زمستان آهسته آهسته از راه می رسد؛ زمستان منجمد، زمستان یخ زده، برگی بر درخت خرمالو نیست، طبیعت به خواب رفته است. برف می آید و هوا مه آلود…به راستی چگونه می توان زمستان را توصیف کرد؟زمستانی که بعد از خود ، بیداری طبیعت را در پی دارد. آیا شماهم زمستان را دوست دارید؟ من این فصل زیبا و دل انگیز را بسیار دوست دارم ، زیرا وقتی در هوای سرد به حیاط خانه ام می روم از سردی هوا شاد و مسرور می شوم، برای این که سردی برای من شاد کننده است.نمی دانم، در یک روز برفی زمستانی به بیرون شهر یا دامن طبیعت رفته اید یا نه؟بعضی می اندیشند فقط ، سبزه و درخت، مظهر زیبایی طبیعت است، درحالیکه دشت گسترده سفید پوش و درختانی که جامه های پنبه ای بر تن کرده اند؛ و بام های برف اندود خانه ها، خود عالمی دارند؛ بسیار زیبا و چشم فریب. اگر تمام فصول سال، بهار بود؛ فکر نمی کنید که یکنواختی طبیعت سبز آزار دهنده می شد؟ آفریننده حکیم جهان ، این گوناگونی و تنوع مناظر طبیعت را ، در فصول چهارگانه سال ، طوری به توالی نهاده است که ، هر ذوق سلیمی از همۀ این جلوه ها و زیبایی ها لذت می برد. زمستان هم برای خود دنیایی است. اگر از جنبه های ظاهری بگذریم، چند نکته می ماند که رعایت آن ها، شادی و نشاط ما را کامل می کند. یکی رعایت حال بینوایانی است که در سرمای زمستان ، آذوقه و سوخت نداشته باشند. و دیگر رعایت حال پرندگانی که بر روی زمین های برف پوش، دانه نمی یابند و چه خوب است که انسان ها تا حد امکان با پاشیدن دانه و غذا، لااقل در یاط خانه ها ، به این آفریدگان زیبای خداوند عنایتی کنند.
موضوعات: فرهنگی
[یکشنبه 1392-10-15] [ 11:00:00 ق.ظ ]