حوزه علمیه فاطمیه الیگودرز
نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




اجتماعی فرهنگی مذهبی سیاسی اعتقادی




جستجو







احادیث


حدیث موضوعی



آشنایی با سوره های قرآن


سوره قرآن



نسیم رحمت الهی در همه جا جاری و ساری است





زیارت عاشورا


زیارت عاشورا



نگاه زیبا از شما مطالب زیبا از ما



وصیت نامه شهیدان


مهدویت امام زمان (عج)



خبرنامه





اخبار علمی





آمار


  • امروز: 10
  • دیروز: 10
  • 7 روز قبل: 345
  • 1 ماه قبل: 1343
  • کل بازدیدها: 68749



  • ساعات عمر در حال گذر است


    ساعت فلش مذهبی



    پخش زنده حرم


    پخش زنده حرم



    مهدویت


    مهدویت امام زمان (عج)




    مراجع تقلید


















    دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد











     
      به وبلاگ فاطمیه (سلام الله علیها) خوش آمدید ...

    به وبلاگ فاطمیه (سلام الله علیها) خوش آمدید



      چیستان ...

    1-آن چیست که گر فرو دهیم همیشه به جا و زنده هستیم ما را اگر فرو دهد او ما مرده گم شونده هستیم؟

    2-آن چیست که گر آب بنوشد ،باید زه جهان چشم ببندد؟

     

     

     

     

    موضوعات: یا ابا صالح المهدی ادرکنی
    [دوشنبه 1391-08-22] [ 11:04:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      کمی با هم بخندیم نه به هم بخندیم ...

    جلو افتادن از استاد

    معلم یک مدرسه که به تنبلی شهرت داشت همیشه در جستجوی شاگرد تازه ای بود تا به او درس بدهد اما هیچ شاگردی برای مدت زیادی نزد او نمی ماند.سرانجام روزی شاگردی برای درس خواندن نزد او آمد.معلم از همان اول سعی کرد با واگزاردن کاری غیر منتظره به شاگرد تازه وارد ،او را اذیت کند.از اینرو نگاهی به نو آموز کرد و گفت :"خب،از آنجایی که تو بیشتر از من اصرار داری که کنار من درس بخوانی ،این  وظیفه توست تا فورا میزی تهیه کنی و به اینجا بیاوری."نوجوان سوال کرد :"یک میز!برای چه آقا؟"معلم جواب داد:برای اینکه طبق دستورات دینی هدیه هایی روی میزمان بگذاری و در اولین جلسه درسمان ،آن را به معبد ببریم و تقدیم کنیم. نو جوان با خونسردی گفت:به نظر من نیازی به این کار نیست،من روی زمین می نشینم و شما هدیه هایتان را بر کمر من بگذارید و به این ترتیب آنها را به معبد می بریم .در این صورت نه وقت تلف می شود و نه اینکه نیازی به تهیه کردن میز هست ."با شنیدن این جواب معلم از جایش بلند شد و در برابر نوجوان نابغه تعظیمی کرد و گفت :"خب فرزندم نیازی نیست که تو در نزد من درس بخوانی تو در تنبلی و سهل انگاری خیلی از من جلوتری برو به سلامت.”

    موضوعات: یا ابا صالح المهدی ادرکنی
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قسمتی از نامه چارلی چایلین به دخترش ...

    …جرالدین:شنیده ام آنجا در نمایش نورانی و با شکوه نقش “شاهدخت ایرانی “را بازی می کنی که اسیر تاتار ها شده است.شاهزاده خانم باش و بمان ،ستاره باش و بدرخش،اما اگر قهقهه تحسین آمیز تماشاگران ،عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند ،تورا فرصت هوشیاری داد در گوشه ای بنشین نامه ام را بخوان و به صدای بابایت گوش فرا ده.

    من چارلی هستم ،من دلقکی بیش نیستم،امروز نوبت توست،من با آن شلوارک گشاد رقصیدم اما تو با جامه حریر شاهزادگان میرقصی،کف زدن های تماشا گران گاه تورا به آسمان ها می برد .اما گاهی نیز بر روی زمین بیا و زندگی مردمان را تماشا کن،زندگی آن رقاصان دوره گرد کوچه های تاریک را که با شکم گرسنه می رقصند و با گام هایی که از بینوایی می لرزد ،من یکی از اینان بودم .من طعم گرسنگی را چشیده ام !من درد بی خانمانی را کشیده ام!جرالدین،در دنیایی که تو زندگی می کنی ،تنها رقص و موسیقی نیست ،نیمه شب هنگامی که از سالن با شکوه تئاتر بیرون می آیی آن تحسین کنندگان ثروتمند را فراموش کن ،اما حال آن راننده تاکسی را که تو را به منزل می رساند سوال کن حال زنش را هم سوال کن اگرآبستن بود و اگر چیزی برای خریدن لباس های بچه اش نداشت کمکش کن و با مترو و اتوبوس شهر را بگرد ،مردم را نگاه کن،یکبار با خودت بگو “من هم یکی از آنان هستم"وقتی به آنجا رسیدی که یک لحظه خود را برتر از تماشا گران خویش بدانی همان لحظه صحنه را ترک کن .برهنگی بیماری عصر ماست.به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری.به هر حال امید وارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختی ها می شود.می دانم که یدران و فرزندان همیشه جنگی جاودانی با یکدیگر دارند.امید وارم چارلی را ،فراموش نکنی،من فرشته نبودم اما تا آنجا که در توانم بود تلاش کردم تا آدم باشم.تو نیز تلاش بکن حقیقتا آدم باشی.

    موضوعات: یا ابا صالح المهدی ادرکنی
    [یکشنبه 1391-08-21] [ 10:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      توصیه های تغذیه ای ...

    امام صادق (ع) می فرمایند:هیچ کس نیست مگر آنکه دارای رگ و ریشه جذام است.شلغم را در زمان خودش بخورید ،جذام را از شما دور می کند.

    امام کاظم (ع) فرمودند:خوردن کدو عقل را زیاد می کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: به بیماران تب دار خود سیب بدهید،زیرا برای آنان چیزی نافع تر از سیب نیست.

    موضوعات: یا ابا صالح المهدی ادرکنی
     [ 10:06:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چراها؟ ...

    چرا در اسلام سفارش به خوردن صبحانه شده است؟ صبحانه نقش موثری در تقویت و تحکیم بنیه جسمی دارد و دارای اثر نشاط بخش و نیرو افرینی است.اهمیت ان به این اندازه است که گفته شده خوردن حتی یک لقمه در صبح سبب حفظ نگهداری قوت و قدرت بدن می شود.پیامبر اکرم (ص)می فرماید :کسی که می خواهد در این جهان نا پایدار باقی بماند و عمر طولانی داشته باشد هر روزصبح غذا بخورد .

    چرا وقتی کسی می میرد او را رو به قبله می گذارند؟حضرت علی (ع) فرمودند :رسول خدا (ص)بر مردی از اولاد عبد المطلب وارد شد که در حال جان دادن بود و او را به طرفی غیر از قبله خوابانده بودند پیامبر (ص) فرمود او را به طرف قبله اش کنیدچرا که وقتی چنین نمودید فرشتگان بر او رو می اورند و پیوسته چنین است تا قبضه روح شود.

    چرا پیامبرا به هر در خواستی برای معجزه پاسخ مثبت نمی دادند؟زیرا این گونه در خواست ها درخواست هایی است که بعد از اتمام حجت و اثبات نبوت ان حضرت از هر سه راه(قرائن صدق بشارت پیامبران پیشین و ارائه معجزه)انجام می گرفت و حکمت الهی اقتضای اجابت چنین در خواست هایی را نداشت.

    موضوعات: سالهاست که در انتظار تو نشستیم
    [شنبه 1390-06-19] [ 12:22:32 ب.ظ ]



     لینک ثابت