ارتش با امام بود که در نوزده بهمن به اوج خود رسید. در نتیجه، رژیم بدون پشتوانه به سرعت از هم پاشید و انقلاب اسلامی در 22 بهمن به پیروزی نهایی رسید.

    موضوعات: اخبار مدرسه
    [دوشنبه 1394-11-12] [ 10:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت