|
|
|
به وبلاگ فاطمیه (سلام الله علیها) خوش آمدید |
... |
به وبلاگ فاطمیه (سلام الله علیها) خوش آمدید
|
|
حرف زدن |
... |
cument> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />
دارد . هستند اشخاص عاقل و فهیمی که وقتی پای صحبت هایشان می نشینیم ؛ احساس راحتی و شادی و درس آموزی می کنیم. ای کاش همه چنین بودند ، اما متأسفانه بسیاری از مردم نمی دانند چگونه سخن بگویند. همواره دیگران و ما را می آزارند و سینۀ ما را از اندوه بدبختی های فرضی خود پر می کنند. چه لزومی دارد که جهان را از پشت شیشۀ کبود بنگریم؟ مگر در زندگانی نقاط روشن و نورانی نیست؟ چرا آن ها را ننگریم؟ چرا خوبی ها را نگوییم؟ چرا محبت ها را متبلور نکنیم؟ پاسخ همۀ این چرا ها در دست خانواده ها و مراکز آموزشی است. این پدران و مادران و معلمان هستند که خود باید سرمشق و الگوی پسندیده ای برایمان باشند. درست و صادقانه بیندیشند و بگویند و فرزندان را همان سان تربیت کنند . مزاح و شوخی و طنز اگر در حد متعارف و مؤدبانه آن باشد نه تنها ناپسند نیست بلکه ایجاد نشاط و هماهنگی و لطف و خوشی می کند . اما وای به روزی که از حد متعادل خود خارج شود و به هرزه درآیی و توهین بینجامد . اگر در چنین مجلسی گرفتار آمدید به شما توصیه می کنم فوراً به بهانه ای از آن جمع خارج شوید . هر صبح که بر می خیزید ، به خود یاد آوری کنید که من امروز هیچ کس را با سخنانم نمی آزارم، از هیچ کس غیبت نمی کنم و هیچ سخن بیهوده ای را بر زبان نمی آورم . وقتی من ، تو و او ، همه چنین کنیم ؛ جامعه روی بهبود و صلاح را خواهد دید.
موضوعات: اخلاقی
[دوشنبه 1392-09-18] [ 09:43:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دوست داشتن |
... |
cument> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />
لقات خاطر و موضوع آن ، متفاوت است. هرچه انسان ، ابتدایی تر و خام تر باشد محدوده ی دلبستگی های او تنگ تر است و بالعکس. انسان هایی با افق دید بازتر ، دیگر به موضوعات حقیر نمی نگرند و هرچیز فاقد اهمیتی نظر آن ها را جلب نمی کند. موضوع عشق این گونه انسان ها متعالی تر و والاتر ،مثلا از عشق به مال و منال و پایگاه اجتماعی به دلبستگی ها نسبت به هم نوع بشریت منش های نیک انسانی ، و خداپرستی می انجامد. با این معیار می توانیم انسان ها را از نظر میزان و نوع تعلقاتشان دسته بندی کنیم: 1-اشخاصی سطحی ،ناپخته و دلبسته مرغوبات روزمره . 2-انسان های متعالی تر که علاوه بر رغبت به مسائل مادی و روزمره به موضوعاتی در محدوده ی اخلاق هم می اندیشند. و دسته ی سوم انسان های شریف و والا که همه ی حساسیت های خود را نسبت به مسائل بی اهمیت زندگی روزمره از کف داده اند و به جای آن ، همه ی توجهات خود را به آرمان های والایی که اندیشمندان بشری و پیامبران الهی ارائه کرده اند معطوف می دارند.
موضوعات: فرهنگی
[ 09:35:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
شادمانی |
... |
غم و شادی دو پدیدۀ آشنا از تأثرات انسانی است و بشر در طول حیات خود به تناسب موقعیت های خاص و علل گوناگون گاهی شادمان و گاهی غمگین است . گذشته از این دو دسته انسان ، هستند کسانی که ذاتاٌ طبعشان به یکی از این دو حالت بیشتر رغبت دارد. مثلاٌ اغلب بدون سبب غمگینند و یا بالعکس. حال این دو حالت استثنائی را با هم مقایسه می کنیم تا ببینیم کدام یک در زندگی ما تأثیرات مطلوب یا نامطلوب بر جای می گذارند . طبیعی است بشر برای زندگی به نشاط و فعالیت و تلاش نیازمند است. انسان بیهوده غمگین والی الدوام آزرده خاطر نمی تواند منشأ خلاقیت باشد. گاهی با کسانی رو به رو می شویم که به اصطلاح ، گویی کشتی هایشان غرق شده است . همواره به کنجی می نشینند و زانوی غم در بغل می گیرند؛و دنیا را به پایان رسیده می پندارند. طبیعی است که این چنین افراد نمی توانند با سر زندگی به دنبال کار و تلاش بروند و برای اطرافیانشان نیز موجب ملال خاطر و دل آزردگی هستند . بالعکس کسانی را می بینیم که وقتی وارد مجلسی می شوند با خود شور و شوق و هیجان می آورند . همه دوست دارند با چنین افرادی بارها نشست و برخاست و مراوده داشته باشند . شادی و نشاط ، چراغ روشن زندگی و منبع فیاض توانایی و سازندگی است؛ شادمانی نوری تابناک در دل شب های سیاه زندگی است.
موضوعات: اخلاقی
[ 09:26:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نجار |
... |
نجار سال خورده ای به کارفرمایش گفت که می خواهد باز نشسته شود تا خانه ای برای خود بسازد و در کنار نوه هایش دوران پیری را سپری کند. کار فرما از اینکه کارگر خوبش را از دست می داد ناراحت بود ، ولی نجار خسته بود و به استراحت نیاز داشت. کارفرما از نجار خواست تا قبل از رفتن ،خانه ای برایش بسازد و بعد بازنشسته شود. نجار قبول کرد ولی دیگر دل به کار نمی بست، چون می دانست که کارش آینده ای نخواهد داشت . از چوب های نامرغوب برای ساخت خانه استفاده کرد و کارش را از سر سیری انجام داد. وقتی کارفرما برای دیدن خانه آمد ،کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه هدیه من به شماست ، بابت زحماتی که در طول این سال ها برایم کشیده ای . نجار وا رفت ، او در تمام این مدت ،خانه ای برای خودش می ساخت و حالا مجبور بود در خانه ای زندگی کند که اصلا بدان تمایلی نداشت.
موضوعات: فرهنگی
[ 09:20:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
انچه شد باید خواست |
... |
پیامبر (ص)فرمود: هرگاه در زندگی آنچه را خواستی نشد , آنچه را شد , بخواه. انتظار انسان از زندگی باید واقع گرایانه باشد. فکر نکند که هر آنچه بخواهد , می شود. پیامبر (ص)فرمود: کسی که واقعیت دنیا را بشناسد , از بلاهای آن اندوهگین نمی شود. ما فکر می کنیم که برای راحتی به این دنیا آمده ایم , لذا تحمل ناراحتی ها و ناگواری ها را نداریم. ولی اگر حقیقت دنیا را بشناسیم و بدانیم که انسان در این دنیا به همه ی آنچه می خواهد نمی رسد, در این صورت, نرسیدن او را از پا در نخواهد آورد و احساس نارضایتی نخواهد داشت.
موضوعات: پیامبر اکرم(ص)
[دوشنبه 1392-09-11] [ 10:52:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
واد ی امام حسین(ع) |
... |
وادی محبت امام حسین سه مرحله دارد:اولین مرحله,اقرار محبت به قلب و زبان است.این یک درجه ی همگانی است وبیشتر افراد در این مسیر حرکت می کنند. دومین مرحله,متصف شدن به صفات خداوندی است;از جمله:اطعام ,بخشش,احسان به خلق,آراسته شدن به صفات حمیده,دوری از رذایل اخلاقی و…که افراد کمتری نسبت به گروه قبل در ان وجود دارند. مرحله سوم,وادی سوختن است که وصف ناشدنی است و باید با ذره ذره ی وجود آن را لمس کرد.سلوک در این مسیر برای افراد انگشت شماری میسر است و هر کسی نمی تواند در این راه ایستادگی کند و اولین کسی که در این وادی قدم گذاشت ,قمربنی هاشم بود که با تمام وجود سوخت و بانگ بندگی زد. کل احمد آقا برای تبیین و توضیح این باب می فرمودند: ((زمانی بود که حال بسیار خوشی داشتم,به گونه ای که از شدت محبت به سالار شهیدان تا مدت ها حال خودم را نمی فهمیدم. در همان ایم به برکت سیدالشهدا عنایت خاصی شد و صحنه های شب عاشورا پیش چشمانم یکی پس از دیگری به نمایش گذاشته شد.در یکی از پرده های آن ,مشاهده کردم که تمامی اصحاب سیدالشهدا در نهایت شور و خوشحالی به سر می بردند.بعضی از اصحاب محاسن شان را حنا بسته بودند و بعضی هم با خنده و شادی شمشیر تیز می کردند و به یکدیگر تبریک می گفتند. در گوشه ای از بیابان کربلا,ماه منیر بنی هاشم را زیارت کردم که با صورتی افروخته ,زانو های مبارکشان را بغل کرده بودند و از سر غیرت بدن مبارکشان می لرزید و دائما به خود نهیب می زدند. در ان حال از خود پرسیدم که چرا حضرت ابوالفضل تا این اندازه مشوش و مضطرب هستند و مانند دیگر اصحاب در شادی شهادت به سر نمی برند؟که همان لحظه حضرت سیدالشهدا فرمودند: ما بار این اصحاب را بر دوش عباس قرار داده ایم ,به همین دلیل است که آنها شادی می کنند, و عباس در نهایت صبر ,می سوزد.
موضوعات: امام حسین (ع)
[شنبه 1392-08-18] [ 12:17:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
کدام رنگ حال شما را عوض می کند؟؟؟ |
... |
رنگ ها مانند خیلی از مسائلی مه در روز پیش می آید,بر خلق و خوی ما تاثیر می گذارد.اکنون ببینید هر رنگ چه تاثیراتی بر خلقیات شما می گذارد: 1.آبی – آرامش بخش و تسکین دهنده است.خلاقیت را افزایش می دهد ولی بسیار زیاد آن موجب ناامیدی ذهن می شود. 2.سیاه – دلالت بر قدرت و مالکیت دارد.بنابراین به شما احساس برتری می دهد. این رنگ را عموما درون گر ها ترجیح می دهند چرا که یک رنگ محافظت کننده است. 3.طوسی – لباس های طوسی حس اعتماد به نفس و کنترل را می دهند.ولی از آن جایی که نه سیاه است و نه سفید تاثیر دو دلی و تردید را نیز دارد. 4.سبز – آرام بخش,روشن و مثبت است,تسکین دهنده بوده و گفته می شود بینایی را ارتقا می دهد. 5.زرد – برای چشم بسیار فعال و پر حرارت است.اگرچه به نظر رنگ خوش بینی می آید ولی بسیار زیاد آن موجب زود از کوره در رفتن می شود. 6.قرمز – نشانه ی انرژی , هیجان و احساسات است. اگرچه میزانی از قرمز می تواند کمک به احساس انرژی کند ولی زیاد آن خلق و خو را خشمگین می کند. 7.سفید – نشانه پاکی و خالصی است و با صلح در ارتباط است. بنابراین اگر در معرض رنگ سفید قرار بگیرید آرام تر هستید ولی سفید همچنین می تواند باعث کسالت و ناامیدی شود.
موضوعات: آموزشی
[ 12:06:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
سلطنت امام حسین در عالم دیگر |
... |
آقای سید محمد تقی گلستانی نقل می کند:در اوایل جوانی ,چند نفر هم سال,هم دل و یک جهت بودیم.دوره ای داشتیم ,هرشب در منزل یکی از دوستان می رفتیم و با هم بودیم.یکی از آنان پدرش حسینی بود ;یعنی به حضرت سیدالشهدا سخت علاقه مند بود تا جایی که شبی که نوبت میهمانی پسرش بود می گفت: من راضی نیستم بیایید, مگر اینکه روضه خوانی هم بیاید و ذکری از حضرت سیدالشهدا خوانده شود;ازاین رو هرشب که نوبت آن رفیق بود ,مجلس ما به روضه و تعزیه تمام می شد. پس از چندی, آن پیرمرد محترم مرحوم شد و مرگش همه ی ما را سخت ناراحت کرد تا اینکه شبی او را در عالم رویا دیدم و می دانستم که مرده است و هرکس انگشت ابهام(شست)مرده را بگیرد هرچه از او بپرسد جواب می گوید;از این رو انگشت ابهام او را گرفتم و گفتم :تو را رها نمی کنم تا حالات خود را برایم نقل کنی. ترس ولرز شدیدی به او دست داد و گفت:نپرس که گفتنی نیست.وقتی از گفتن حالاتش مایوس شدم گفتم : پس چیزی را که در این عالم فهمیدی بگو تا من هم بدانم.گفت:ما با اینکه امام حسین را در دنیا یاد می کردیم نشناختیم,اینجا که آمدم مقام و سلطنت و عزت او را مشاهده کردم,که آن را هم نمی توانم به تو بفهمانم جز اینکه خودت بیایی و ببینی.
موضوعات: امام حسین (ع)
[ 12:04:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
زلال که باشی آسمان در تو پیداست |
... |
پرسیدم…,چطشر بهتر زندگی کنم؟با کمی مکث جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر . با اعتماد ,زمان حلات را بگذران. بدون ترس,برای آینده آماده شو. ایمان را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز. شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن. زندگی شگفت انگیز است , در صورتی که بدانی چطور زندگی کنی. پرسیدم :آخر….و او بدون این که متوجه سوالم شود,ادامه داد….:مهم این نیست که قشنگ باشی ,قشنگ این است که مهم باشی!!حتی برای یک نفر. کوچک باش و عاشق…. که عشق ,خود می داند,آئین بزرگ کردنت را. بگذار عشق خاصیت تو باشد,نه رابطه خاص تو با کسی. موفقیت پیش رفتن است ,نه به نقطه پایان رسیدن. داشتم به سخنانش فکر می کردم که نفسی تازه کرد و ادامه داد…: هر روز صبح در آفریقا ,آهویی از خواب بیدار می شود و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا می چراید.آهو می داند که باید از شیر سریعتر بدود,در غیر این صورت طعمه شیر خواهد شد. شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا می گردد,او نیز می داند باید از آهو سریعتر بدود تا گرسنه نماند. مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهومهم این است که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت,با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی… به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بودولی… میخواستم باز هم ادامه دهد…چین از چروک پیشانیش باز کرد و بانگاهی به من اضافه کرد:زلال باش…زلال باش… فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی ,یا دریای بی کران. زلال که باشی آسمان در تو پیداست.
موضوعات: فرهنگی
[ 12:01:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
راه های راحت خوابیدن در شب |
... |
1.سه ساعت قبل از خواب شام بخورید وتا هنگام خواب چای ,میوه و چیز های دیگر نخورید. 2.شام غذای ساده بخورید,مانند :شیر,پنیر,ماست. 3.از خوابیدن در روز بپرهیزید. 4.تا زمانی که خواب سراغتان نیامده,کار و فعالیت خود را ادامه دهید. 5.کار و تلاش خود را بیشتر کنید. 6.بالش مناسبی برای خود انتخاب کنید . 7.حمام بروید;چرا که حمام رفتن فشار عصبی را کم می کند و به دنبال آن ,آمادگی برای خواب بیشتر می شود. 8.قبل از خواب کتاب و روزنامه بخوانید. 9.در مکان تاریکی بخوابید. 10.سعی کنید سر وصدا را از محیط خواب خود دور کنید.
موضوعات: سلامت
[ 11:14:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|