زن ترکیه ای در سریال های ماهواره

زن شرقی و مسلمان ترکیه مدرن، بیشترین قرابت فرهنگی و ظاهری را با زن ایرانی داشته و از این حیث، همذات پنداری بیشتری را در مخاطب فارسی زبان بر می انگیزد. این زن که در همه سریال های ترکیه ای بدون استثنا مشاهده می شود، بیشترین نقش آفرینی داستانی را در سریال های ماهواره ای ایفا می کند. این را نیز باید عنوان داشت که سریال های ترکیه ای درام هایی عاشقانه یا اجتماعی با محوریت یک زن می باشند. سریال هایی نظیر «حریم سلطان»، «عفت»، «مرحمت»، کوزی گونی»، «دیلا خانم»، «عشق ممنوع» و … از این دست می باشد.

زن ترک در سریال های ماهواره، نسخه بدل زن آمریکایی در یک کشور آسیایی و مسلمان است که به مرور زمان در حال تبدیل شدن به زن آمریکایی یا همان زن الگوی مدرنیته است. در حقیقت این دو نمایانگر یک زن هستند، زنی مدرن که گاهی تنها نشانه هایی از سنت های فرهنگی، بومی یا حتی دینی را با خود به یدک می کشد.

 

مشخصات بارز و مشترک زن در اسلام و سریال های ماهواره


1ـ معنویت گرایی

زن ترک:

· زنی مسلمان که اغلب از مسلمانی تنها نام آن برایش مانده است. زنی سنتی(دارای نشانه هایی از سنت های فرهنگی ترکیه) که در مرحله گذار به مدرنیته است. همواره در تلاش برای کسب برتری های ظاهری و خودنمایی و فخر فروشی.

زن آمریکایی:

زنی است که ارزش های معنویی و خدامحورانه در میان

آنها جایگاهی ندارند و خود را به بهایی ناچیز دنیایی می فروشد.

 

بانوی مسلمان:

توجه قلبی اش به “خدا”‌ است

یک هنرپیشه که شاید اعتقادی به حجاب هم نداشته باشد، وقتی در نقش مادران، همسران و دختران پیامبران و اولیای الهی صلوات الله علیهم(مثلا در نقش حضرت مریم سلام الله علیها) بازی می کند، با پوشش کامل و ساده و رفتار متین و موقرانه ظاهر می شود. در این حالت هر بیننده ای او را بسیار زیباتر و جالب تر می بیند، چرا که چهره ای روحانی و معصومانه دارد. این است که همه ی دختران و زنان در لباس احرام و با چادر نماز و بر سر سجاده، زیباتر و جالب ترند. اعتقاد به خدا و حیایی که در سیمای یک دختر ظاهر می شود، با هم ربط دارند .

اما زنان مسلمان: دختران ” شش سال ” زودتر از پسرهای هم سنش به عقلانیت، خودکاری، خودباوری، خود انضباطی، خود مدیری و بلوغ می رسند. دختری که به این مراحل از رشد رسیده است، خود را گنج بی پایانی از مهر و محبت و ” صفات ” زیبا می بیند و نیازی به ” خودنمایی”‌، “بدن نمایی”‌، ،”‌ریاکاری”‌ و “رفتارهای مصنوعی ” ندارد. بنابراین گفتار، رفتار و اخلاق او خردمندانه و شایسته و شخصیت او و با وقار و زیبا و در یک کلام “تماشایی”‌ است.

 

2ـ پوشش

زن ترک:

چشم و هم چشمی و رقابت های زنانه، از بارزترین مؤلفه های شخصیتی اوست. به دنبال مدگرایی و تنوع طلبی در ظاهر به ویژه در پوشش و لباس است.

زن آمریکایی:

زن آمریکایی در رعایت پوشش به هیچ ارزشی پایبند نیست و برهنگی از ویژگی های آنها به شمار می رود هرچند در پوشش به مد روز توجه دارد ولی مدگرایی افراطی در سریال های آنها دیده نمی شود.

بانوی مسلمان:

او قدر و قیمت خود را می داند و مانند آن زنانی نیست که به گفته رسول خدا (صلی الله علیه و آله)  در عین پوشیدگى برهنه اند (لباس هاى بدن نما و جوراب هاى نازك مى پوشند) هوسباز و دلفریب مى باشند، موهاى خود را طورى آرایش مى كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى كند. اینان داخل بهشت نمى شوند و حتى بوى آن را استشمام نمى كنند، با این كه بوى بهشت از راه بسیار دور شنیده مى شود. جهانگردان فراوانی با تحمل هزینه های سنگین از کشورهای مختلف به عشق تماشای متانت “راه رفتن”‌ و ظرافت “چای ریختن”‌ دختران ژاپنی همه ساله به ژاپن سفر و وقار آنها را تحسین می کنند.

3ـ رابطه با جنس مخالف

زن ترک:

زنی عاشق که در روابطش همواره به دنبال عشق اساطیری است و برای رسیدن به آن تن به هر کاری می دهد. روابطش با جنس مخالف بر پایه عشق بنا شده است ولی اغلب عاشق مردی غیر از شوهر  خود است. خیانت به عشق را جایز نمی داند ولی بر ای رسیدن به عشق خود(به بهانه عشق) خیانت به خانواده و شوهر را جایز می داند.

زن آمریکایی:

زنی آمریکایی که اغلب با دو یا چند مرد ارتباط دارد و البته این روابط از نظر او امری عادی است که چیزی از ارزش های او کم نمی کند. اعتقادی چندان به عشق نداشته و روابطش اغلب بر پایه لذت های جنسی یا دوستی های سطحی و زودگذر است. در برخی موارد چندین ازدواج ناموفق را تجربه کرده و از این رو مجاب شده است که شخصیتی کاملاً مستقل از خانواده و همسرش داشته باشد.

بانوی مسلمان

همه دختران جهان کانون مهر و عاطفه اند و بنابراین در زبان عربی “آنسه”‌ نامیده می شوند. زیرا از همان خردسالی “نوازشگری”‌ را “بدون هیچ آموزشی”‌ نسبت به هر عروسک بی جان و بی تحرکی ابراز می کنند و با مهربانی با عروسک شان سخن می گویند.
دختری که رشد و رفتار طبیعی دارد، به جای “احساس نیاز کاذب به پشتوانه”‌ می تواند با شیرین زبانی، آراستگی  و متانت رفتاری خود پشتیبان دیگران باشد و به آنها “امید”‌ بدهد و برای “درس و کار و عبادت و زندگی”‌ انگیزه بخش باشد و در عین حال “آرامش”‌ ببخشد.
توانایی دارد از شوهرش یک “مرد”‌ بسازد.مانند مهندسی که از یک “ویرانه”‌، قصری زیبا و رفیع می سازد، هر دختری با هر رنگ و قد و اندامی اگر خودش را به درستی بشناسد و بخواهد، می تواند مظهر”‌صفات”‌ جمال الهی باشد و هنرمندانه و با تکیه بر نکات مثبت، از شوهرش که ممکن است فراموشکار، هوسباز، رفیق باز، متغیر، خشن، افسرده، خسیس و یا ولخرج باشد، مردی عاقل، بالغ، ذاکر، وظیفه شناس، مومن، امیدوار، متعهد، متعادل و مجاهد در یک کلام یک “مرد”‌ بسازد. بی جهت نیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اَلمَرأَةُ الصّالِحَةُ أَحَدُ الكاسِبَینِ: زن شایسته یكى از دو عامل پیشرفت خانواده است.

 

4ـ روابط اجتماعی

زن ترک:

زنی که موفقیت های شغلی برایش در اولویت است تا جایی که برای حفظ آن به هر کاری تن می دهد از جمله روابط نادرست، فتنه و دروغ.

زن آمریکایی:

زنی آمریکایی زنی شاغل که موفقیت ها شغلی مهمترین ارزش زندگی او محسوب می شود.

بانوی مسلمان:

در هر فیلمی، مهمترین نقش را کارگردان دارد و در هر تصویری حضور موثر او را می توان دید، اما در هر فیلمی این هنرپیشگان هستند که ظهور”‌ دارند و اندیشه و نظر کارگردان را با صدا و رفتار و حالات خود ابراز و اظهار می کنند.

در مدیریت خانواده و جامعه و در همه ابعاد اقتصادی، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی نیز دو نقش اصلی وجود دارد: حضور و ظهور. یک گروه حضوری موثر دارند و یک گروه هم ظهوری واسطه ای.

خداوند حکیم به زن موقعیت، صفات و استعدادهایی داده که می تواند در بیشترین ابعاد زندگی خانواده و جامعه و جهان ، نقش کارگردان ،یعنی حضوری موثر اما نامحسوس را داشته باشد.

زن انبیا، اولیاء و عقلا را مجذوب خود می کند و مردان را با سر انگشت هنرمندی خود به مسیر حق و خیر و کمال و یا باطل و شر و فساد می کشاند.

اگر دختر از کرامت و قداست خود به عنوان یک زن غافل بماند، گرفتار ” بحران هویت”‌ می شود. در این صورت تبرج و ظهور و انگشت نما شدن در کوچه و خیابان برای او “ارزش”‌ می شود، مسحور زبان بازی جوانان هرزه می گردد، اسیر بی بند و بارترین افراد خواهد شد و برده ی جنایتکارترین صاحبان ثروت و قدرت و تزویر می شود. چنین دختری نارضایتی، ابتذال و متلاشی شدن از درون خود را با تداوم خودنمایی و هرزگی پنهان کند
.


5ـ مقابله با مشکلات

زن ترک

· در شرایط بحرانی، خاص و البته به ندرت به شراب، سیگار و امثال آن پناه می برد. اما مصرف اندک مشروبات الکلی در میهمانی ها برایش امری عادی است.

زن آمریکایی

مصرف شراب، سیگار و امثال آن، تفریح عادی اوست و گاه در این زمینه زیاده روی می کند.

بانوی مسلمان

هر گز خود را در معرض این مواد قرار نمی دهد و البته شوهر و فرزندان خود را راهنمایی می کند که هرگز به این سمت نروند.

معرفی هر چیز نمونه گاهی به صورت مفهومی و کلی انجام می شود که در این تعریف همان گونه که اشاره کردیم باید معرّف، مجموعه اوصاف و مسایلی که در کمال آن چیز دخالت دارند در نظر بگیرد و به آن بپردازد ـ و گاهی هم به گونه نشان دادن و تعیین مصداق است. در مورد انسان و یا زن نمونه هم این چنین است. شکل اول آن با دشواری چندانی روبه رو نیست و با وقوف نظری به ارزشها و کمالات انسانی می توان بدان دست یافت.

بر این اساس می توان گفت: زن نمونه کسی است که با برخورداری کامل از دانش مفید و هدایت گر، اندیشه و تعقّل، معنویت و اخلاق و خداشناسی، ادب خانوادگی و اجتماعی و تواناییهای جسمی و روحی، بتواند همسری شایسته برای شوهر و مادری خوب و وظیفه شناس برای فرزندان بوده و با حفظ معقول و خداپسندانه شؤونات و خصایص زن مسلمان، در بیرون خانه نقشی را که اجتماع بر عهده او گذاشته است به درستی و امانت ایفا کند. و بدیهی است آنچه برشمردیم مراتب و درجات بسیار زیاد داشته و دامنه ای بس وسیع دارد و هر زنی در آنچه گفتیم قوی تر باشد، جنبه نمونه بودن او هم برجسته تر و درخشنده تر خواهد بود.

و اما اگر معرفی زن نمونه، به لحاظ مصداقی و عینی آن باشد، خالی از دشواری نیست زیرا چنین کاری مستلزم این است که شخص معرفی کننده به خوبی به اوصاف و سجایای اخلاقی و ملکات نفسانی شخص معرفی شده و نیز دیگرانی که باید در مقایسه با آنان این کار صورت پذیرد و میزان قوت و ضعف هر یک از آنها واقف باشد، تا بتواند قضاوتی درست و منطبق با واقع داشته باشد و این به خاطر این است که ما با این کار به دنبال این هستیم که شخص معینی را به عنوان نمونه انسانی به سایر مردم نشان دهیم تا آنان او را الگو و مقتدای خود قرار داده و با دلی راحت به سوی همانندسازی خویش با او حرکت و اقدام کنند. و همه می دانیم چنین کاری بسیار سخت و پیچیده و نسبت به مراحل و مراتبی از آن برای انسانهای عادی غیر ممکن است. و هر چه دامنه علم، فرهنگ، تعقّل و آداب انسانی بین اقشار مختلف جامعه به لحاظ کمیّت و کیفیّت گسترش یابد، این کار با دشواری بیشتری روبه روست. زیرا بر اثر گسترش معرفتها، افراد انسانی به لحاظ مکارم و درجات کمالی به هم نزدیک تر شده و فاصله بین مراتب آنان کمتر می شود و در این اوضاع انگشت تعیین روی فردی خاص به عنوان نمونه انسانی گذاشتن، کاری است در نهایت اشکال.




 

موضوعات: اخبار مدرسه
[دوشنبه 1393-10-22] [ 02:51:00 ب.ظ ]