چرا اسراف؟

با همه ی زشتی و نا بخردی که در اسراف است، چه عاملی سبب آن می شود؟ انگیزه درونی و حالت روحی و روانی مسرفان چیست؟ در کلام مولا علی (علیه السّلام) نمونه هایی از عوامل اسراف مطرح شده است: 1- سر مستی: بعضی ها سر مست ثروت و مال می شوند و نمی دانند با آن چه کنند و چه گونه خرج کنند. طغیان مالی بعضی ها را به ولخرجی می کشانند و هزینه های نا معقول می کنند و آن قدر دارند که نمی دانند که چگونه خرج کنند. در یکی از راه های حضرت علی (علیه السّلام) آمده است: « نسألُ اللهُ سُبحانَهُ اَن یجعلّنا و إیّاکُم مِمّن لَا تُبطِرُهُ نعمة؛ از خدای سبحان می خواهیم ما و شما را از کسانی قرار دهد که نعمت و برخورداری، آنان را سرمست نمی کند.» غروری که از ثوت زیاد سرچشمه می گیرد انسان را از یاد خدا و رضای او در مصرف، و رعایت عقلانیت در بهره وری غافل می سازد و موجب می شود که انسان خود را ببتزد و اموالش را هدر دهد. حالت سرمستی مسرفان، مثل مستان باده است که کارهای غیر معقول می کنند و پس از هدر دادن نعمت و بر سر عقل آمدن، می فهمند که در مستی مال چه اسراف ها کرده اند و چه نعمت ها هدر داده و ناسپاسی کرده اند. خرج های بیهوده و ب ثمر، کار انسان های عاقل و حسابگر نیست. 2ـ دنیاپرستی: وقتی چشم انسان حریص، به دنیاداران برخوردار و لذّت جویی ها و کامیابی ها آنان می خورد، هوس او تحریک می شود و از خدا و قیامت غافل شده، در پی دنیا و لذایذ می رود و از این رهگذر به دامن اشراف می افتد. نتیجه این گونه غرق شدن در نعمت لجام گسیختگی در لذات است که تبذیر هم بخشی از آن است. مگر می توان هم اهل بزم بود هم اهل رزم؟ افراد شکم چران و اهل عیش و نوش و بریز و بپاش، اراده ای ضعیف و همّتی پایین دارند و از آنان کارهای بزرگ و مهم بر نمی آید. 3ـ رقابت و چشم و هم چشمی: برخی از ثروتمندان و پولداران برای اینکه نشان دهند از دیگران عقب نیستند و داشته های خود را به رخ دیگران بکشند، مانور تجمل می دهند و برای رقابت با دیگران ریخت و پاش می کنند. شیوه رقابت در مادیت و چشم و هم چشمی در مصرف و تزئینات و ظواهر و فرهنگ منحط دنیا زدگان بی  محتواست که چون حقارت درون دارند با به رخ کشیدن داشته ها و هزینه های افراطی می خواهند آن خلأ را پر کنند و بر آن ضعف نفسانی پرده بکشند. تکلف و خود را به خاطر نگاه و حرف این و آن به زحمت انداختند نیز، نوعی از همین رقابت جاهلانه است. بسیاری از اسراف ها ریشه در تکلفو تعارفات دروغین و خودنمایی های رقابت جویانه دارد. ولخرجی های ایام نوروز یکی از همین نمونه هاست. در این ایام مردم با تحمیل کردن گزاف و بیهوده خود را به زحمت می اندازند و خوراکی ها و وسایلی را خریداری می کنند که گاه از آن وسایل و خوراکی ها استفاده نمی شود. آیا بسیاری از خرج های زائد و اسرافی برای آن نیست که مبادا چنین و چنان بگویند؟ این گونه تکلییف ها سبب کاهش رفت و آمدها و قطع روابط و کم رنگ شدن صله ی رحم می شود. اسراف عوامل دیگری دارد گاهی تقلید کورکورانه و بدون منطق از دیگران و روش های آباء و اجدادی است. گاهی خودنمایی و تظاهر و جلب توجه مردم است. گاهی تربیت غلط خانوادگی است. گاهی غفلت از گناه بودن آن و نکوهشی است که از دیدگاه دین نسبت به آن بیان شده است. گاهی فراموشی این نکته است که محرومان بسیاری در جامعه نیازمند همین غذاها و اموالی هستند که دور ریخته می شود. در مجموع همه ی این عوامل و ریشه ها یا به غفلت برمی گردد، یا به جهالت یا به نفسانیت.

 

 

صفحات: · 2

موضوعات: اخبار مدرسه
[چهارشنبه 1393-12-27] [ 12:21:00 ب.ظ ]