این خوشبختی چگونه می تواند ادامه داشته باشد؟  اصولاً زن و شوهر ها در زندگی زناشویی برای رسیدن به آرامش و داشتن یک رابطه صمیمانه و عاشقانه ، نیازمند دانستن برخی موضوعات و آگاهی از اسرار و راز های درونی یکدیگرند. راز هایی که شاید خیلی کم به آن ها توجه شده باشد و زیاد مهم جلوه گر نباشد! درحالی که همین رازها و بینش داشتن نسبت به آن ها می تواند همسران را به سر منزل مقصود که همانا یک زندگی زناشویی ایده آل و آرمانی است ، نزدیک کند.حال شما را با این رازها آشنا می کنیم.

رازهایی مفید برای خوشبختی زن و شوهرها

1- راز اول: خوش بین و مفید باشید!زوج های موفق، زوج هایی امیدوار و خوش بین هستند. افراد خوش بین ، سالم تر و شاد تر از افراد بدبین بوده و طول عمرشان نیز بیشتر است.آن ها دارای خلاقیت بوده و مشکلات را بهتر حل می کنند و نسبت به هم صمیمی تر و کمک حال یکدیگر هستند. پس یادتان باشد سعی کنید همواره خودتان را زوجی خوشبخت ، خوش بین و مثبت اندیش بدانید.

2- راز دوم:صمیمیت تان را بیشتر کنید!   به روزهای اول آشنایی با همسرتان فکر کنید که با هم بیرون می رفتید، به مرور زمان ب یکدیگر خیلی بیشتر از قبل علاقه پیدا کردید و صمیمیت تان بیشتر و بیشتر شد! صمیمیت و دوست داشتن و تفاهم ارتباط عمیقی است که با دیگری برقرار می کنیم و مخصوصاً احساس خود را برای یکدیگر بروز داده و تلاش می کنیم تا با تفاهمی متقابل با یکدیگر زندگی کنیم. پس یادتان باشد که با عشق و راه های درست رسیدن به صمیمیت می توانید به آرامش دست یابید.                                                                                    3- راز سوم:بیشتر با یکدیگر صحبت کنید!  اساساً زوج های خوشبخت خیلی با هم صحبت می کنند. آن ها ، اغلب چیزی برای گفتن دارند. زمانی که بحث نیز شکل می گیرد ، آن ها می توانند به راحتی از شدت آن بکاهند! می توانند خیلی زود، آرام و آسوده گردند.ابزار زوج ها برای برقراری ارتباط صمیمانۀ زناشویی ، صحبت کردن است.زمانی که همسران کم حرف هستند ، پس از مدتی مسائل و مشکلات زیادی بینشان ایجاد می شود. پس یادتان باشد که حتی زوج های خوشبخت نیز ، گاه گاهی دچار بحث و گفت وگو می شوند ، اما سعی می کنند اشتباهات شان را جبران کنند.

4- راز چهارم:روی نظر و ایدۀ خود پافشاری نکنید!   پافشاری روی نظر و ایدۀ خود، جزء قوانین نانوشته است. معمولاً چنین قوانینی توسط شریک زندگی که با او بد رفتاری می شود به وجود می آید. بنابراین تلاش کنید تا از دست این قانون نانوشته رهایی یابید. یادتان باشد پافشاری روی نظر و ایدل خود ، شیرینی ازدواج و رابطه زناشویی را از بین خواهد برد.

- راز پنجم:تعهدتان را تقویت کنید!   آیا از تعهدی که همسرتان نسبت به شما دارد، احساس آرامش و امنیت می کنید؟! آیا از عصبانی شدن و یا بی تفاوتی همسرتان رنج می برید؟! زوج های شاد بر این باورند که ازدواج ، امری مقدس است و می توان به همسر خود متکی بود. آن ها تعهد را به عنوان زنجیری در نظر نمی گیرند که مردم را به هم پیوند می زند، بلکه آن را ایستادگی و پایداری در روزهای سخت و دشوار زندگی ، البته با علاقه و اشتیاق می دانند.

6- راز ششم:رابطه ای هدف دار داشته باشید!اگر شما بر این باورید که ازدواج امری مقدس است، بدون تردید باید به برخی از مسائل خوب بیندیشید. از جمله این که:خداوند، هدفی از ازدواج تان داشته است و آن هدف شامل: رشد معنوی ، اخلاقی ، فکری است و مشکلاتی که پشت سر می گذارید ، موقعیت هایی را برای رشد معنوی تان ایجاد می کنند. پس یادتان باشد اگر فکر می کنید ازدواج مقدس است، پس این را هم بدانید که تغییرات زیادی در رفتار و زندگی مشترک تان باید بوجود آورید.

قبل از این که هواپیما اختراع شود و انسان بتواند پریدن در آسمان و سالم به زمین رسیدن را تجربه کند ، هیچ کس باورش نمی شد که بشر هم می تواند مثل پرنده ها بپرد. این اتفاق غیر ممکن می نمود و آسمان جایی بود که فقط فرشته ها حق پرواز در آن را داشتند. فرشته ها هم که از جنس آدم نبودند، پس در نتیجه پرواز در آسمان برای انسان چیزی کاملاً ناممکن و دست نیافتنی بود. ولی یک نفر این باور را نپذیرفت . او به جای پذیرفتن حرف دیگران ، آرزوی پریدن خودش را باور کرد و بر اساس این باور درونی به جست و جوی راهی برای عملی ساختن آن برخاست. اوایل با هر کسی مشورت می کرد و باور و رویای خود را با او در میان می گذاشت، می دید که مسخره اش می کنند. بعضی او را دیوانه می دانستند و معتقد بودند خودشان عاقل تر از او هستند. گروهی دیگر منتظر بودند که او شکست بخورد و آرزو می کردند چنان بلایی سرش بیاید که دست از لج بازی بردارد و مثل بقیه رام و سر به راه شود، چرا که گمان می کردند سر به راه بودن یعنی پرواز را فراموش کردن! برخی هم از کنارش بی تفاوت عبور می کردند . آن ها با خود می گفتند تا زمین هست چرا باید به آسمان پر کشید. آن ها باور داشتند که همین زمین برایشان بس است.  اما آن کسی که اولین هواپیما را اختراع کرد ، با وجودی که از نزدیک و به طور مکرر این پیام های منفی و ناامید کننده را می شنید و می دید و با تمام وجود حس می کرد، هرگز از رویای خود دست برنداشت. او رویایی بزرگ برای اوج گرفتن و از زمین بلند شدن و در اسمان سیر کردن و دوباره سالم بر زمین فرود آمدن داشت. او اسمان را هم بخشی از سهم زندگی خود می دانست. سر به راه بودن برای او به معنای تسلط بر آسمان و زمین بود. از دید او عقلی که پرواز را بلد نباشد عین جنون می نمود. او یقین داشت که روزی پریدن برای همه ممکن خواهد شد. خیلی از روزها تا مرز ناامیدی پیش رفت اما در وادی یأس و ناامیدی ساکن نشد. دوباره سر کارش برگشت و با جدیت و تلاش بیشتری به کار خود ادامه داد. سرانجام بعد از صدها آزمایش بی جواب و پر شکست یک روز توانست چند متری از زمین بلند شودو پرواز را تجربه کند. به محض این که این اتفاق افتاد ، همه چیز زندگی اش دگرگون شد. دیگر کسی او را شیرین عقل و کم خرد ندانست.  اگر خوب دقت کرده باشید می بینید که آدم های پایدار و جسور همیشه همین سرنوشت را دارند. شما هم اگر ارزوی بزرگی در سر می پرورانید ، اگر در محیطی هستید که به شما القا می کنند رسیدن به آرزویتان غیر ممکن است ، بدانید که از دست این افراد کاری برای رویای شما ساخته نیست. به همین دلیل است که استادان موفقیت دائم توصیه می کنند که مبادا تأیید و همراهی خواستن از دیگران را عامل حرکت و پیشروی خود قرار دهید. 

هر انسانی دارای شخصیت مخصوص به خود است که از کودکی در ذهن او نقش می بندد، کودکان هم از این نظر مستثنی نیستند و این به عهده شما والدین است که شخصیت او را از کودکی بسازید. اما به یک نکته باید اشاره کرد که خیلی مهم است، اگر احساس می کنید که رفتار خاصی با کودک تان شخصیت او را به درستی شکل می دهد، اما او در مقابل آن رفتار مقابله می کند، به او زور نگویید چون نتیجه عکس دارد. نتایج پژوهش های مؤسسه خانواده «ییل» نشان می دهد، 60% والدین ، فرزندان شان را ناخواسته مجبور می کنند تا از علایق آن ها پیروی کنند. این نوع پدر و مادر ها در واقع می خواهند هر ان چه را در کودکی آرزو داشتند و به آن ها نرسیده اند، روی کودکان خود پیاده کنند، برای مثال به او می گویند: برو کلاس زبان، برو پیانو یاد بگیر، بشین به زور درس بخوان، در صورتی که فرزند شما برای مثال عاشق ریاضی است و هیچ علاقه ای به زبان ندارد…   مؤسسه ییل پس از پژوهش های گسترده روی کودکان آسیایی ، اروپایی و آمریکایی روش هایی را برای والدین در نظر گرفته که خلاصه وار اشاره ای کوتاه به آن می کنیم:   # قول پاداش ندهید ! محققان می گویند بچه هایی که در ازای پاداش، کاری انجام می دهند به خاطر انتظار پاداش ، حواس شان پرت می شود. در واقع شما پدر و مادر با این کار انگیزه را در کودکان می کشید و اعتماد به نفس را از آنان می گیرید.  رویاها را دست کم نگیرید! هر کودکی برای خودش رویاها و تخیلاتی دارد، شما نباید این تخیلات و رویاها را دست کم بگیرید. علاقه را تحمیل نکنید! شاید شما دوست دارید که آن ها موفق شوند، پس آن ها را در زمینه هایی هدایت می کنید که چندان مورد علاقه آن ها نیست و حتی اگر آن ها موقتی هم موفق شوند، نمی توانند در آینده از خود خلاقیت نشان دهند.

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد ، در حالی که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد… – آهای پسرک ! آقا پسر!    پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می زد، وقتی آن خانم کفش ها را به او داد. پسرک با چشم های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:  - شما خدا هستید؟؟  - نه پسرم ، من تنها یکی از بندگان خدا هستم. – آها ، می دونستم که با خدا نسبتی دارید.

می گویند سیر ، «هزار دارو» است. خیلی ها از بوی آن بدشان می آید، اما چه می دانند این سیر چه خاصیت هایی دارد ، مهم ترین آن این است که خون را بالانس می کند…. اگر روزی یک حبه سیر میل کنید، خون بدنتان بالانس می شود، اگر نمی خواهید سیر را بجوید، اشکالی ندارد، آن را به چند تکه تقسیم کنید و مانند قرص با اب قورت دهید. اما این سیر چه ها که نمی کند….. بخوانید:   * به درمان گلو درد و سرماخوردگی کمک می کند، برای تهیه یک شربت سرفه خانگی، یک چهارم حبه سیر را در یک فنجان آب بجوشانید و مقداری عسل و شکر برای ایجاد طعم بهتر ، به ان اضافه کنید. * به شادابی پوستتان کمک کنید. اگر موهای سرتان در حال ریزش است، سیر را از وسط دو نیم کرده و آن را به سرتان بمالید و بگذارید تا نیم ساعت بماند. ظرف یک ماه موی تان رشد خواهد کرد. * در گذشته از آن به عنوان چسب استفاده می کردند، سیر را حبه کنید، له کنید، عصاره آن را در یخچال بگذارید تا به چسب سیر تبدیل شود، در گذشته های دور در چین از چسب سیر به عنوان چسب کاغذ استفاده می کردند.  *اگر دستتان خدای نکرده برید «سیر» را با هیچ آنتی بیوتیکی عوض نکنید، سیر خام را له کنید و روی نواحی بریده شده و زخم بمالید تا از عفونت جلو گیری کند.  *پشه ها به سیر حساس اند و از آن فراری اند ، اگر در منطقه ای زندگی می کنید که پشه ها شما را نیش می زنند،یک حبه سیر را از وسط نصف کنید و کنار تختتان بگذارید.   *اگر داروهای شیمیایی جوش های صورتتان را خوب نمی کنند ، دیگر باید به سیر پناه ببرید ، سیر خاصیت تمیز کنندگی خون را دارد،مالیدن یک سیر خام به صورت، جوش های صورت را نابود می کند.

پیامبرصلی الله علیه وآله می فرماید:هرگز به آنچه در دست دیگران است ،چشم ندوزید(و زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید) زیرا اندوه انسان طولانی خواهد شد و حسرت وی پایان نمی پذیرد و نعمت هایی که خداوند در اختیارش قرار داده کوچک می شمارد و در نتیجه شکر و سپاس او اندک خواهد شد.پس همواره در زندگی ات به پایین تر از خود بنگر.آدمی می تواند در زندگی دو نوع مقایسه داشته باشد:

الف)مقایسه با کسی که از نظر امکانات زندگی از او برتر و بالا تر است، که اصطلاحاً آن را ((مقایسه صعودی)) می نامند، که چنین مقایسه ای منجر به نارضایتی از زندگی می شود.
ب)مقایسه زندگی خود با کسی که در سطح پایین تر است ، که اصطلاحاً آن را ((مقایسه نزولی))می نامند و منجر به احساس رضایت از زندگی می شود. اسلام نوع اول را توبیخ نموده و نوع دوم را ترغیب می نماید. پیامبر در حدیث فوق ، آفت ها و آثار زیانبار مقایسه نوع اول را چند چیز بر میشمارد:

اول  اینکه انسان گرفتار غم و اندوه طولانی خواهد شد.زیرا در این مقایسه ، داشته ها و دارایی های طرف مقابل را بزرگ نمایی می کند و از آن طرف دارایی های خود را کوچک و ناچیز تلقی می کند و در نتیجه در خود احساس محرومیت نموده و محزون می گردد.

دوم  اینکه چنین فردی همیشه در حسرت و افسوس به سر می برد؛ زیرا فهرستی بلند از دارایی های دیگران و ناداری خود را ردیف نموده و در نتیجه پیوسته حسرت زندگی دیگران را می خورد.

سوم  اینکه آن چه را خدا به او داده ناچیز شمرده و کمبود های خود را فراوان می بیند و در نتیجه از داشته های خود احساس رضایت نمی کند. با اینکه هر انسانی در زندگی اش داشته هایی دارد که اگر به آن ها توجه کند، زندگی برایش رضایت بخش می شود.       چهارم  در این صورت بنده هیچگاه شاکر و سپاس گزار نخواهد بود، زیرا زندگی خود را یکسره محرومیت و زندگی دیگران را برخورداری می بیند و در نتیجه جایی برای شکر و سپاس مشاهده نمی کند.

پیامبر در پایان حدیث فوق ، بندگان خدا را به مقایسه نزولی دعوت می نماید و می فرماید: همواره زندگی ات را با پایین تر از خودت مقایسه کن ؛ زیرا در این مقایسه است که:

اولاً ؛ دارایی های انسان آشکار می شود و آدمی نعمت هایی که خداوند به او داده کوچک نمی شمارد.

ثانیاً ؛ انسان شاکر و سپاس گزار خواهد شد؛ زیرا به خود می گوید ممکن است دیگران چیزهایی داشته باشند که من ندارم، ولی من نیز از نعمت هایی برخوردارم که دیگران ندارند.

ثالثاً ؛ وقتی پایین تر از خود را می بیند ، در می یابد که زندگی او آن قدر هم سخت و غیر قابل تحمل نیست ، زیرا دیگرانی را دیده است که سخت تر از او زندگی می کنند.

شهریار شاعر بزرگ و با احساس معاصر در مطلع یکی از غزلهایش می گوید:
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم                                                  
روزی سراغ وقت من آیی که من نیستم
که این بیت بخاطر معنا و پیام انسانی و مهمی که در آن است به دل ها نشسته و چنان مشهور شده که به ضرب المثل می ماند.شهریار به نکته بسیار جالبی اشاره کرده که بسیاری از ما از آن غفلت می ورزیم. در واقع ما تا وقتی که کنار یکدیگریم قدر هم را نمی دانیم. شاید گمان می کنیم که چرخ زندگی هیچ گاه از حرکت باز نمی ایستد و مرگ فقط برای همسایه است . چه بسا حرف های خوب فراوانی داریم که می خواهیم به پدر، مادر، همسر، فرزند و یا دوستانمان بگوییم ، اما بر زبان نمی آوریم و می گوییم بعداً می گویم. این قید «بعداً»خیلی وقتها مثل یک سنگ بزرگ مزاحم جاری شدن چشمۀ مهربانی ما شده است و دریغا هنگامی به خود می آییم که دیگر آن فرد در بین ما نیست و فقط حسرتی طولانی برایمان می ماند که چرا زودتر دهان باز نکردیم و حرف دلمان را نگفتیم. چرا زودتر به او نگفتیم که چقدر دوستش داریم و برایمان مهم است، چرا زودتر به سراغش نرفتیم و از او نپرسیدیم که چه گرفتاری و مشکلی دارد و…
زنده یاد قیصر امین پور در شعری کوتاه این حسرت عمیق را اینگونه بیان می کند:
چرا تا شکفتم           چرا تا تو را داغ بودم نگفتم                          چرا بی هوا سرد شد باد          چرا از دهن حرف های من افتاد

خوب است بدانیم که زمان تند و شتابناک می گذرد و اگر یکدیگر را در نیابیم ، ممکن تنها ، دریغا گوی هم باشیم و حسرت لحظاتی را بخوریم که می توانستیم در کنار هم باشیم. می توانستیم گل بگوییم و گل بشنویم ، اما آن قدر کوتاهی کردیم تا این که خزان آمد و…..

چرا خانم ها همیشه از جای «گمشده ها»با خبر اند؟
پژوهشگران دریافته اند که زنان بهتر از مردان می توانند چند فعالیت همزمان را انجام دهند و این به دلیل داشتن سطح بالایی از کنترل شناختی در زنان است. گفتنی است مردان بر خلاف زنان ، قابلیت انجام تنها یک کار را در یک بازه زمانی خاص دارند و این باعث می شود که اگر دچار مشکل گم کردن اشیاء و یا فراموش کردن قرارهای کاری شوند ، کاملاً احساس سردرگمی می کنند . بررسی ها نشان می دهد زنان به دلیل انجام وظایف مادرانه و نیز کنترل امور خانه ، از توانایی بیشتری برای انجام چند وظیفۀ همزمان برخوردار هستندو این ویژگی منحصر به فرد به تدریج و در طی چندین قرن در آن ها ایجاد شده است.
*شادی درمانی کلید درمان بیماری های قلبی است
پزشکان نوع جدیدی از درمان را برای بیماران عروق قلب یافته اند که از طریق شادی صورت می گیرد.پزشکان در جدیدترین پژوهش های خود دریافته اند افرادی که دید مثبت دارند و افرادی که شاد هستند به طور قابل توجهی کمتر به بیماری عروق قلب و یا حملات قلبی مبتلا می شوند . گفتنی است بر اساس تحقیقات قلبی ،افراد افسرده و دچار اضطراب بیشترین احتمال را برای حملات قلبی دارند.
*ادویه کاری با سرما خوردگی مبارزه می کند
ادویه کاری می تواند موجب بهبود افراد هنگام سرما خوردگی شود. در این رابطه محققان دانشگاه «کاردیف» انگلیس اعلام کردند :«مصرف کاری روشی مؤثر در تسکین گلو درد است ، به طوری که موجب ترشح بزاق و کاهش سرفه و علائم گلو درد می شود.
*بعد از خوردن ترشی ها مسواک نزنید
بعد از خوردن ترشی و خوراکی های ترش مزه نباید دندان را با مسواک و خمیر دندان شست و شو داد چرا که این کار باعث می شود قسمت های سست شدۀ دندانها خراش پیدا کنند و مسواک زدن آسیب بیشتری را برای دندانها به دنبال خواهد داشت.
*افراد دیابتی موز نارس مصرف کنند
موز یکی از پر مصرف ترین میوه ها در جهان است و اغلب متخصصان تغزیه ، بیماران دیابتی را از خوردن این میوه منع می کنند. به همین خاطر این افراد که کربوهیدرات در بدنشان سریع می سوزد ،بهتر است از موز کمی نارس استفاده کنند تا موز رسیده، چرا که موز رسیده قند بالایی دارد .

1-ارزش ا و باور های منفی خود را تغییر دهید تا بدین وسیله زمینۀ جدایی از فرد مورد نظر فراهم شود.
2-از مکان هایی که احتمال دیدار آن شخص وجود دارد دوری نمایید.
3-روابط اجتماعی و دوستانۀ بیشتری با دیگران برقرار کنید.
4-بیکار نباشید و اوقات فراغت خود را با فعالیت های مختلف پر کنید.
5-در برخورد ها سنگین برخورد کنید تا رابطه کم رنگ شود.
6-به تدریج قرارها را کم کنید.
7-در صورت امکان ، منطقه زندگی خود را عوض کنید.
نکته:برای قطع دوستی با جنس مخالف بهترین راه ازدواج است.

1-اولین گام برای اداره و کنترل خشم این است که باور کنید می توانید این کار را انجام دهید.
2-بدانیم گذشت ما از کسی که موجب خشم ما شده، نوید یک زندگی تازه است. از این رو عفو، نه تنها هدیه به دیگران و افراد جامعه ،بلکه هدیه به خودمان است.
3-وقت و نیرویی که خشم از انسان می گیرد ، می تواند به فعالیت هایی اختصاص یابد که برای انسان شادی و رضایت و محبت را به دنبال آورد.
4-اگر موارد کوچک را عفو کنید، به تدریج یاد خواهید گرفت که جلوی خطاهای بزرگ دیگران را بگیرید.
5-خشم فرصت طلب است.در بدنی که خسته ، فرسوده و بیمار است. به آسانی جان می گیرد. در نتیجه به منظور اداره و کنترل خشم به خواب منظم ،غذای خوب ،لذت از اوقات فراغت ، تفریح ،عبادت و معنویات نیاز است.