خدای متعالی اسبابی فراوان برای امان بخشیدن به انسان از شر آفریده ها تدارک دیده است.گاهی وجود همین اسباب و وسائط ،مانند حجابی بر یک واقعیت ما را از ناتوانی خود در محافظت از خویشتن غافل می سازد،اما با توجه به شر برخی پدیده ها می توان فهمید که برای حفظ خویش از شر مخلوقات ،چقدر عاجز و ناتوانیم.کافی است به تاریکی ،سحر و حسادت توجه کنیم.

 

در میان تاریکی که از خطرات احتمالی غافلیم چه راهی برای حفظ خویش داریم؟اگر حیوان درنده یا گزنده ای یا انسان شروری بخواهد به ما آسیبی برساند بی آنکه ما از وجود او آگاه باشیم ؛اگر ساحران با ورد و جادو و دمیدن در گره ها بخواهند ما را دچار مشکل کنند،بی آنکه ما از اصل مسحور شدن خویش و راه ابطال آن خبری داشته باشیم ؛اگر برادر یا دوستمان نسبت به ما حسادت بورزد و بخواهد ضرری به ما برساند،بی آنکه از نیت سوء او آگاه باشیم؛در برابر این شرور نهان،چه کاری از دست ما برمی آید و چه راهی برای نجات خویشتن از شر آنان سراغ داریم؟

 

اینجا دیگر اسباب و عوامل خدادای پناه  جستن از خطر به کار نمی آید.فرصت مناسبی است تا ناتوانی خویش را با همه وجود دریابیم و به دنبال پناه و پناهگاه حقیقی باشیم.باید بدانیم که حتی اشرف مخلوقات هم در دفع شر مخلوقات خدا باید به آفریننده آنها پناه ببرد و جز این راهی نیست.

 

موضوعات: فرهنگی
[چهارشنبه 1392-02-25] [ 11:49:00 ق.ظ ]